کپی شد
نظریّه برگزیده در رابطه دین و اخلاق
بحث رابطه دین و اخلاق، از دو منظرِ درون متنی دینی و برون متنی دینی قابل بررّسی است. از منظر دوم و صرف نظر از آیات و روایات، تعهّدهای اخلاقی در ضمانت اجرایی به سنّت های دینی پای بند هستند، به عبارت دیگر، اعتقاد به خداوند متعال و ثواب و عقاب اخروی، نقش مؤثری در تحقّق دستورات اخلاقی دارد. البته پیروان ادیان در سطح پایین با کمک اعتقادات دینی، به ویژه وعده پاداش و جزا، به تعهّدات اخلاقی پای بند هستند و در سطح عالی تر، انگیزه قرب الهی و کمال نهایی و اعتقاد به رابطه تکوینی میان اعمال اخلاقی و کمال انسانی، در تحقق دستورات اخلاقی مؤثرند. در ضمن، اعتقادات دینی در توجیه گزاره های اخلاقی و فلسفه اطاعت از دستورات اخلاقی، تأثیر به سزایی دارند. البّته ما در تمام گزاره های اخلاقی دیدگاه های غایت گرا را نمیپذیریم؛ زیرا الزامات نهایی اخلاق، مطلقند و به دین و غایات دیگر، وابستگی ندارند.
دین و آموزه های دینی که بیانگر برنامه کلی زندگی و ابعاد گوناگون روابط انسانی هستند، در تکون و پیدایش محتوایی اخلاق نیز، نقش محوری دارند؛ زیرا با وجود این که عقل عملی و وجدان آدمی، توان درک اصول اخلاقی را دارا است، در تشخیص مصداق ها و انطباق اصول بر مصادیق ناتوان است؛ به همین دلیل، بشر در حیات دنیوی خویش باید به روش آسمانی و الهی، به عنوان تکمیل کننده عقل و وجدان مراجعه کرده و باید و نباید های دیگر را کشف کند.
حال اگر از منظر درون متنی دینی به مسأله رابطه دین و اخلاق مراجعه کرده و متون دینی؛ یعنی کتاب و سنّت را محور پاسخ به این پرسش مهم قرار دهیم، بدون شک، رابطه محتوایی عمیقی میان اخلاق و دین مشاهده می کنیم. بخش زیادی از آیات و روایات ما به مسائل اخلاقی اختصاص دارد و به ناچار این دستورات اخلاقی، در آباد کردن حیات دنیوی مؤثرند و بر اساس مسأله تجسّم اعمال، آباد کردن آخرت نیز از اعمال دنیوی ناشی میشود، البته برخی از دستورات اخلاقی، موقّت و مقطعی هستند، ولی تا زمانی که دلایل نقلی یا عقلی قطع آوری در میان نباشد، اصل اوّلی بر دوام اصول اخلاقی دلالت دارد.
دین اسلام، علاوه بر بیان مسائل اخلاقی و مصداق های عدالت و ظلم، اهداف و غایات ارزش های اخلاقی را نیز بیان میکند و از آنرو، که هیچکدام از راههای عادی به دست آوردن معرفت، توان تشخیص مسیر و راه رسیدن به آن هدف متعالی را ندارند، به ناچار باید در شناخت آن ارزش ها به دین مراجعه کرد.
از نگاه قرآن، نصوص و ظواهر دینی، مباحث مختلف مربوط به اخلاق در امور ذیل سامان داده میشوند:
الف) با استخراج و تنظیم گزاره های دینی، راه برای علم اخلاق هموار می شود و «قرآن کریم» در بیان عرصه های مختلف اخلاق، اعم از فردی و اجتماعی، ثابت ها و متغیرها و نیز، روحی و روانی، گزاره های فراوانی را مطرح می کند؛
ب) با بهره گیری از مباحث هستی شناختی و انسان شناختی قرآن و روایت ها، مباحث مربوط به اخلاق توصیفی نیز، قابل استخراج است؛
ج) مبانی ارزش های اخلاقی را نیز، می توان از متون دینی استخراج کرد.[1]
[1]. برگرفته از خسروپناه، عبدالحسین، کلام جدید با رویکرد اسلامی، ص 492 و 493.