کپی شد
مفهوم و حقیقت عصمت
علامه طباطبايى مىفرمايد: منظور از “عصمت” وجود امرى است در انسان معصوم كه باعث حفظ او از وقوع در آنچه كه جايز نيست (مثل خطا و معصيت) مىشود.[1] البته از نظر ايشان، انبياى الاهى (و تمامى اوليا و هدايت شدگان خاص) داراى عصمت مطلق مىباشند و عصمت خطيئه (و خطا) مصاديق فراوانى را شامل مىشود كه مىتواند تمامى اقسام عصمت را در برگيرد، لكن به دليل اين كه فقط عصمت از گناهان مورد بحث قرار گرفته است، از پرداختن به تمام جوانب و اقسام عصمت خوددارى گرديده است و براى اطلاع افزونتر به كتابهاى مربوط مراجعه گردد.[2] از نظر ايشان “عصمت” نتيجهى علم معصوم به عواقب گناه مىباشد؛ يعنى علم و شعور معصومان به آثار گناهان به گونهاى است كه هيچ گاه مغلوب قواى ديگر انسانى نشده، بلكه مسلط بر آنان است.[3]
در مورد “عصمت” نظريهى ديگرى وجود دارد كه مىگويد: “معصوم بر اثر بالا بودن مراتب شناخت خداوند متعال و دلباختگى نسبت به جمال و كمال حق به خود اجازه نمىدهد كه گامى بر خلاف رضاى او بردارد، و عشق و علاقه انسان به معبود و درك جمال و جلال او و آگاهى از نعمتهاى بى پايان او در حق وى، آنچنان در روحش خضوع و فروتنى به وجود مىآورد كه هرگز به فكر گناه نمىافتد چه رسد به اين كه مرتكب گناه شود”.[4]
حاصل اين دو نظريه اين است كه در وجود معصوم ملكهاى به وجود مىآيد كه پيوسته عصيان و تجرى و خلاف كارى را از زندگى طرد كرده و از گناه و لغزش، پاك و محفوظ نگاه مىدارد.
[1] طباطبايى، سيد محمد حسين، الميزان فى تفسير القرآن، ج 2، ص 134 (كلام فى عصمة الانبياء).
[2] ر.ك: همان، ج 2، ص 136 – 134؛ ج 5، ص 77 – 75؛ جوادى آملى، عبداللَّه، تفسير موضوعى قرآن كريم، ج 3، ص 292 – 197.
[3] همان، ج 5، ص 78.
[4] سبحانى، جعفر، منشور جاويد، ج 5، ص 14.