Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

مقام محمود اهل بیت (علیهم السلام)

«حمید» از حمد به معنای ستایش، از اسمای حسنای الهی است. خداوند خود را به صفت حمید ستوده است و در آیه 79 سوره اسراء پیامبرش را وعده می دهد که اگر شب زنده داری کنی به مقام محمود دست می یابی: «ای رسول ما، پاسی از شب را به بیداری و شب زنده داری بگذار که این تهجد و نماز شب از خصائص تو است، امید است که پروردگارت تو را به مقام محمود مبعوث گرداند»!

از آن جایی که در آیه دوم سوره فاتحه (حمد)، خداوند می فرماید:« الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمین‏؛ تمام مراتب و درجات حمد و سپاس اختصاص به خداوند دارد که او پرورنده عالمیان است»، می توان این معنا را به دست آورد که اگر انسان به مقام محمود برسد، مظهر کامل و تمام الهی می شود و حمدی که در عالم می شود، به سوی محمود می باشد.

به سخن دیگر، وقتی انسانی چون پیامبر (ص) در مقام تالّه و مظهریت حق تعالی نشسته است، همه حمد کنندگان، این مظهریت و وجه الله را می بینند و ستایش ها متوجه او می شود. بنابراین، مقام محمود، مقام وجه الله بودن است و چون هر موجودی به هنگام ستایش و حمد، متوجه وجه الله است، درحقیقت، محمود همان وجه الله می شود؛ از این رو، هرگونه حمدی از هر حامدی به هر محمودی تعلق گیرد، آن حمد درحقیقت راجع به پیامبر (ص) است؛ چرا که مقام محمود مربوط به آن حضرت است! و این مقام، مقامی است که در آن تمام جمال و کمال الهی وجود دارد.

مقام محمود، ریشه و سرچشمۀ همه خوبی ها و وجودها و کمالات است و هر کمال و جمالی از آن جا مترشح می شود و هر خیر و خوبی از آن خاستگاه بیرون می آید و این گونه است که همه حمدها و ستایش ها به پیامبر (ص) در مقام محمود باز می گردد. این همان مقام ولایت کبری است و از همین جا است که شفاعت از پیامبر(ص) به عنوان امری طبیعی برای حضرت(ص) ثابت می شود. مقام محمود همان مقام واسطیت در ظهور است که در آیات متعدد قرآن به اشکال مختلف تبیین شده است.

از آن جا که پیامبر (ص) و اهل بیت ایشان (ع)، به عنوان حقیقت واحد مطرح هستند، این مقام منیع برای اهل بیت پیامبر (ص) نیز محقق بوده و در برخی ادعیه و زیارات، رسیدن به مقام محمود که ائمه (ع) از آن برخوردارند از خداوند درخواست شده است.[1] حقیقت واحد پیامبر (ص) و اهل بیت ایشان (ع) در روایات نیز آمده است: پیامبر اکرم (ص) می فرماید: “من از نور خداوند خلق شدم و اهل بیتم از نور من خلق شدند”.[2]

رسیدن به مقام محمود به تبع پیامبر (ص)و اهل بیت(ع)

کسانی که محمدی می شوند می توانند از آثار مقام محمود بهره برند. برای این که محمدی شد باید راهی را پیمود که خداوند برای آن حضرت (ص) تبیین و توصیف کرده است. همان راهی که در آیۀ فوق مطرح است: «وَ مِنَ اللَّیلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَک عَسى‏ أَنْ یبْعَثَک رَبُّک مَقاماً مَحْمُوداً؛ و پاسی از شب را به زنده داری برخیز، در حالی که عبادتی افزون برای تو است. امید است که پروردگارت تو را به مقامی پسندیده برانگیزد».

در این آیه، شب زنده داری به عنوان نافله و عبادتی افزون بر عبادت های دیگر که برای همگان وضع شده برای پیامبر (ص) وضع می شود. شب زنده داری زمینه بهره مندی انسان از الهامات الهی را فراهم می آورد و مایه زدودن اشتغالات دنیایی از دل و ازدیاد صفای قلب انسان می شود.[3] تغییراتی که در شب در جان شب زنده داران پدید می آید موجب می شود تا انسان به مقاماتی خاص از جمله احسان برسد.[4] براساس آموزه های قرآنی مقام احسان مقام بسیار بزرگی است که می توان آن را قریب به مقامات پیامبران دانست؛ چرا که مقامی است که حکمت و یقین و اموری از این دست، در جان آدمی پرورش می یابد.

خداوند با اشاره به برخی از اهل کتاب که به شب زنده داری می پرداختند،[5] از مؤمنان و یاران پیامبر[6] می خواهد این گونه باشند. از نظر قرآن، تنها متقین،[7] عباد الرحمان[8] و محسنان[9] همانند پیامبر(ص) به تهجد و شب زنده داری می پردازند و برایشان این عمل عبادی، گران و سخت نیست؛ چرا که ایشان قدر و ارزش شب زنده داری و اعمال نیمه شب ها را می دانند و برای رسیدن به آن مقامات الهی و انسانی تلاش می کنند تا با درک شب زنده داری به درک مقامات الهی نایل شوند.[10]

 


[1]. چنان که در زیارت عاشورا آمده است: “و اسئله ان یبلغنی المقام المحمود لکم عند الله”

[2]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 15، ص 20، موسسة الوفاء، بیروت، 1404 هـ ق.

[3]. مزمل، 6.

[4]. ذاریات، 61، 71.

[5]. آل عمران، 311.

[6]. فتح، 92؛ مزمل، 20.

[7]. آل عمران،51- 81.

[8]. فرقان، 36- 46.

[9]. ذاریات، 51 – 81.

[10]. جواهردهی، علی، روزنامه كیهان، شماره 19719 به تاریخ 26/5/89، صفحه 6 (معارف).