کپی شد
نتایج جنگ احد
نظر به این که نوعا هر جنگی یا حادثه ای که اتفاق می افتد دارای نتایجی است از جمله این جنگ ها، جنگ احد است که از این قاعده مستثنی نیست با مراجعه به آیات قرآن برای جنگ احد نتایجی ذکر شده است که در این جا به آن اشاره می شود:
1- از جمله پیامدهای جنگ احد، اين بود، كسانى كه راه نفاق پيش گرفتند شناخته شوند.[1]
2- در جمله” و يَتَّخِذَ مِنْكُمْ شُهَداءَ”[2] مىفرمايد: يكى از نتائج اين شكست دردناک اين بود كه شما شهيدان و قربانيانى در راه اسلام بدهيد، و بدانيد اين آئين پاک را ارزان به دست نياوردهايد تا در آينده ارزان از دست بدهيد، ملتى كه قربانى در راه اهداف مقدس خود ندهد هميشه آنها را كوچک مىشمارد، اما به هنگامى كه قربانى داد هم خود او، و هم نسل هاى آينده او، به ديده عظمت به آن مىنگرند.
3- وَ لِيُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا …[3] به معناى پاک نمودن چيزى است از هر گونه عيب.
در اين آيه اشاره به يكى ديگر از نتائج طبيعى شكست جنگ احد شده است، و آن اين كه اين گونه شكست ها نقاط ضعف و عيوب جمعيت ها را آشكار مىسازد و وسيله مؤثرى است براى شست وشوى از اين عيوب. قرآن مىگويد: خدا مىخواست در اين ميدان جنگ، افراد با ايمان را خالص گرداند و نقاط ضعفشان را به آنها نشان بدهد، آنها مىبايست براى پيروزي هاى آينده در چنين بوته آزمايشى قرار گيرند و عيار شخصيت خود را بسنجند.
4- و يمحق الكافرين[4] اين جمله در حقيقت نتيجهاي است براى جمله قبل؛ زيرا هنگامى كه مؤمنان در كوره حوادث پاک شدند، آمادگى كافى براى از بين بردن تدريجى شرک و كفر و پاک ساختن جامعه خود از اين آلودگي ها پيدا مىكنند؛ يعنى نخست بايد پاک شد و سپس پاک كرد.
5- أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ يَعْلَمَ الصَّابِرِينَ.[5]
در اين جا قرآن با استفاده از حادثه احد براى تصحيح يک اشتباه فكرى مسلمانان اقدام مىكند و مىگويد: شما چنين پنداشتيد كه بدون جهاد و استقامت در راه خدا مىتوانيد در بهشت برين جاى گيريد، آيا شما گمان كرديد داخل شدن در عمق آن سعادت معنوى، تنها با انتخاب نام مسلمان و يا عقيده بدون عمل ممكن است؟ اگر چنين بود مسئله بسيار ساده بود، ولى هرگز چنين نبوده است و تا اعتقادات واقعى در ميدان عمل پياده نشود كسى بهرهاى از آن سعادت ها نخواهد برد، در اين جا است كه بايد صفوف از هم مشخص شود، و مجاهدان و صابران از افراد بى ارزش شناخته شوند.[6]
[1]. آل عمران، 167.
[2]. همان، 140.
[3]. همان، 141.
[4]. همان.
[5]. همان، 142.
[6]. مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج 3، ص 112-108، ناشر، دار الكتب الإسلامية، تهران، چاپ اول، 1374 ش.