کپی شد
نظام های سیاسی از نگاه فارابی
فارابی بر اساس غایت و هدف نظام سیاسی، نظام های سیاسی را به دو نوع تقسیم می کند:
1. نظام سیاسی فاضله
2. نظام سیاسی غیر فاضله.
غایت قدرت در نظام سیاسی فاضله، سعادت حقیقی است و در نظام سیاسی غیر فاضله سعادت ظنّی و پنداری.[1] از نظر فارابی، حکومت دولت فاضله، حکومتی است که بتواند افعال، سنن و ملکات ارادی را در کشور، ملت و حتّی خود دولت متمکّن، مستقر و نهادینه سازد، که انسان و جامعه بتواند در پرتو آنها به سعادت حقیقی، هم در حیات دنیوی و هم به تبع آن در حیات اخروی نایل شود، لذا به حکومت، نظام سیاسی و دولتی که بتواند چنین امر خطیری را انجام دهد، نظام سیاسی فاضله می گویند؛ که نظامی است تکاملی و اعتدالی. به کشورها و ملت هایی که تابع چنین حکومتی باشند، کشور و ملّت فاضله می گویند.[2]
سرنوشت ساکنان مدینه فاضله به هم مرتبط است. در شهر آرمانی فارابی، ممکن نیست که یکی سعید و دیگری شقی باشد، یا همه اهل مدینه سعادت مند هستند و یا همه در نکبت و شقاوت اسیرند. با ذکر این مورد مشخص می شود که در مدینه فاضله و اجتماع موفق مدنی ممکن نیست که گروهی در رفاه و نیکبختی به سر برند و اکثریتی برهنه، بینوا و تیره روز شوند، لذا فارابی چنین مدنیتی را مردود می داند و معتقد است، سعادت یک کل است که هریک از اجزای جامعه مدنی دارنده سهمی مساوی از آن است.[3] بنابراین فضل چنین جامعه ای نتیجه کوشش جمعی است.
[1]. کیخا، عصمت؛ نگاهی به پیوند قدرت و اخلاق در فلسفه سیاسی فارابی، پگاه حوزه، 23 اردیبهشت 1385، ش 182.
[2] . همان.
[3] . همان.