searchicon

کپی شد

مفهوم شناسی کربلا

چکیده مطالب مفهوم شناسی کربلا

در ریشه لغوی واژه کربلا و نیز در اشتقاق و معنای آن اختلاف نظر وجود دارد:

برخی بر ‏این باورند که این کلمه ریشه ای عربی دارد.‏

برخی دیگر می گویند: «کربلا ترکیبی از دو واژه آرامی؛ یعنی «کرب»؛ به معنای «معبد» یا «حرم» و «إیلا»؛ به معنای «خدایان» است».

غیر از نام کربلا؛ نام های دیگری مانند؛ نینوا، غاضریه، ماریه، عموراء، نواویس، ‏ارض بابل، مشهد الحسین (علیه السلام) نیز برای این سرزمین ذکر شده است.

امروزه کربلا، به سرزمینی گفته می شود که عظيم ترين حماسه خدايی بشر، در روز عاشوراى سال 61 هجری قمری توسط امام حسین (علیه السلام) و یاران باوفایش در آن اتفاق افتاد و امواجش سراسر تاريخ و پهنه جهان را فرا گرفت.

در گذشته های بسیار دور؛ در زمان ساسانیان، کربلا بسیار آباد بوده، ولی بعدها ویران شده و به بیابان و صحرایی تبدیل شده و دیگر منطقه مسکونی و آبادی نبوده است. کربلا در سال ۶۱ هجری قمری نیز، دشت و ناحیه صحرایی بود، ولی از آن زمان که شهادت حسین بن علی (علیهما السلام) به همراه دیگر یارانش، در این سرزمین اتفاق افتاد، مورد توجه شیعیان و محبان خاندان اهل بیت پیامبر (علیهم السلام) واقع شد.

تعریف لغوی کربلا و پیشینه آن

در ریشه لغوی واژه کربلا و نیز در اشتقاق و معنای آن، اختلاف نظر وجود دارد:

«یاقوت حموی» بر این باور است  که این کلمه ریشه ای عربی دارد. وی واژه «کربلا» را از «الكَرْبَلَة»؛ به معنای «سستی در گام ها» و برگرفته از «جاء يمشي مُكَرْبِلًا؛ با گام های سست آمد»، دانسته و در این باره بیان داشته که ممکن است به دلیل سست بودن زمین در کربلا، این سرزمین بدین نام خوانده شده باشد.  او همچنین  می گوید: گفته شده: «كَرْبَلْتُ الحِنْطَةَ؛ گندم را غربال و پاک کردم»، بنابراین ممکن است به جهت پاک بودن کربلا از سنگریزه و درختان انبوه، این سرزمین بدین نام خوانده شده باشد. یاقوت همچنین می افزاید: «کربل» نام گیاه «ترشک» است، پس احتمال دارد به دلیل وفور رویش این گیاه در این سرزمین، کربلا نام گرفته باشد.[1]

 اما باید گفت: علی رغم نظر و اصرار یاقوت حموی بر عربی بودن واژه کربلا، بسیاری بر این اعتقادند که این واژه از کلمه ای غیر عربی اتخاذ شده است. نویسنده کتاب «نهضة الحسین (علیه السلام)» بر این اعتقاد است که کربلا از کلمه «کور بابل»؛ به معنای «مجموعه ای از روستاهای بابلی» گرفته شده است. [2]

همچنین نویسنده کتاب «شهر حسین (علیه السلام)» درباره ریشه لغوی واژه کربلا می نویسد: «کربلا ترکیبی از دو واژه آرامی؛[3] یعنی «کرب»؛ به معنای «معبد» یا «حرم» و «إیلا»؛ به معنای «خدایان» است.[4] بنابراین نقل، معنای واژه کربلا «معبد یا حرم خدایان» می باشد. وی در ادامه می افزاید: «اگر به تاریخ این شهر در روزگار بابلی ها باز گردیم از آن نام نشانی خواهیم یافت؛ زیرا طبق گفته ماسینیون؛ «مستشرق فرانسوی»، کربلا در گذشته های دور معبد کلدانی های ساکن شهر نینوا و کوشک بابل بود و این دو شهر در نزدیکی ناحیه کربلا واقع شده بودند».[5]

از این رو بعید نیست که کربلا نیز مانند بسیاری از شهرهای عراق؛ مثل بغداد، صرورا، جوخا، بابل، کوش و بعقوبا (بعقوبه) که از واژه ای غیر عربی اتخاذ شده اند، کلمه ای سامی، آرامی و یا بابلی باشد، به ویژه آن که کربلا در ناحیه نینوای جنوبی قرار دارد و نینوا از اسامی آشوری است.[6]

اسامی کربلا

در طول تاریخ بر سرزمین کربلا، نام هایی اطلاق گردیده است. برخی از این اسامی، نام روستاهای مجاور کربلا است که به این سرزمین نیز اطلاق شده و برخی دیگر بر اثر گذشت زمان بر کربلا اطلاق شده است که  عبارتند از: نینوا،[7] غاضریه، ماریه، عموراء، نواویس،[8] ارض بابل و مشهد الحسین (علیه السلام).[9]

اما اسم «کربلا» به تدریج و به مرور زمان، از لحاظ شیوع و انتشار در تاریخ و میان مردم، بر سایر اسامی غلبه یافته و امروزه تنها وارث و باقی مانده نام های دیگر این سرزمین محسوب می شود.

در برخی کتب، از کربلا با نام «حیر» یاد شده است.[10] «حیر» در واقع، مخفّف لفظ «حائر» نزد عوام می باشد. مردم عراق معمولاً در اسامی، تخفیف آن را می پسندند؛ از این رو از باب تخفیف اسامی به حائر (حایر)، «حیر» می گویند. در کتاب معجم البلدان آمده است: «حائر، عبارت از جایگاه قبر امام حسین (علیه السلام) است».[11]

«حائر» از ماده «حیر» است و «حارَ يَحَارُ حَيْرَةً و حَيْراً؛ به معنای تحیر و سرگردانی در امر خود است».[12] «تحیر الماء؛ یعنی وقتی که آب در محلی جمع شود و دور بزند».[13] در توصیف حائر گفته شده: «حایر عبارت است از حوضی که سیلاب های آب باران به آن جا ریخته و آب از قسمت بالای آن به قسمت پایین آن، سرگردان است.[14]

فقها در کتب فقهی،  مسائل خاصی را که در خصوص حائر حسینی و احکام و حدود آن است، بحث و بررسی می کنند.

«شاطی الفرات، الطفّ و طفّ الفرات» نیز، از دیگر نام هایی است که برای این سرزمین مقدس برشمرده شده است. این سه اسم تقریباً به یک معنا است. «طفّ» به سرزمین هایی اطلاق می شود که مشرف به دریا، یا در لب رودخانه قرار داشته باشند. به سرزمین کربلا نیز، به جهت وجود چشمه هایی؛ مانند قطقطانه، رهیمه، عین الجمل و نهر علقم، طفّ گفته شده است.[15]

تعریف اصطلاحی کربلا

کربلا، در اصطلاح به سرزمینی گفته می شود که عظيم ترين حماسه خدايی بشر، در روز عاشوراى سال 61 هجری قمری در آن اتفاق افتاد و امواجش سراسر تاريخ و پهنه جهان را فرا گرفت. در این حماسه که توسط امام حسین (علیه السلام) و یاران با وفایش، صورت گرفت، آن حضرت و یارانش به دستور یزید بن معاویه و به وسیله عمر بن سعد و لشکرش به شهادت رسیدند و خانواده ایشان و سایر شهدای کربلا به اسارت در آمدند.

امام محمد باقر (علیه السلام) فرمود: امیرالمؤمنین (علیه السلام) با دو تن از یارانش از کربلا گذر کردند، حضرت هنگام عبور از آن جا، چشم هایش اشک آلود شد، سپس فرمود: این جا مرکب هایشان بر زمین می خوابد، این جا محل بارافکندنشان اسـت و این جا خون هایشان ریخته می شود، خوشا به حال تو ای خاکی که خون دوستان بر روی تو ریخته می شود.[16]

مفهوم اصطلاحی کربلا در روایات

در مورد کربلا روایات فراوانی از معصومان (علیهم السلام) نقل شده است که اشاره به معنای اصطلاحی کربلا دارند. در این جا به چند نمونه از آنها اشاره می شود:‏

‏1.‏ پیامبر خدا (صلّی الله علیه و آله) فرمودند: پسرم حسین (علیه السلام) در سرزمینی به خاک سپرده می شود که به آن کربلا می گویند، زمین ‏ممتازی که همواره گنبد اسلام بوده است، چنان که خدا، یاران مؤمن حضرت نوح (علیه السلام) را در همان جا از طوفان نجات داد.‏[17]

‏2.‏ امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) خطاب به خاک کربلا فرمود: چه خوش بویى اى خاک! در روز قیامت، قومى از تو بپا ‏خیزند که بدون حساب و بى درنگ به بهشت روند.‏[18]

‏3.‏ امام سجاد (علیه السلام) فرمود: زمین کربلا در روز رستاخیز، چون ستاره مرواریدى مى درخشد و ندا مى دهد که من ‏زمین مقدس خداوند هستم، زمین پاک و مبارکى که پیشواى شهیدان و سالار جوانان بهشت را در بر گرفته است.‏[19]

‏4.‏ امام صادق (علیه السلام) فرمود: جایگاه قبر امام حسین (علیه السلام)، درى از درهاى بهشت است.‏[20]

پیشینه مفهوم اصطلاحی و سیر تاریخی کربلا

در گذشته های بسیار دور؛ در زمان ساسانیان، کربلا بسیار آباد بوده، ولی بعدها ویران شده و به بیابان و صحرا تبدیل شده و دیگر منطقه مسکونی و آبادی نبوده است. کربلا در سال ۶۱ هجری قمری، دشت و ناحیه صحرایی بود، ولی از آن زمان که شهادت حسین بن علی (علیهما السلام) به همراه دیگر یارانش، در این سرزمین اتفاق افتاد، مورد توجه شیعیان و محبان خاندان اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) واقع شد.

سرزمین کربلا در ناحیه بیابانی و پر از تپه های باستانی واقع شده است که نام آن نینوا می باشد؛ از این رو نام دیگر کربلا را «نینوا» نیز می گویند. این سرزمین، قریه «یونس بن متی (علیهما السلام)» یکی از پیامبران الهی بود و او
در همین سرزمین، مردمانش را به سوی خدا دعوت کرد. بعضی از محققان گفته اند که کربلا یکی از قریه های قدیمی منطقه «بابل» است که در قرون و اعصار گذشته بوده و شاهد این مطلب، وجود یکی از آثار باستانی واقع در نزدیکی «السدة الهندیة»[21] است. این سرزمین ۱۳ قرن قبل از میلاد، اقامتگاه سلطنتی بعضی از امپراطوران و شاهان آشوری؛ مانند «آشور بنی پال» بوده و علم پزشکی در آن گسترش داشته و مراکز تجاری، کتابخانه، معابد و امکانات مختلفی را شامل می شده که اواخر قرن هفتم قبل از میلاد، به دست مادها و بابلیان ویران شده است. نام آن از خدا باوری آشوریان قدیم؛ «نینا» گرفته شد و بعد از خرابی با نام «نینوا» برقرار ماند.[22]

کربلا پس از ظهور اسلام، از جمله زمین های عراق بود که در دوران ابوبکر در سال دوازدهم هجری به تصرف مسلمانان در آمد. گزارش شده «خالد بن ولید» پیش قراول سپاه سعد بن ابی وقاص، این سرزمین را فتح کرده و مدتی آن جا را مقر سپاه خود قرار داده بود، اما پس از چندی به دلیل بدی آب و هوای منطقه، مجبور به ترک آن جا شد و به کوفه رفت.[23]

پس از ایجاد و گسترش شهر کوفه، کربلا یکی از روستاهای پیرامون آن به شمار آمده و تا زمان وقایع کربلا، کسی از آن جز در مناسبتی خاص سخن نرانده است. تنها در زمان امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) و عبور آن حضرت از این منطقه به سوی شام، یادی از این سرزمین شده است.[24] کربلا اگر چه بعد از قیام امام حسین (علیه السلام) در طول قرون و اعصار، بارها تخریب شده، ولی مجدّداً آباد شده است.

کتاب نامه مفهوم شناسی کربلا

  1. ابن قولويه، جعفر بن محمد؛ كامل الزيارات‏؛ محقق و مصحح: امينى، عبد الحسين‏؛ ناشر: دار المرتضوية، چاپ اول، نجف اشرف، ‏‏1356ش. ‏
  2. ‏ابن منظور، محمد بن مكرم؛ لسان العرب؛ ناشر: دار صادر، چاپ سوم، بیروت، 1414ق.‏
  3. حسینی شهرستانی، هبة الدین؛ نهضة الحسین (علیه السلام)؛ ناشر: دارالکتاب العربی، بیروت، بی تا.‏
  4. حموی، یاقوت؛ معجم البلدان؛ ناشر: دار صادر، چاپ دوم، بیروت، 1995م.‏
  5. حميرى، عبدالله بن جعفر؛ قرب الإسناد؛ محقق و مصحح: مؤسسة آل البيت (عليهم السلام)، ناشر: مؤسسة آل البيت (عليهم ‏السلام)، قم، 1413ق.‏
  6. دینوری، احمد بن داود؛ الأخبار الطوال؛ تحقیق: عامر، عبدالمنعم؛ مراجعه: شیال، جمال الدین؛ ناشر: منشورات رضی، قم، ‏‏1368ش.
  7. سایت پژوهشکده باقرالعلوم (علیه السّلام).
  8. ‏سایت کتابخانه تخصصی حج.‏
  9. صدوق، محمد بن على‏؛ امالی؛ ناشر: اعلمى‏، چاپ پنجم، بيروت‏، 1400ق/ 1362ش.‏ ‏‏
  10. طبری، محمد بن جریر؛ تاریخ الأمم و الملوک؛ تحقیق: ابراهیم، محمد ابوالفضل؛ ناشر: دارالتراث، ‏چاپ دوم، بیروت، 1967م. ‏
  11. مدرس بستان آبادی، محمد باقر؛ شهر حسین (علیه السلام)؛ ناشر: جهان، چاپ اول، تهران، 1353ش.‏
  12. منقری، نصر بن مزاحم؛ وقعة صفین؛ تحقیق: عبدالسلام، محمد هارون؛ ناشر: مؤسسة العربیة الحدیثة، چاپ دوم، قاهره، 1382ق، افست قم: ناشر: کتابخانه آیت ‏الله مرعشی نجفی، 1404ق.

 


[1]. حموی، یاقوت، معجم البلدان، ج 4، ص 445.

[2]. حسینی شهرستانی، هبة الدین، نهضة الحسین (علیه السلام)، ص 89.

[3]. قومی از قبایل سامی نژاد که نسبشان به «آرام» (اِرَم )؛ پسر سام بن نوح می رسد. این قوم در قرن دوازده قبل از میلاد مسیح به سرزمین های سوریه و شمال بین النهرین حمله بردند و بر دمشق و حلب دست یافتند. زبان منسوب به این قوم را زبان آرامی گویند.

[4]. مدرس بستان آبادی، محمد باقر، شهر حسین (علیه السلام)، ص 10.

[5]. همان.

[7]. در منطقه كوفه، ناحيه ای است كه به آن نينوا گفته می شود؛ كربلا نیز، جزئی از این ناحیه است. الدینوری، احمد بن داوود، الأخبار الطوال، تحقیق: عامر، عبدالمنعم، مراجعه: شیال، جمال الدین، ص 251؛ طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک (تاریخ الطبری)، تحقیق: ابراهیم، محمد ابوالفضل، ج 5، ص 408.

[8]. نَواويس، جمع کلمه ناووس است. ناووس به گورستان مسيحيان گفته می شده است. پيش از فتوحات اسلامى، در زمين هاى حدود حرم امام حسين (علیه السلام)، نزديک نينوا، گورستانى به همین نام، ويژه مسيحيان وجود داشته است.

[10]. تاریخ الأمم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج 8، ص 355 و 356.

[11]. حموی، یاقوت، معجم البلدان، ج 2، ص 208.

[12]. ابن منظور، محمد بن مكرم، لسان العرب، ج 4، ص 222.

[13]. همان، ص 223.

[14]. ر.ک: همان؛ معجم البلدان، ص 208.

[15]. مدرس بستان آبادی، محمد باقر، شهر حسین (علیه السلام)، ص 12؛ برگرفته از پژوهشکده باقرالعلوم (علیه السّلام).

[16]. حميرى، عبد الله بن جعفر، قرب الإسناد، محقق/ مصحح: مؤسسة آل البيت (عليهم السلام)، ص 26؛ ابن قولويه، جعفر بن محمد، كامل الزيارات‏، محقق/ مصحح: امينى، عبد الحسين، ص 269 و 270.

[17]. ابن قولويه، جعفر بن محمد، كامل الزيارات‏، محقق/ مصحح: امينى، عبد الحسين‏، ص 269.

[18]. صدوق، محمد بن على‏، امالی، ص 136.‏

[19]. كامل الزيارات‏، محقق/ مصحح: امينى، عبد الحسين‏، ص 268.

[20]. همان، ص 271.

[21]. استان کربلا، سه شهرستان به نام های کربلا، السدة الهندیة و عین تمر دارد.

[22]. حموی، یاقوت، معجم البلدان، ج 4، ص 445؛ برگرفته از سایت کتابخانه تخصصی حج.

[23]. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق: ابراهیم، محمد ابوالفضل، ج 3، ص 372 و 373.

[24]. منقری، نصر بن مزاحم، وقعة صفین، تحقیق: عبدالسلام، محمد هارون، ص 141 – 142.