کپی شد
مفهوم اصطلاحی مقابله به مثل در قرآن کریم
در قرآن کریم از «مقابله به مثل» به معانیای تعبیر شده که بعضی اخص و بعضی مطابق آن هستند. این معانی عبارتند از:
1. اعتداء به مثل:
راغب در مفردات، آیه «فَمَنِ اعْتَدىٰ عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدىٰ عَلَيْكُمْ»،[1] را اینگونه معنا کرده: «أي: قابلوه بحسب اعْتِدَائِهِ و تجاوزوا إليه بحسب تجاوزه؛[2] یعنی هر كس به شما تجاوز كرد، همانند آن بر او تعدّى و تجاوز كنيد».
2. معاقبه به مثل:
قرآن کریم میفرماید: «وَ إِنْ عاقَبْتُمْ فَعاقِبُوا بِمِثْلِ ما عُوقِبْتُمْ بِهِ؛[3] و هر گاه خواستيد کیفر نمایید، تنها به مقدارى كه به شما تعدّى شده كيفر دهيد».
3. قصاص:
تعبیر قصاص در قرآن کریم نیز میتواند بیانگر معنای مقابله به مثل باشد: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصاصُ فِي الْقَتْلى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الْأُنْثى بِالْأُنْثی…؛[4] اى افرادى كه ايمان آوردهايد! حكم قصاص در مورد كشتگان، بر شما نوشته شده است: آزاد در برابر آزاد، و برده در برابر برده، و زن در برابر زن،…».
آلوسی درباره این آیه میگوید: گفته شده که قصاص با حرف «فی» متعدی می شود؛ زیرا مفهوم مساوات در آن ملحوظ شده؛ یعنی با انسان رفتاری مثل رفتار خودش کنند.[5]
آیه دیگری که کلمه قصاص در آن آمده، این آیه است: «وَ الْحُرُماتُ قِصاصٌ؛[6] و تمام ]هتک[ حرمتها، ]قابلِ[ قصاص است».
گفتنی است در این آیات شریفه که از مقابله به مثل به «اعتداء به مثل»، «معاقبه به مثل» و «قصاص» تعبیر شده، این موارد اخص از آن هستند؛ زیرا مقابله به مثل، اعم از مثبت و منفی است، در حالی که اعتداء به مثل، «معاقبه به مثل» و «قصاص» تنها مقابله به مثل منفی را دربر میگیرند.
4. نَبذ سواء:
نَبذ سواء یا مساوی، تعبیر دیگری است که در قرآن کریم به کار رفته و مفهوم مقابله به مثل را میرساند: «وَ إِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيَانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلَى سَوَاءٍ إِنَّ اللَّهَ لاَ يُحِبُّ الْخَائِنِينَ؛[7] و اگر از خيانت و پيمانشكنى گروهى ]از آنان كه با هم معاهده داريد[، بيم دارى پس تو نيز ]نقض پيمان خود را[ بر مبناى تساوى و عدالت به سوى آنها بيفكن ]و بدون اعلام، پيمان خود را مشكن[ كه همانا خداوند خائنان را دوست ندارد».
«فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ» از «نَبذ»؛ به معناى افكندن است. مراد از افكندنِ پيمان به طرف دشمن، اين است كه قبلًا به آنان اعلام كنيد و سپس پيمان را لغو نماييد تا غافلگير نشوند و شما هم ناجوانمردى نكرده باشيد. «عَلى سَواءٍ»، يا به معناى مقابله به مثل است؛ يعنى همانگونه كه آنان در فكر توطئه و پيمان شكنى هستند، شما هم پيمان را لغو كنيد، يا به معناى رفتار عادلانه با دشمن است.[8] علامه طباطبایی از این برخورد عادلانه تعبیر به «معامله به مثل» نموده است.[9]
تعبیر نبذ سواء، هر چند فینفسه، مطابق مقابله به مثل است، ولی در این آیه شریفه به قرینه قبل از خود، مقابله به مثل منفی را شامل میشود؛ در نتیجه اخص از مقابله به مثل است.
5. جزاء مثل:
مراد از جزاء مثل، مجازات همانند است که گاهی در جانب منفی است؛ مانند آیه «وَ جَزاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُها؛[10] كيفر بدى، مجازاتى همانند آن است»[11] و گاهی در جانب مثبت است؛ مانند آیه «هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلاَّ الْإِحْسانُ؛[12] آيا جزاى نيكى جز نيكى است؟!». تعبیر جزاء به مثل، مطابق تعبیر مقابله به مثل است.
[1]. بقره، 194.
[2]. ر.ک: راغب اصفهانى، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، محقق: داودى، صفوان عدنان، ص 554.
[3]. نحل، 126.
[4]. بقره، 178.
[5]. آلوسى، سيد محمود، روح المعانى فى تفسير القرآن العظيم، عطية، على عبدالبارى، ج 1، ص 445 و 446.
[6]. بقره، 194.
[7]. انفال، 58.
[8]. قرائتى، محسن، تفسير نور، ج 4، ص 349.
[9]. طباطبايى، سيد محمد حسين، الميزان فى تفسير القرآن، ج 9، ص 113.
[10]. شوری، 40.
[11]. اين آيه شریفه، حكم مظلوم را كه طلب يارى مىكند بيان مىنمايد كه چنين كسى در طلب یاری خود مىتواند در مقابل ستمگر رفتارى مثل رفتار او داشته باشد و چنين تلافى و انتقامى، ظلم و بغى محسوب نمیشود. ر.ک: الميزان فى تفسير القرآن، ج 18، ص 64.
[12]. رحمن، 60.