searchicon

کپی شد

نذر

تعریف نذر

نذر آن است که انسان بر خود واجب کند که کار خیری را برای خدا به جا آورد و یا کاری که انجام ندادن آن بهتر است برای خدا ترک کند.[1]

به عنوان مثال نذر آن است که انسان در قالب این عبارت و صیغه بگوید: نذر کردم که اگر – مثلاً – مریض من خوب شد برای خدا، بر من واجب است که صد تومان به فقیر بدهم.[2]

 

مؤثرترین نذر

اما این که کدام نذر دارای تأثیر بیشتری است و زودتر ما را به حاجتمان می رساند، با تحقیقی که انجام شده این نتیجه قابل دسترسی است که نذر برای ائمه اطهار (ع) بسیار مؤثر است؛ مثلاً کسی نذر کند که اگر خدا حاجت او را برآورده کرد یک ختم قرآن بخواند و ثواب آن را به ساحت مقدس یکی از چهارده معصوم (ع) هدیه کند، یا نذر کند روزه بگیرد، یا چهل روز زیارت عاشورا بخواند.

 

نذر و قضای الاهی

نذر علاوه بر این که خود کار خوبی است و از این جهت می تواند در تغییر سرنوشت انسان نقش داشته باشد، نوعی دعا و توسل به حساب می آید و از این جهت نیز می تواند باعث تغییر قضای الاهی شود. علاوه بر این که آن چه در نذر آمده اگر از مصادیق عوامل تغییر دهنده قضا باشد؛ مثل صدقه و صله رحم خود می تواند در ردّ قضای الاهی مؤثر باشد.

 

شرایط نذر

یکی از راه های برآورده شدن حاجات، نذر کردن است که دارای آداب خاصی است. از جمله این که در نذر باید صیغه خوانده شود، ولی لازم نیست به عربی باشد؛ مثلاً اگر بگوید نذر کردم اگر مریض من خوب شد برای خدا، بر من واجب است که صد تومان به فقیر بدهم، نذر او صحیح است. از شرایط نذر آن است که نذر کننده باید مکلّف و عاقل باشد و با اختیار خود نذر کند. پس نذر انسان مجبور و یا کسی که مثلاً از روی عصبانیت و بی اختیار نذری می کند، صحیح نیست، و کاری را هم که می خواهد به عنوان نذر انجام دهد باید یک نوع رجحان و برتری داشته باشد و انجام آن برایش ممکن و در حد توان او باشد.[3]

 

نذر و عدم توانایی انجام عمل

عدم توانایی بر انجام کار با توجه به زمان نذر دو صورت دارد.

اول آن که از ابتدا قادر به انجام کار نباشد.

دوم آن که در زمان نذر قادر به انجام باشد، ولی بعد از نذر کردن از انجام آن عاجز شده باشد.

در فرض اول مراجع معظم تقلید فرموده اند:

انسان كارى را مى‏تواند نذر كند كه انجام آن برايش ممكن باشد، بنابر اين كسى كه نمى‏تواند پياده كربلا برود، اگر نذر كند كه پياده برود، نذر او صحيح نيست.[4]

و در فرض دوم فرموده اند:

اگر نذری غیر از نذر روزه کرده است باز هم نذرش باطل و چیزی بر او نیست.[5] ولى اگر نذر كند كه روزه‏اى بگيرد و بدون پيش بينى قبلى از انجام آن عاجز شود، بايد آن را قضا كند و اگر ممكن نشد[6] به مقدار يك مدّ طعام به فقير صدقه بدهد.[7]

 

نذر خاص

اگر نذر برای مورد خاصی (مثل بهزیستی) باشد باید در همان مورد خاص مصرف شود و اگر در امر خیر دیگری (مثل اقوام نزدیک) مصرف شود از عهدۀ نذر کننده ساقط نمی شود و دوباره باید اداء کند.

البته باید  توجه داشت که:

1. در تحقق نذر خواندن صیغه و به زبان آوردن آن لازم است، (هر چند عربی بودن لازم نیست)؛ پس اگر صیغۀ نذر خوانده نشود، نذر منعقد نمی شود و چیزی واجب نیست.[8]

2. در نذر باید لفظ “برای خدا” گفته شود و قصد در دل، کافی نیست.[9]

 

عدم اجابت نذر

البته این نکته هم قابل توجه است که گاهی ما حاجتی را می خواهیم، ولی هر چه تلاش می کنیم و نذرهای مختلف انجام می دهیم به حاجتمان نمی رسیم. باید دانست که این مسئله اهمیت نذر را کم نمی کند، بلکه بسیار مواردی وجود دارد که ما چیزی را برای خودمان ضروری و لازم می دانیم و دنبال به دست آوردن آن هستیم، ولی چون به خیر و صلاح ما نیست و ممکن است در آینده به ضرر ما تمام شود، خدا حاجت ما را به تأخیر می اندازد تا موقع انجام آن برسد و چه بسا ما چیزی را دوست داریم، در حالی که به ضرر ماست و چه بسا از چیزی بدمان می آید ولی همان به نفع و صلاح ما می باشد.[10] پس هر موقع خدا صلاح بداند حاجت و نیاز انسان را رفع می کند و تأخیر حاجت به معنای کم اهمیتی و بی تأثیر بودن نذر نیست.



[1]. توضیح المسائل مراجع، ج2، ص 609-612.

[2]. برای آگاهی بیشتر نک: نمایه: بهترین نذر، سؤال 873 (سایت اسلام کوئست: 1023).

[3]. توضیح المسائل مراجع، ج2، ص 609-612.

[4]. توضيح المسائل (المحشى للإمام الخميني)، ج ‏2، ص 613، حضرات آیات امام خمینی(ره)، سیستانی، بهجت، مکارم، زنجانی.

[5]. همان، بنا بر فتوای آیت الله سیستانی.

[6]. حضرت آیت الله سیستانی در ادامه مطلب فرموده اند: و اگر ممکن نشد، احتياط واجب آن است كه يا به جاى هر روز 750 گرم غذا به فقيرى صدقه بدهد يا 5/ 1 كيلو به كسى بدهد كه به جاى او آن روزه را بگيرد.

[7]. این نظریه بنا بر فتوای آیت الله زنجانی است.

[8]. توضيح المسائل (المحشى للإمام الخميني)، ج ‏2، ص 609، م 2641.

[9]. همان، ص 614، م 2651.

[10]. شايد چيزى را ناخوش بداريد و در آن خير شما باشد و شايد چيزى را دوست داشته باشيد و برايتان ناپسند افتد. خدا مى‏داند و شما نمى‏دانيد، بقره، 216.