searchicon

کپی شد

منشأ خوشبختی و بدبختی در دیدگاه امام خمینی (ره)

نخست توجه شما را به این نکته جلب می کنیم که در زندگی مادی برای موضوعاتی کلی؛ چون خوشبختی و بدبختی، شادی و غم و …، نمی توان مبدأ و منشأ خاصی در نظر گرفت و اگر به عنوان نمونه، در موردی بیان کنید که تمام خوشبختی من از زمانی آغاز شد که در کنکور قبول شدم و یا این که تمام مشکلات من از نداشتن مسکن سرچشمۀ می گیرد، یقیناً به تمام واقعیت اشاره نکرده، بلکه یک عامل از عوامل متعدد خوشبختی و یا مشکلات خود را در این دنیا بیان نمودید. اما در دیدگاه یک فرد عارف در زندگی معنوی خویش، تنها معیار خوشبختی، جلب رضایت پروردگار بوده و در طرف مقابل، هر آنچه انسان را از او دور می کند، منشأ بدبختی می باشد، گرچه در ظاهر و در دیدگاهی مادی گرایانه، به عنوان عاملی خوشبخت کننده به شمار آید.

با این مقدمه، می پردازیم به اصل موضوع و آن منشأ خوشبختی و بدبختی در دیدگاه امام خمینی (ره)است.

امام خمینی (ره)، رهبری بودند که بیش از آن که به جلوه های پر زرق و برق جهان مادی توجه داشته باشند، در صدد پیشرفت معنوی جامعۀ خویش بودند و به همین دلیل بوده که در بیشتر سخنانشان، آنچه به عنوان عامل خوشبختی و بدبختی اعلام می شود، آن چیزی است که انسان را به خدا نزدیک و یا دور نماید.

ایشان در ارتباط با سعادت و خوشبختی اظهار می دارند: “چه سعادت مند و خوشبخت‏اند آنان كه به دنيا و زخارف آن پشت پا زده و عمرى را به زهد و تقوا گذرانده و…”.[1]و به همین دلیل، پیروی از رادمردانی که انسان را به سمت پروردگار هدایت می کنند را عاملی برای خوشبختی می دانند؛ زیرا: “انسان چون يك مجموعه‏اى است كه احتياج به همه چيز دارد، انبيا آمده‏اند كه آن همه احتياجات انسان را، هر چه احتياج دارد انسان، براى انسان بيان كنند كه انسان اگر عمل بكند به سعادت تمام مى‏رسد”.[2] و در ادامۀ همین مسیر، عمل به دستورات قرآن را مایۀ خوشبخت شدن انسان ها در نظر می گیرند: “قرآن، اگر كتاب يك ملتى باشد، آن ملت سعادت مند مى‏شود. قرآن به بعض آياتش اگر ما عمل كنيم، سعادت مند مى‏شويم”.[3]

در طرف مقابل، به عقیدۀ ایشان، دوری از آموزه های ثقلین (قرآن و عترت)، به عنوان مبدأ بدبختی انسان ها در نظر گرفته می شود: “بدبختى ملت ما آن وقتى است كه ملت ما از قرآن جدا باشند، از احكام خدا جدا باشند، از امام زمان جدا باشند”.[4]

می دانیم که یکی از آموزه های اولیه اسلام، دلبسته نبودن به جهان مادی و زیر پا گذاشتن هوای نفس است. خداوند در قرآن بیان می فرماید: “همانا افرادی که به دیدار ما امیدی نداشته و به زندگی پست مادی راضی شده و به آن دل بستند و چشم از نشانه های روشن ما پوشیدند، یقیناً جایگاهشان آتشی است که خود برافروزندۀ آن بوده اند”.[5] و در جایی دیگر، خطاب به پیامبر (ص) توصیه می فرماید: “و پیرو فردی نباش که قلب او را از یاد خود بازداشتیم و او به دنبال خواسته های مادی خود رفته و در مسیری افراطی قرار گرفت”.[6]

امام خمینی (ره) که در راستای احیای مبانی اسلامی تلاش می کرد، همین پندهای برگرفته از آیات و روایات را به جامعه ارائه می داد. او در اندرزی به فرزندش، او را از خودپرستی و دوستی دنیا برحذر می دارد: “پسرم! آنچه مورد نكوهش و سرمايه و اساس شقاوت‏ها و بدبختى‏ها و هلاكت‏ها و رأس تمام خطاها و خطيئه‏ها است حبّ دنيا است كه از حبّ نفس نشأت مى‏گيرد”.[7] و در سخنی دیگر اظهار می دارد: “بدبختى هر انسان تعلق به ماديات است. توجه و تعلق نفس به ماديات، انسان را از كاروان انسان ها باز مى‏دارد”.[8]

طبیعتا، این آموزه های الاهی را تنها با معلمان و اساتیدی شایسته و خود ساخته می توان به جامعه منتقل نمود و آنها را به صورت فرهنگ درآورد. به همین دلیل، ایشان در موارد بسیاری، نقش تعلیم و تربیت و فرهنگ را در خوشبختی و بدبختی جامعه، یادآور می شوند: “همه سعادت ها و همه شقاوت ها انگيزه‏اش از مدرسه ها است، و كليدش دست معلمان است”‏”[9] و “فرهنگ مبدأ همه خوشبختي ها و بدبختي هاى ملت است. اگر فرهنگ ناصالح شد، اين جوان هايى كه تربيت مى‏شوند به اين تربيت هاى فرهنگ ناصالح، اينها در آتيه فساد ايجاد مى‏كنند”.[10]

به این نکته نیز باید توجه داشت که فرهنگ سازی برای نهادینه سازی دستورات دینی در جامعه، زمانی آسان تر خواهد بود که افرادی که مدیریت ملت ها را بر عهده دارند و یا در رأس جامعۀ بین المللی قرار دارند، از صلاحیت لازم برخوردار باشند و در غیر این صورت، اگرچه نمی توان معتقد بود که راه خودسازی و پیشرفت برای اشخاص در زندگی فردیشان کاملا بسته می شود، اما بدیهی است که اجرای احکام اسلامی در زندگی اجتماعی با مشکلاتی روبرو خواهد شد.

امام خمینی (ره)، در سخنانشان گاه به نقش حکومت ها و قدرت ها در خوشبختی و بدبختی جوامع اشاره می کنند:

1.”بدبختى و خوشبختى ملت ها بسته به امورى است كه يكى از مهمات آن صلاحيت داشتن هيأت حاكمه است”.[11]

2. “همه بدبختى ما از اين امريكا و شوروى و انگلستان است”.[12]

3. “تمامى بدبختي هاى ما، از شاه و رژيم سلطنت است”.[13]و …

بر این اساس، می توان نتیجه گرفت که از دیدگاه معرفتی امام خمینی (ره)، سرچشمۀ تمام خوشبختی های  افراد و جوامع، گام برداشتن آنها در مسیری الاهی بوده و آغاز بدبختی ها، زمانی است که آنان به جای خداپرستی، به خودپرستی رو آورده و به جای آخرت، دنیا را هدف اولیۀ خود قرار دهند و در همین راستا، حکومت ها به همراه سیستم های تعلیم و تربیت که نقش تعیین کننده ای در فرهنگ سازی برای جوامع دارند، می توانند در خوشبختی و بدبختی آنها به شدت تأثیرگذار باشند.



[1] صحیفه امام، ج 17، ص 49.

[2] همان، ج 4، ص 190.

[3] همان، ج 10، ص 533.

[4] همان، ج 7، ص 460.

[5] یونس، 8-7؛ “إِنَّ الَّذينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنا وَ رَضُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا وَ اطْمَأَنُّوا بِها وَ الَّذينَ هُمْ عَنْ آياتِنا غافِلُونَ. أُولئِكَ مَأْواهُمُ النَّارُ بِما كانُوا يَكْسِبُون‏”.

[6] کهف، 28؛ “وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ كانَ أَمْرُهُ فُرُطا”.

[7] صحیفه امام، ج 16، ص 213.

[8] همان، ج 8، ص 267.

[9] همان، ج 7، ص 429.

[10] همان، ج 3، ص 306.

[11] همان، ج 5، ص 314.

[12] همان، ج 6، ص 28.

[13] همان، ج 5، ص 310.