کپی شد
نسب و خاندان امام علی (علیه السلام)
امام علی (علیه السلام) دارای نسب و خاندان پاک و شریفی است. آن حضرت از اصلاب شامخه (پدران والا مقام) و ارحام مطهره (مادران پاکدامن) به این عالم پا نهاده است. یکی از ویژگی های پیامبران الهی، امامان معصوم و اهل بیت (علیهم السلام) آن است که آباء و اجداد و نیاکان آنها، افراد موحد و پاکی بوده اند و از هرگونه آلودگی شرک و فسق و فجور به دور بوده اند.[1]
از ابوذر (رضوان خدا بر او باد) نقل شده: «از پيامبر (صلی الله علیه و آله) شنيدم که مىفرمود: من و على بن ابى طالب از يک نوريم. دو هزار سال پيش از آن که خداوند آدم را بيافريند پروردگار را نزد عرش تسبيح مىگفتيم. چون خداوند آدم را آفريد آن نور را در صلب (پشت) او قرار داد و او در حالى ساکن بهشت شد که ما در صلبش بوديم… نوح سوار کشتی شد در حالی که ما در صلبش بوديم. در سلاله ابراهيم به آتش افکنده شديم، و پيوسته خدايمان ما را از پشتهاى پاک به رحمهاى مطهر درآورد تا این که به عبد المطلب رسيدیم، پس خداوند ما را دو قسمت کرد، مرا در صلب عبداللَّه قرار داد و على را در صلب ابو طالب. در من نبوت و برکت را، و در علی فصاحت و هوشمندی را قرار داد، و برای ما دو نام از نام های خود مشتق نمود: پس او صاحب عرش محمود است و من محمدم، و خدا اعلی است و این علی است.[2]
عمادالدین طبری روایتی را از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل می کند که آن حضرت خطاب به امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) فرمود: «يا على انا و انت، من نکاح، لا من سفاح، من لدن آدم، الى عبد المطلب (عليهم السّلام)» آن گاه طبری این جمله را به زبان پارسی کهن چنین معنا می کند: «يا على من و تو از نکاح در وجود آمدهايم نه از زنا، از نزد آدم تا عبدالمطلب و قرآن نيز بر اين دلالت مىکند کما قال تعالى: وَ تَقَلُّبَک فِي السَّاجِدِينَ؛[3] و گرديدن وصول تو در ساجدان است».[4]
نسبت امام علی (علیه السلام) به حضرت اسماعیل و از ایشان به حضرت ابراهیم (علیهما السلام) می رسد.
علامه حلی در کتاب «کشف الیقین» در فصل اول کتاب خود، در ذکر فضايلى که پيش از تولّد امام علی (علیه السلام) براى ايشان ثابت است، می نویسد:
«نخست آن که نام آن حضرت در تورات آمده است: خداوند تبارک و تعالى به ابراهيم (علیه السلام) فرمود: «امّا اسماعيل، پس دعاى تو را درباره او شنيدم و به او برکت بخشيدم و به زودى پرثمرش گردانم و بر فرزندانش همى بيفزايم و در پشت او، دوازده فرزند شريف قرار دهم که زاده شوند و او را حزبى بزرگ گردانم»، و ترديدى نيست که على (علیه السلام) يکى از اين دوازده تن مىباشد و اين فضيلتى است که هيچ کس بدان دست نيافته است».[5]
[1]. ر.ک: حلى، حسن بن یوسف، نهج الحق و كشف الصدق، ترجمه: كهنسال، علیرضا، ص 175؛ رضوانى، علی اصغر، شيعه شناسى و پاسخ به شبهات، ج 1، ص 262.
[2]. بحرانی، سید هاشم، تفسیر البرهان، ج 4، ص 191.
[3]. شعراء، 219.
[4]. طبرى (عمادالدین)، حسن بن على، كامل بهائى، ص 119؛ كتاب «كامل بهايى» نوشته عمادالدين طبرى در موضوع امامت و تشيع است كه به دليل اهداء آن به بهاء الدين محمد جوينی؛ والی اصفهان در زمان هولاكوخان مغول، اين نام را يافته است. بيان مؤلف به فارسى كهن است و در واقع، اين اثر ارزش ادبى و پارسى نيز دارد. ر.ک: کتابنامه این کتاب در نرم افزار سیره معصومان (علیهم السلام).
[5]. حلی، حسن بن یوسف، كشف اليقين، ترجمه: آژير، حميدرضا، ص 43 – 45.