کپی شد
نفوذ خواجه نصیر الدین طوسی در سلاطین مغول
هوش سیاسی و استعداد خاص خواجه طوسی، باعث شد از علوم مختلفی که در سینه داشت، بهترین استفاده را برده و در قلب حکومت مغول نفوذ نماید. وی چون می دانست سلاطین مغول بسیار علاقهمند به پیشگویان و منجمان هستند، از علم نجوم خود، بیشترین و بهترین بهره را دراین راه گرفت.[1] همین امر باعث شد چنان در هولاکو نفوذ کند، که بی اذن او سوار بر مرکب نشده و به مسافرت نرود و در هر جاییکه خواجه صلاح بداند اموال را خرج کند.[2]
روشهای خاص نفوذ هوشمندانه خواجه نصیر در سلاطینی چون هولاکو بود، که توانست فرهنگ و تمدن اسلامی را از طوفان وحشتناک حمله مغول، به سلامت عبور داده و مغولانی را که کمر به نابودی اسلام بسته بودند، به حامیان و مُروِّجان دین تبدیل نماید.[3]
علاوه بر این، قـدرت معنوی خواجه نیز چنان مغولان را تحت تأثیر قرار داد،این گروه که از کشتن عارف و عالم ابایی نداشته و به تخریب آثار علمی و باستانی عادت داشتند، به احترام علما و اشاعه علم و فرهنگ روی آورده و به ساخت رصدخانه و کتابخانه همت گماردند.[4]
جای تعجب است که این تأثیر گذاری و قدرت نفوذ خواجه با وجود متعصبان سنی و حسودانی که غالباً در اطراف سلاطینبودند، با گذشت زمان نه تنها کاسته نشد، بلکه روز به روز افزایشیافت و در سلاطین بعد از هولاکو نیز ادامه داشت. چنانکه آباقان جانشین هولاکو با توصیه و همراهی خواجه، حاضر به تاجگذاری و پذیرشسلطنت شد و همواره ضمن عمل به نصایح خواجه، احترام فراوانی برای او و شاگردانش قائل می شد و به توصیه خواجه به هر یک از علما و شاگردان خواجه پست مناسبی داده و شهریه کافی اختصاص داد[5] و حتیوقتی که خواجــه بیمار شد، خود به عیادت او رفت و تا دم مرگ حرمتش را نگاه داشت.
نکته جالباینجا است که خواجه در نامه اش به آباقاخان در هنگــام تاجگذاری ضمن یادآوری نامناسب بودن آن سال از نظر نجومی، دستوراتی برای موفقیت او داده بود[6] که مطالب آن یادآور توصیههایامیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) به فرماندارانش می باشد. آنجا که رسیدگی به ایتام و زنان بی شوهر و درویشان را توصیه کرده و صبر و حلم را قبل از عصبانیت و تصمیمگیری از روی عقل، مشورت، عدالت و تلاش در آبادانی مملکت و تقویت ساز و برگ سپاه و تخفیف به رعایا و … را یادآور شده است.
[1]. فصلنامه تخصصی شیعه شناسی سال سوم، شماره 5، ص 228، به نقل از امین، سید محسن، خواجه نصیر در تعامل با اسماعیلیان و مغول.
[2]. جعفریان، رسول، تاریخ تشیع در ایران، ص 653 و 654، به نقل از فوات الوفیات.
[3]. ولایتی، علی اکبر، پویایی فرهنگ و تمدن اسلام و ایران، ج 2، ص 738.
[4]. آفتاب شرق (مجموعه مقالات علمی اولین کنگره خواجه نصیرالدین طوسی)، ص 227.
[5]. مدرس رضوی، محمد تقی، احوال و آثار خواجه نصیرالدین طوسی، ص 56.
[6]. مدرسی زنجانی، محمد، سرگذشت و عقاید فلسفی خواجه نصیر، ص 63.