کپی شد
مفهوم لغوی تقیه
در باب تعریف لغوی تقیه ابتدا به واژه تقیه اشاره می شود. واژه «تقیه» از جهت ماده؛ یعنی حروف اصلی کلمه، «و»، «ق» و «ی» است. حرف «واو» در آن تبدیل به حرف «تا» شده است. در واقع کلمه «تقیه» در اصل، «وقیه» است. کلمه «تقیه» همریشه با واژه «تقوا» و از مصدر ثلاثی مجرد، «وقی» و «وقایه» است.[1]
بر این اساس برخی «تقیه» و «تقوی» را اسم مصدر وقایه دانسته و می گویند: تاء در تقیه و تقوی، بدل از واو است و اصل آنها «وَقْوَى» و «وَقَیتُ» بوده است.[2]
برخی دیگر گفته اند: تقیه، مصدر باب «اِتَّقی یَتَّقی»[3] و به معنای صیانت، خودنگهداری و محافظت از خویش است.[4]
در برخی از قرائت های قرآنی به جای کلمه «تقاة» در آیه «… الا ان تتقوا منهم تقاة …»؛ «… مگر اینكه از آنها بپرهیزید (و برای هدف هاى مهم ترى تقیه كنید) …»،[5] «تقیة» قرائت شده است.[6]
همانگونه که در بالا اشاره شد، از جهت هیئت نیز میان واژهشناسان زبان عرب و فقیهان، درباره «مصدر» و «اسم مصدر» بودن واژه «تقیه» اختلاف نظر وجود دارد. برخی آن را مصدر و برخی اسم مصدر دانستهاند. برخی واژهشناسان، مانند فیومی در «مصباح المنیر» و طریحی در «مجمع البحرین»، به اسم مصدر بودن آن تصریح کرده[7] و شمار دیگری از واژهشناسان آن را مصدر دانستهاند.[8] برخی فقیهان؛ مانند شیخ انصاری در رساله «التقیة»[9] و بجنوردی در «القواعد الفقهیة»،[10] آن را اسم مصدر دانسته و سید ابو القاسم خویی[11] و میرزا علی مشکینی[12] آن را مصدر دانستهاند.
در برخی از قرائت های قرآنی به جای «تقاة» در آیه «… الا ان تتقوا منهم تقاة …»؛ «… مگر اینكه از آنها بپرهیزید (و برای هدف هاى مهم ترى تقیه كنید) …»،[13] «تقیة» قرائت شده است.[14]
اما در باره معنای لغوی واژه تقیه گفتنی است که عده ای از لغتشناسان و فقیهان، معنای اصلی «تقیه» را حفظ و صیانت دانستهاند.
برخی گفته اند: «تقیه به معنای پرهیز، نگاه داری و پنهان کردن است».[15]
عده ای گفته اند: «حفظ و نگهداری چیزی از آنچه که برای آن ضرر داشته و موجب آزار آن چیز باشد».[16]
برخی دیگر گفته اند: «معنای تقیه؛ صیانت، خودنگهداری و محافظت از خویش است».[17]
برخی از فقیهان در معنای لغوی تقیه گفته اند: «تقیه به معنای صيانت، حفظ و نگهداری از ضرر است».[18]
[1]. ابن منظور، محمد بن مكرم، لسان العرب، ج 15، ص 402.
[2]. فيومى، أحمد بن محمد، المصباح المنير في غريب الشرح الكبير، ص 669؛ طريحى، فخر الدين بن محمد، مجمع البحرين، محقق / مصحح: حسينى اشكورى، احمد، مجمع البحرین، ج 1، ص 452.
[3]. ابن اثير، مبارك بن محمد، النهاية في غريب الحديث و الأثر، محقق / مصحح: طناحى، محمود محمد و زاوى، طاهر احمد، ج 1، ص 193.
[4]. همان، ج 5، ص 217.
[5]. آل عمران، 28.
[6]. لسان العرب، ج 15، ص 402.
[7]. المصباح المنير في غريب الشرح الكبير، ص 669؛ مجمع البحرين، ج 1، ص 452.
[8]. همان.
[9]. انصارى، مرتضى بن محمد، رسائل فقهية، محقق/ مصحح: گروه پژوهش در كنگره، ص 71.
[10]. موسوى بجنوردى، سيد حسن بن آقا بزرگ، القواعد الفقهية، محقق/ مصحح: مهريزى، مهدى، درايتى، محمد حسن، ج 5، ص 49.
[11]. خويى، سيد ابو القاسم موسوى، التنقیح فی شرح العروة الوثقی، مقرِّر: غروى، ميرزا على، ج 4، ص 253.
[12]. مشکینی، میرزا علی، مصطلحات الفقه، ص 159؛ نرم افزار جامع فقه اهل البیت (علیهم السلام).
[13]. آل عمران، 28.
[14]. لسان العرب، ج 15، ص 402.
[15]. همان.
[16]. راغب اصفهانى، حسين بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص 881.
[17]. النهاية في غريب الحديث و الأثر، ج 5، ص 217.
[18]. التنقیح فی شرح العروة الوثقی، ج 4، ص 253.