کپی شد
نجاست اهل کتاب
فقهای شیعه در بارۀ نجاست کفار تقریباً اتفاق نظر دارند[1]؛ اما نسبت به اهل کتاب (مسیحیان و یهودیان و …) بعضی از فقها آنان را پاک می دانند و می گویند: محکوم به طهارت ذاتی اند؛ یعنی در صورتی که بدانیم او با نجاسات، تماس بدنی نداشته و از آنها استفاده هم نکرده است، دیگر نجس نیست.
آنان می گویند: نجس در آیۀ شریفه «انما المشرکون نجس» اختصاص به مشرک دارد. و آیه در مقام این نیست که اهل کتاب را به منزلۀ مشرکین بداند. چون برای شرک مراتبی است که مرتبه بالاتر آن قائل شدن به تعدد اله است و این موضوع نجاست می باشد.[2]
پس در صورت اثبات حکم نجاست، این حکم فقط برای مشرکین غیر اهل کتاب ثابت می گردد.
به هر حال برخی از فقهای معاصر آن دسته از روایات را که دلالت بر پاک بودن ذاتی اهل کتاب دارد ترجیح داده اند و گفته اند: اجماع بر نجاست، مجمل است و معلوم نیست که مراد علما، نجاست ذاتی است یا نجاست عرضی. بنابراین، اجماع نمی تواند دلیل محکمی بر نجس بودن ذاتی اهل کتاب باشد.
بعضی از مراجع تقلید معاصر؛ مانند آیات عظام فاضل لنکرانی، خامنه ای و سیستانی، اهل کتاب را پاک می دانند و می گویند: محکوم به طهارت ذاتی اند.[3]
از روایات و تفاسیری که در مورد این آیه وارد شده است، برداشت های مختلفی شده که یکی از آنها، نجاست تمام کفار و از جمله اهل کتاب است که مرحوم آیت الله گلپایگانی از طرفداران این نظریه بوده و در کتاب خود (نهایه الافکار فی نجاسه الکفار) به بیان نظریۀ خودشان پرداخته اند. چنان که مرحوم امام خمینی نیز معتقد به نجاست اهل کتاب بوده اند.[4]
روایتی از امام رضا (ع) نیز می تواند تأیید کننده این نظریه باشد.[5]
نظریۀ سومی وجود دارد که برخی فقهای معاصر طرفدار آن بوده بدین بیان که تمام انسان ها را پاک دانسته، نجاست آنها را بدین دلیل می دانند که آنها از نجاساتی همانند گوشت خوک و شراب استفاده نموده و به دلیل تماس با آن نجاسات، نجس می شوند و بر این اساس اگر اطمینان یابیم که آنها بعد از تماس با این نجاسات، اقدام به شستوشو و پاکیزه نمودن خود نموده اند، دیگر نمی توان خود آنها را نجس دانست.[6]
[1]. توضیح المسائل مراجع، ج 1، ص 76 و 77.
[2] . روحانی، سید صادق، فقه الصادق، ج 3، ص 286 و 287، از روی نرم افزار «موسوعة الامام الروحانی».
[3] . أجوبة الاستفتائات، ج 1، س 324، ص 92، فرهنگی ثقلین، چاپ دوم، 1375؛ آیات عظام سیستانی، سید علی، رساله توضیح المسائل، ص 31، م 103، هاتف، مشهد، 1385، نوری همدانی، فاضل (ره)، توضیح المسائل مراجع، ج1، ص76 و 77؛ ر.ک، صدر، محمد باقر، بحوث فی شرح العروه الوثقی، ج 3، ص 283 و 284، مطبعه الآداب، نجف اشرف، 1391، ه – ق ..
[4] . همان، ص76.
[5]. حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 3، ص 422، روایت 4050 .
[6] . آیت الله ابراهیم جناتی و آیت الله صانعی طرفدار این نظریه می باشند.