searchicon

کپی شد

موافقان و مخالفان شیخ مفید

با توجه به این‌که شیخ مفید یکی از بزرگ ترین عالمان اسلام، به ویژه شیعه دوازده امامی است که روش جدیدی در باب اجتهاد، آن هم در دوره ای که اهل سنت به شدّت در بحث اجتهاد کار کرده بود، ایجاد کرد. ضمن اینکه عالمی جامع است، مسلم است که عالم بزرگ و جامعی مانند ایشان دارای موافقان و مخالفانی باشد. موافقان او را می توان، موافقان مکتب و اندیشه علمی ایشان در زمان حیات دانست. همچنین تمامی بزرگانی که بعد از وی از سفره گسترده علمی او که قرن ها است باز است، استفاده برده اند. دانشمندان شیعه امامیه که سالیان متمادی پس از درگذشت او، از نو آوری های وی استفاده نموده اند، همه از موافقان شیخ مفید هستند.

البته بنا بر آنچه در تاریخ آمده است برخی از حکام نیز از موافقان و در مواردی از حامیان او بوده اند. به عنوان مثال موقعیت و عظمت شیخ مفید و تأثیر وجود او در میان شیعیان و اهل تسنن تا آن جا بود که عضدالدوله دیلمی، پادشاه با مهابت آل بویه که بر دنیای اسلام حکومت می کرد و دامنه اقتدارش از سواحل دریای عمان تا شام و مصر گسترش یافته بود و خلیفه بغداد بازیچه دست او بود، برای زیارت مفید به خانه اش می رفت و هرگاه بیمار می شد، از وی عیادت می کرد.[1]

از جمله مخالفان او می توان به خلفای عباسی اشاره کرد. البته تا زمانی که وی از حمایت عضدالدوله دیلمی برخوردار بود، خلفای عباسی با ایشان با احترام و تواضع بر خورد می نمودند، ولی بعد از آن این احترامات کمتر بود. از دیگر مخالفان او باید به برخی از علمای اهل تسنن که دارای تعصبات شدید مذهبی بودند، اشاره کرد. از بین این گروه بارزترین آنها خطیب بغدادی است که از مخالفان طراز اول مرحوم شیخ ممفید است.[2]

 


[1]. دوانی، علی، هزاره شیخ طوسی، ص 8.

[2]. خطيب بغدادى، احمد بن علی، تاريخ بغداد، ج 4، ص 499 و 500.