searchicon

کپی شد

نقد ادلۀ هرمنوتیک درجهان اسلام

در ديدگاه‏هاى بسيارى از متفكران جهان اسلام که قائل به هرمنوتیک هستند، بهاى لازم به ضوابط و معيارهايى كه مى‏تواند ميان قرائت‏هاى متكثر ارزيابى و داورى نمايد، داده نمى‏شود، و كوشش بايسته‏اى براى جدا كردن قرائت درست از نادرست، و روا از ناروا، صورت نمى‏گيرد. به عبارت ديگر: در اين گرايش‏ها تمامى فهم‏ها از ارزش مساوى برخوردار مى‏شوند. در صورتى كه بر اساس مبانى دينى و نظريه‏هاى رايج، مفسر بايستى در تفكيك و بازشناسى افق ذهنى خود از افق ذهنى “مؤلف” بكوشد، و بر اساس معيارها و ضوابط، در تصحيح نظر خود و تطبيق آن با نيت گوينده، اجتهاد نمايد. و گرنه اين نظريات و رويكردهاى جديد، در واقع، علاوه بر نسبيت فهم دينى، به نسبيت روش‏شناسى فهم دينى نيز حكم مى‏كند.[1]



[1]. بيات، عبدالرسول و ديگران، فرهنگ واژه‏ها، ص594، مؤسسه‏ى انديشه و فرهنگ دينى، مقالۀ هرمنوتیک، چاپ اول، 1381 هـ ش.