کپی شد
مهاجرتهای شیخ یوسف بحرانی
دوران زندگی شیخ یوسف بحرانی با حوادث زیادی همراه بود که موجب شد او از شهری به شهر دیگر روانه شود. در آغاز کودکی، در بحرین شاهد جنگهای قبیلهای بین دو قبیله الهولة و اَلْعَتوب بود. سپس بر اثر هجوم پیدرپی سلطانِ عمان بهبحرین، بهقطیف عربستان مهاجرت کرد و با مرگ پدر، سرپرستی خانواده را بر عهده گرفت. وی دو سال در قطیف ماند.
پس از مصالحه دولت ایران و سلطان عمان و آزادی بحرین، بهوطن بازگشت و چند سال نزد عالمان آنجا درس خواند. پس از بازگشت از سفر حج و توقف در قطیف برای فراگیری حدیث از ماحوزی، بهعلت فشارهای مالی و آشفتگی اوضاع داخلی بحرین، در سال ۱۱۴۰ ق بهایران مهاجرت کرد. بحرانی، پس از مدت کوتاهی اقامت در کرمان، بهشیراز رفت و چند سال با آرامش بهتدریس، تألیف و ادای وظایف دینی پرداخت.
پس از گذشت چند سال بر اثر آشفتگی اوضاع داخلی شیراز و شیوع وبا، در سال ۱۱۵۷ ق بهفسا رفت و حاکم آن شهر از او تجلیل کرد. مدتی در این شهر بهتألیف و تحقیق پرداخت. در سال ۱۱۶۵ ق، حاکم فسا بهقتل رسید و شهر غارت شد. کتابها و اموال شیخ یوسف بحرانی هم از بین رفت. او ناچار بهاصطهبانات رفت[1] و پس از آنجا (بهاحتمال قوی قبل از سال ۱۱۶۹ ق) راهی کربلا شده و تا پایان عمر در آنجا ماند.[2]
[1]. بحرانی، یوسف بن احمد، لؤلؤة البحرین في الإجازات و تراجم رجال الحديث، تحقیق: بحرالعلوم، محمد صادق، ص 443 و 444؛ فسائی، حسن بن حسن، فارسنامه ناصری، ج ۱، ص۵۹۰.
[2]. فارسنامه ناصری، ج ۱، ص۵۹۰؛ سایت بنیاد دائرة المعارف اسلامی، دانشنامه جهان اسلام، مقاله «بحرانی یوسف بن احمد بن ابراهیم درازی بحرانی».