کپی شد
مفهوم و ماهیت جنّ
مفهوم واژه جنّ:
اين كلمه 21 بار در قرآن مجيد آمده است. جن در لغت به معناى پوشيدگى و پنهانى است و از آتش[1] و يا آميختهاى از آتش[2] آفريده شده است. جن در عرف قرآن موجودى است با شعور و اراده كه به اقتضاى طبيعتش از حواس بشر پوشيده مىباشد و در شرايط عادى، قابل درك حسى نيست. او مانند انسان، مكلف است و در آخرت برانگيخته مىشود. او مىتواند مطيع يا عاصى، مؤمن يا مشرك و… باشد.[3]
ماهیت جنّ:
ملاصدرا ماهيت جن را اين گونه توصيف مىكند: “جن وجودى در اين جهان حس، و وجودى در جهان غيب و تمثيل (عالم مثال) است. اما وجودشان در اين جهان، همان گونه كه بيان شد هيچ جسمى كه آن را نوعى از لطافت و اعتدال باشد نيست جز آنكه را روحى در خور آن، و نفسى كه از مبدأ فعال بر آن افاضه شده است، مىباشد و ممكن است كه علت ظهور و صورت پنهانى (جنّى) در برخى از اوقات، آن باشد كه آنان بدنهاى لطيفى دارند كه در لطافت و نرمى متوسط بوده و پذيراى جدايى و گرد آمدن است و چون گرد آمده و متكاثف شده قوام آن ستبر شده و مشاهده مىگردد. و چون جدا گشت، قوامش نازك و جسمش لطيف گشته و از ديدگان پنهان مىگردد؛ مانند هوا كه چون تكاثف يافته و به صورت ابر در آمد مشاهده مىگردد و چون به لطافت خود بازگشت ديده نمىگردد…”.[4] جن همانند انسان داراى روح و بدن است و داراى شعور و اراده و حركت مىباشد. برخى از آنها مرد و برخى ديگر زن هستند، توليد مثل مىكنند و مكلف و مسئول مىباشند. در زندگى آنان مرگ و زندگى جريان دارد و از ايمان و كفر برخورداراند، و مؤمنین آنها در خدمت ائمه(ع) بوده و انسانهای مؤمن و شیعه را برادر خود میخوانند[5]. [6]
بنابراین جن از موجودات واقعی است که برای هدایتشان رسولانی فرستاده شده است[7] و همچون انسان، مأمور به عبادت خداوند هستند[8] و در اثر اطاعت و یا سرپیچی از دستورات خدا، به گروه کافر و مسلمان تقسیم می شوند.[9] ابلیس نیز که در داستان خلقت، بر آدم سجده نکرد از طایفۀ جنیان بود[10].[11]
[1] حجر، 27: “والجانَّ خلقناه من قبلُ من نارالسموم”، و جان را از پيش، از آتش زهرآگين آفريديم.
[2] رحمن، 15: “وخلق الجان من مارج من نار”؛ و جن را از آميختهاى از آتش آفريديم.
[3] قاموس قرآن، واژهى جن.
[4] عباسى، ابراهيم ، داستانهاى شگفت درباره جن، ص 25.
[5] نک: آيا جنيان مسلمان و غير مسلمان دارند؟ ؛ ميزان الحكمه، محمدي ري شهري، ناشر مكتب الاعلام الاسلامي، 1403 ه. ق، 1362 ه. ش، ج 2، ص 11، ح 2658؛ اصول كافي (مترجم)، ج 2، كتاب الحجة، “باب آمدن جن نزد ائمه(ع) و پرسيدن از مسايل ديني”، ص 243، ح 4. لازم به يادآوري است 7 حديث ديگر درباره جن در همين كتاب آورده شده است؛ سفينة البحار، للشيخ عباس القمي، دار الاسوه، الطبعة الثانية، 1416 ه. ق، ج 1، باب الجيم بعده النون، ص 673؛ معارف قرآن، استاد مصباح يزدي، ص 316.
[6] . اقتباس از پاسخ شماره 138 (سایت: 883).
[7] انعام، 130:” (در روز قيامت از جانب خدا خطاب شود كه) اى گروه جن و انس، آيا براى شما فرستادگانى از خودتان نيامدند كه آيات مرا برای شما بازگو مىكردند و شما را از ديدار امروزتان بيم مىدادند؟ گويند: ما به زيان خود گواهى مىدهيم (آرى فرستادگان آمدند و بيم دادند). و زندگى دنيا آنها را فريفت، و (از اين رو) به زيان خود گواهى دهند كه كافر بودند.”
[8] الذاریات،56
[9] احقاف،29،در این آیه به مسلمان شدن عده ای از جنیان اشاره می کند. در آیات متعددی از گروه جنیان کافر، نام برده شده است. نک: فصلت،29؛ اعراف،38؛ کافی، ج1، ص 395.
[10] . اقتباس از پاسخ شماره 6481، نمایه: تعلیم سحر و زیان رساندن با اذن خداوند.
[11] کهف، 50: ” و (به ياد آر) زمانى را كه به فرشتگان گفتيم: به آدم سجده كنيد پس همگى سجده كردند جز ابليس كه از (طايفه) جن بود (و گرنه فرشته گناه نمىكند) پس از فرمان پروردگار خود بيرون رفت.”