کپی شد
موافقان و مخالفان حضرت داوود (علیه السّلام)
از لوازم زندگی اجتماعی آن است که هر شخصی در هر جایگاهی، دارای دوستان و موافقان خاص خود باشد. حضرت داوود (علیه السلام) به جهت جایگاه و موقعیت و شخصیت والایش، موافقان و دوستدارانی در میان آحاد جامعه داشته است.
تعداد بسیاری از کسانی که در جنگ میان طالوت و جالوت شاهد رشادت حضرت داوود در میدان نبرد و از بین بردن دشمن پر قدرت آن زمان؛ یعنی جالوت بودند. جزو موافقان آن حضرت به شمار میآیند. همچنین بعد از تشکیل حکومت حضرت داوود (علیه السلام)، همه افرادی که با حکومت ایشان همراه و فرامین وی را اطاعت می کردند، از موافقان او محسوب می شوند.
از طرفی به طور طبیعی همه انبیاء دارای مخالفانی بودند که هر کدام از آنها در مخالفت خود، انگیزههای متفاوتی داشتند، اما شاید بتوان آنان را به دو دسته کلی تقسیم كرد:
- آنانكه مخالفتشان با كلام حق، بر اساس جهل و نا آگاهی بود.
- دسته دوم كسانی كه مخالفتشان ناشی از هوای نفس و دنیا طلبی بود.
البته برنامه انبیاء این گونه بوده که با همه مخالفان خود با عدالت، انصاف، منطق و استدلال برخورد می كردند. همان گونه كه قرآن كریم به پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) دستور می دهد: «با حكمت و اندرز نيكو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشى كه نيكوتر است، استدلال و مناظره كن!».[1]
در مورد حضرت داوود (علیه السلام) نیز چنین است؛ یعنی مخالفان ایشان نیز از همین دو دسته هستند. این امری طبیعی است که هر شخصیتی ولو اینکه بر حق هم باشد، مخالفان خاص خود را دارد. مخصوصا اگر او دارای منصب حکومت و پادشاهی هم باشد. حضرت داوود (علیه السلام) ضمن اینکه موافقان بسیار زیادی داشت، همینطور مخالفان متعددی نیز داشت؛ چرا که همیشه افرادی هستند که به حق خود قانع نبوده و دنبال زیاده طلبی هستند و هنگامی که انبیاء الهی را مانع رسیدن به اهداف و امیال دنیوی خویش می دیدند و به خواستههای خود دست نمی یافتند، دست به طغیان و مخالفت می زدند.
[1]. نحل، 125.