کپی شد
نقاشی کردن و نصب عکس در مسجد
یکی از مسائلی که در ساخت و معماری مسجد باید مورد توجه قرار گیرد، این است که باید از نقاشی کردن مسجد خودداری شود. فقیهان نقاشی نمودن مسجد را جایز ندانسته اند.[1]
در رساله های عملیه آمده است: بنا بر احتیاط واجب … نباید صورت چیزهایی مثل انسان و حیوان، که روح دارند، در مسجد نقاشی کنند. امّا نقاشی چیزهایی که روح ندارد، مثل درختان، گلها و بوتهها مکروه است.[2]
آنچه که در کلمات فقیهان به عنوان مستند این حکم ذکر شده، یکی مشهور بودن آن و دیگری بدعت بودن نقاشی در مسجد است. علاوه بر این، حدیث عمرو بن جمیع نیز در همین زمینه وارد شده است که می گوید: «از امام صادق (ع) در مورد مساجدی که دارای نقاشی و تصاویر است، سؤال نمودم. امام (ع) فرمود: من این کار را خوش نمی دارم؛ ولی این امر امروزه به شما ضرری نمی زند، اگر (حکومت) عدل برپا بود می دیدید که در این زمینه چگونه عمل می شد».[3]
البته برخی از فقیهان، دلایل فوق را برای اثبات حکم حرمت، ضعیف دانسته اند و به همین دلیل نقاشی نمودن مسجد را مکروه شمردهاند.
در مورد نصب عکس در مسجد، گفتنی است که نصب عکسهای مربوط به رجال فضیلت و شهدا در مسجد، به خودی خود مانعی ندارد. بله از آنجا که نمازخواندن روبه روی عکس؛ بلکه در جایی که عکس باشد اگر چه روبه روی نمازگزار نباشد، مکروه است. وجود این عکس ها در هنگام نماز کراهت دارد و می توان برای رفع کراهت، در هنگام نماز خواندن روی عکس ها را با پرده و مانند پوشاند.[4]
در این زمینه به چند استفتا و پاسخ آن اشاره می شود:
سؤال: در رساله حضرت عالی، نقاشی و تصویر در مساجد به احتیاط واجب منع شده است، آیا این منع شامل عکس هم می شود یا نه؟
جواب: شامل نمی شود.[5]
سؤال: امروزه در بعضی از مساجد و یا مکان هایی که نماز جمعه اقامه می شود، عکس ها و پوسترهایی روبه روی نمازگزاران نصب می شود، آیا نماز خواندن در این مکان ها اشکال دارد؟
جواب: نماز صحیح است هر چند در مقابل نمازگزار بودن آن کراهت دارد و کراهت به اینکه روی آن را با وسیله ای بپوشانند، رفع می شود.[6]
سؤال: آیا در مقابل نمازگزار عکس مکه حرام است یا نه؟ چرا؟ و عکس های غیر از عکس مکه چطور؟
جواب: حرام نیست و اگر تصویر ذی روح باشد، مکروه است.[7]
[1].برخی از فقیهان به حسب فتوا و عده ای دیگر بنا بر احتیاط.
[2]. موسوى خمينى، سيد روح اللّٰه، توضيح المسائل، محقق و مصحح: قلىپور گيلانى، مسلم، ص 201.
[3]. كلينى، محمد بن يعقوب، كافی، محقق و مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ج 3، ص 369.
[4]. موسوى خمينى، سيد روح اللّٰه، استفتاءات، ج 1، ص 150، س 80.
[5]. همان، س 79.
[6]. همان، س 80.
[7]. همان، س 81.