کپی شد
مهم ترین افراد فرقه بهائیت
مهم ترین افراد فرقه بهائیت عبارتند از:
- بنیانگذار آیین بهائیت، میرزاحسینعلی نوری معروف به بهاءالله است که این آیین، نام خود را از همین لقب برگرفته است.
- پس از مرگ میرزا حسینعلی، پسر ارشد او عباس افندی ملقب به عبدالبهاء جانشین وی گردید.
- پس از عبدالبهاء، شوقی افندی ملقب به شوقی ربانی فرزند ارشد دختر عبدالبهاء، بنابه وصیت عبدالبهاء جانشین وی گردید.
تا زمان شوقی افندی، این فرقه دارای رهبر بوده و بعد از مرگ او بهدلیل اینکه عقیم بوده و فرزندی نداشته، رهبری این فرقه بهعهدۀ یک گروه نهنفره بهنام «هیئت بیت العدل» که در سخنان حسینعلی بهاء و جانشینان وی این لقب را به خود گرفته، سپرده شده است. این هیئت در سه سطح بینالمللی، ملی و محلی پیشبینی شده است. امروزه بهائیان از بیتالعدل بینالمللی به بیتالعدل اعظم و از بیتالعدلهای ملی و محلی به محافل روحانی ملی و محلی یاد میکنند.
اعضای بیتالعدل اعظم برای مدت پنج سال از طرف اعضای محفلهای ملی انتخاب میشوند. از نظر پایهگذار و رهبران اصلی فرقه بهائیت، اعضای بیتالعدل اعظم امنای خداوند و معصوم از خطا بوده،[1] حکم آنان وحی الهی و حکم خدا محسوب میشود و مخالفت با آن، مخالفت با خدا[2] و آنها ملهم به الهامات غیبی هستند.[3] بهائیان این هیأت و تشکیلات را وسیله اتحاد و وحدت عالم میدانند.[4]
در سال ۱۹۵۱ میلادی برابر با 1330 شمسی از طرف شوقی افندی هیئتی بهنام «جنین بیتالعدل» منصوب شد و با مرگ شوقی، اختلافاتی در میان بهائیان بهوجود آمد و در نتیجه «روحیه ماکسول»؛ همسر شوقی افندی ریاست جنین بیت العدل را از آن خود کرد. سرانجام در سال ۱۹۶۳ م با حضور ۵۶ محفل روحانی ملی در لندن اولین هیأت بیتالعدل اعظم انتخاب شدند. این هیئت که مقرش در شهر حیفا و در دامنه کوه کریل در فلسطین اشغالی است؛ دارای زیر مجموعههایی مانند: «هیئتهای مشاورین قارهای، دارالتبلیغ بینالمللی بهایی، مؤسسه رفاه بینالمللی، شعبه امور سازمان ملل، صندوق بینالمللی بهائی، است.[5]
البته به موازات رهبری «روحیه ماکسول»، شخصی بهنام «چارلز میسن ریمی» فرزند یکی از روحانیون کلیسای ارتدوکس نیز ادعای جانشینی شوقی افندی را کرد و گروه «بهائیان ارتدوکس» را پدید آورد که امروزه در امریکا، هندوستان، استرالیا و چند کشور دیگر پراکندهاند.
عده دیگری از بهائیان نیز پس از مرگ شوقی بهرهبری جوانی از بهائیان خراسان بهنام «جمشید معانی» روی آوردند. این جوان خود را «سماءالله» نامید و طرفداران او هم در امریکا، هندوستان، پاکستان و اندونزی پراکندهاند.[6]
[1]. نوری، حسینعلی، اشراقات، ص ۲۷.
[2]. دهقان، غلامعلی، ارکان نظم بدیع، ص 190.
[3]. نوری، حسینعلی، الواح بعد اقدس، ص 37.
[4]. مؤلفان بهایی مرکز جهانی بهائیت (بیت العدل اعظم)، قرن انوار، ترجمه: فتح اعظم، هوشنگ، ص 81.
[5]. همان، ص 83 – 104.
[6]. برگرفته از سایت اندیشه قم.