کپی شد
مفهوم لغوی مقابله به مثل
در کتابهای لغت به معنا و مفهوم لغوی مقابله به مثل پرداخته شده است. «مقابله به مثل»، واژهای ترکیبی است که از دو جزو «مقابله» و «مثل» تشکیل شده است.
«مقابله» در لغت به این معانی آمده است: 1. رویارویی و مواجهه[1] 2. مقایسه، مطابقه و تطبیق. 3. معاوضه، مبادله. 4. تساوی، برابری و موازنه. 5. مخالفت، ضدیت. 6. تضاعف، دوتاشدگی.[2]
«مثل» در لغت؛ به معنای شبیه، مانند، نظیر و همتا است و جمع آن، «امثال» میباشد.[3]
علامه دهخدا در ذیل معنای سوم مقابله (معاوضه و مبادله)، به معنای ترکیب «مقابله به مثل» نیز اشاره نموده، میگوید: مقابله به مثل کردن؛ یعنی تلافی کردن، بدی یا نیکی کسی را بعینه عوض دادن.[4]
در فرهنگ معین، مقابله به مثل، رفتار همسان در پاسخ به رفتار دیگری، معنا شده است.[5]
[1]. جوهرى، اسماعیل بن حماد، الصحاح – تاج اللغة و صحاح العربیة، محقق: عطار، احمد عبد الغفور، ج 5، ص 1797.
[3]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، محقق: فارس (صاحب الجوائب)، احمد، ج 11، ص 610، سایت واژه یاب.
فرم ثبت پیشنهادات و انتقادات
شما می توانید پیشنهادات و انتقادات خود را درباره این مدخل با ما درمیان بگذارید