کپی شد
نام ایران در اسناد هخامنشی
نام واژههایی که در پیوند با نام ایران (آریا) است، سه بار در سنگنوشتههای داریوش بزرگ هخامنشی آمده است. نخستین بار داریوششاه از نام آریا در بند پایانی ستون چهارم کتیبه بیستون یاد نموده که ترجمه آن چنین است: «داریـوش شـاه می گـوید: به خواست اهورامزدا، ایـن نوشته من است. علاوه بر این به «اَرییا» (آریایی) هم بر روی پوست (پوست درخت، لوح گِلین) و هم بر روی چرم نوشته شد. مجسمه خودم را هم ساختم. زندگی نامه خود را هم اعلام کردم. اینها در پیش من نوشته و خوانده شد و گواهی (مُـهر؟) شد. آن گاه من این نوشته را به همه جا در میان سرزمینها فرستادم. مردم هم همکاری کردند».
دومین بار در نسخه عیلامی کتیبه بیستون از این واژه یاد شده است. داریوش در این متن عیلامی و در بندهای ۱۸ و ۱۹ از ستون سوم آن که ترجمه بندهای ۱۲ و ۱۳ از ستون چهارم متن فارسی باستان است؛ اهورامزدا را خدای «آریاییان» (har-ri-ia-na-um) نامیده است. چنان که از این متن بر میآید، نام آریا در زبان عیلامی به شکل «هَـریَـه، هَـریـا» تلفظ میشده است .
این گفته داریوش همچنین نشان میدهد که اهورهمزدا (اهورامزدا) نامی برای خدای آریاییان است و برخلاف آن چه که رایج است، انتساب انحصاری آن به عنوان خدای زرتشتیان، درست نیست.
سومین بار در کتیبه پنجم داریوش در شوش از آن یاد شده است. داریوش در بند دوم این لوح گلیِ سه زبانه و در ضمن برشمردن نیاکان و تبار خود، به گونهای استثنایی که پیش از آن سابقه نداشته و پس از آن نیز تکرار نشده است، خود را «آریایی» و «آریاییتبار» خطاب میکند که ترجمه آن چنین است: «من داریوش، شاه بزرگ، شاهنشاه، شاه سرزمینهایی با مردمان گوناگون، شاه این زمین بزرگ، پهناور و گسترده، پسر ویشتاسپ، یک هخامنشی، پارسی، پسر پارسی، آریایی (اَریَـه)، آریاییتبار (اَریَـه چـیـثْـرَه) (هستم)».
تلفظ نام آریا در این کتیبه تفاوت اندکی با تلفظ آن در کتیبه بیستون دارد. در کتیبه بیستون از مصوت پایانی بلند و در این جا از مصوت پایانی کوتاه استفاده شده است. عبارت «آریایی، آریاییتبار» در ترجمه بابلی همین کتیبه نیامده است، اما در ترجمه عیلامی آن، نام آریایی به شکل «هَـریَـه، هَـریـا» آمده است که با ثبت همین واژه در نسخه عیلامی کتیبه بیستون مطابقت دارد .
چنان که دیده میشود، داریوش در این جا ابتدا پدر خود و سپس در مرتبههای بالاتر، خاندان خود و طایفه یا منطقه خود را مشخص میسازد و در پایان همه، از اصطلاح آریایی که بنا به همان ترتیب میباید بر مرتبهای بالاتر از بقیه دلالت کند، یاد کرده است.
با این که داریوش استفاده از این اصطلاح را ترک کرد و یا نمونه دیگری از آن تاکنون به دست نیامده است، اما پسر او خشیارشا یک بار از پدر تقلید کرده و خود را آریایی نامیده است. خشیارشاه در کتیبه هشتم خود در تختجمشید که به سنگنوشته «دیوان» هم شهرت دارد، عین عبارت پدر را به کار برده و پس از یادکرد از داریوششاه، خود را «پارسی، پسر پارسی، آریایی، آریاییتبار»، معرفی کرده است.
یادکرد از نام «ایران» و دیگر واژههای همخانواده با آن، در هیچ یک از کتیبههای پیش از داریوش و نیز کتیبههای بازمانده از پادشاهان پس از خشیارشاشاه دیده نشده است.[1]
[1]. مرادی غیاث آبادی، رضا، «ایران چیست؟».