کپی شد
نقد استناد به تکثر تفسیر های متون دینی
در نقد کسانی که به تکثر تفسیرهای متون دینی برای اثبات پلورالیسم استناد کرده اند، می توان این گونه گفت: سیستم فهم انسانها تابع قوانين محاوره است و همۀ عقلاى عالم بر مبناى آن اصول به محاوره و مفاهمه مىپردازند. در فرايند فهم و مفاهمه، اصولى چون: توجه به وضع گوينده و مؤلف، نظام واژگانى وى، زبانى که او براى بيان برگزيده است (سمبليک، طنز، جد و…) و اين اصل که گوينده به طور يقين از عبارات خود، مفاهيم خاصى را قصد کرده است، همگى از اصول عقلايى مىباشند که قطعاً خود افراد مفسر محور نيز نمىتوانند از تمسک به آنها خوددارى کنند. البته وقتى يک متن از امرى خبر مىدهد، بسته به قراين و اوضاع، بايد در فهم آن تلاش نمود. و از آن روى که متون دينى داراى ناسخ و منسوخ، عام و خاص، مطلق و مقيد و… است بايد به دقت صدر و ذيل آنها بررسى شود. پس در فهم يک متن، پيش فرضهايى مانند دانستن زبان مؤلف و قراين حاليه و مقاليه و… وجود دارد، لکن پيش فرضهايى هم وجود دارد که مخاطب را از درک متن دور مىکند و بايد از دخالت دادن آنها در فهم متن اجتناب کرد.[1]
[1]. بيات و ديگران، عبدالرسول، فرهنگ واژهها، ص 160، مؤسسۀ انديشه و فرهنگ دينى، مقالۀ پلوراليسم دينى، چاپ اول، 1381ش؛ کتاب فقه، شمارۀ 4، پلوراليسم دينى، به کوشش حسن رحيم پور ازغدى.
فرم ثبت پیشنهادات و انتقادات
شما می توانید پیشنهادات و انتقادات خود را درباره این مدخل با ما درمیان بگذارید