کپی شد
نسل شیطان در لیله الهریر
شياطين از فرزندان ابليس هستند و در ميان ايشان کسی ایمان نیاورد، مگر يک شخص كه نامش اوهام بن هيم بن لاقيس بن ابليس است كه او به خدمت حضرت رسول (صلّى اللَّه عليه و آله) آمد و چون حضرت شكلى عجيب و صورتى مهيب ديد فرمود: تو كيستى كه به اين تركيب ظاهر شدهاى؟ گفت: من هام بن هيم بن لاقيس بن ابليس هستم، … توبه و اسلام من در دست نوح بود و با او در كشتى بودم و هنگامى كه ابراهیم را به آتش انداختند در خدمت او بودم و او را به جهت نفرینی كه به قوم خود كرده بود، عتاب كردم و وقتى كه حق تعالى فراعنه را غرق كرد و بنى اسرائيل را نجات داد با موسى بودم و همچنين در آن وقت كه هود به قوم خود نفرین نمود با وی بودم و با صالح بودم و ايشان را از نفرین كردن قوم خود سرزنش مینمودم و كتب سماوى را خواندم و همه مرا به وجود با جود تو بشارت میدادند و انبيا به تو سلام میرسانيدند و همه مىگفتند كه تو أفضل و أكمل پيغمبران هستى. پس التماس دارم كه آنچه از جانب خداوند بر تو نازل شده بر من آموزش دهی. حضرت (صلی الله علیه و آله) به امير المؤمنين (عليه السّلام) توجه نموده و فرمود: آموزههای دين مبين را به او تعليم بده. هام گفت: من به جز از نبى يا وصى نبى هرگز اطاعت نكردهام و نمىكنم، اين شخص كيست؟ حضرت فرمودند: «هذا اخى و وصيى و وزيرى و وارثى على بن ابى طالب»[1] هام گفت: همینطور است و من نام نامى او را در كتب سماوى «اليا» يافتهام. پس حضرت امير (علیه السلام) معالم دين را به او تعليم داد و او در ليلة الهرير در جنگ صفين به ملازمت حضرت رسيد.[2]
[1]. اين برادرم و وصيم و وزيرم و وارثم على بن ابى طالب است
[2]. قمى، على بن ابراهيم، تفسير قمي، تحقيق: موسوى جزايرى، سيد طيب، ج1، ص 375 و 376؛ بحرانى، سيد هاشم، البرهان في تفسير القرآن، تحقيق: قسم الدراسات الاسلامية موسسة البعثة – قم، ج 3، ص 362؛ فيض كاشانى، ملا محسن، تفسير الصافي، تحقيق: اعلمی، حسين، ج 3، ص 107.