Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

مفهوم اصطلاحی قبله در قرآن

در قرآن کریم در چند آیه شریفه، کلمه قبله به کار رفته که مفسران قرآن کریم، در بعضی از آنها، قبله را در اصطلاح شرعی و در برخی دیگر، هم در اصطلاح شرعی و هم در معنای لغوی آن، تفسیر و معنا نموده‌اند:

1. در آیات 142 تا 145 سوره مبارکه بقره،[1] کلمه قبله در اصطلاح شرعی آن؛ یعنی خانه خدا؛ کعبه و روآوردن به آن، به کار رفته است؛ زیرا در این آیات، سخن از تغییر قبله از بیت‌المقدس به کعبه معظمه و روآوردن به آن است.[2]

2. «وَ أَوْحَيْنا إِلى‏ مُوسى‏ وَ أَخيهِ أَنْ تَبَوَّءا لِقَوْمِكُما بِمِصْرَ بُيُوتاً وَ اجْعَلُوا بُيُوتَكُمْ قِبْلَةً…[3] و به موسى و برادرش وحى كرديم كه براى قوم خود، خانه‏هايى در سرزمين مصر انتخاب كنيد و خانه‏هايتان را مقابل يک ديگر (و متمركز) قرار دهيد».

طبرسی در معناى آيه «وَ اجْعَلُوا بُيُوتَكُمْ قِبْلَةً» چند وجه ذکر نموده است:

الف: برخی از مفسران: چون خداى تعالى فرعون را غرق كرد و موسى وارد شهر مصر گرديد، مأمور شد مسجدهايى بسازد كه در آنها نام خدا برده شود و آن مسجدها را رو به قبله؛ يعنى رو به كعبه بنا كند، چون قبله آنها همان خانه كعبه بود.

ب: از ابن عباس و ديگران:

فرعون دستور داد مسجدهاى بنى اسرائيل را ويران كرده و از نمازشان جلوگيرى كنند. خداى تعالى آنها را مأمور كرد تا مسجدهايى در خانه‏هاى خويش بسازند و در آن‌جا نماز بخوانند تا از شر فرعون در امان باشند، پس معناى آيه اين است كه خانه‌هاى خود را عبادتگاه قرار دهيد و در خانه‏هایتان نماز بخوانيد تا از خوف فرعون در امان باشيد.

ج: از سعيد بن جبير: معناى «قبله» در آيه اين است كه خانه‏هایتان را مقابل همديگر قرار دهيد.[4]

علامه طباطبایی، قول سوم را برگزیده است.[5]

با توجه به گفتار مفسران، روشن می‌شود که قبله در این آیه شریفه، بر اساس بعضی اقوال؛ به معنای اصطلاح شرعی و فقهی آن و بر اساس اقوال دیگر به معنای لغوی آن، استعمال شده است.

در مجموع می‌توان گفت: قبله در قرآن کریم، دارای اصطلاح جدیدی نمی‌باشد، بلکه در همان اصطلاح فقهی آن به کار رفته است.


[1]. «…ما وَلاَّهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتي‏ كانُوا عَلَيْها…؛ چه چيز آنها [مسلمانان‏] را، از قبله‏اى كه بر آن بودند، بازگردانيد؟… وَ ما جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتي‏ كُنْتَ عَلَيْها…؛ و ما، آن قبله‏اى را كه قبلا بر آن بودى… قَدْ نَرى‏ تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّماءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضاها…؛ نگاه‏هاى انتظارآميز تو را به سوى آسمان (براى تعيين قبله نهايى) مى‏بينيم! اكنون تو را به سوى قبله‏اى كه از آن خشنود باشى، باز مى‏گردانيم، وَ لَئِنْ أَتَيْتَ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ بِكُلِّ آيَةٍ ما تَبِعُوا قِبْلَتَكَ وَ ما أَنْتَ بِتابِعٍ قِبْلَتَهُمْ وَ ما بَعْضُهُمْ بِتابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ…؛ سوگند كه اگر براى (اين گروه از) اهل كتاب، هر گونه آيه (و نشانه و دليلى) بياورى، از قبله تو پيروى نخواهند كرد و تو نيز، هيچ گاه از قبله آنان، پيروى نخواهى نمود. (آنها نبايد تصور كنند كه بار ديگر، تغيير قبله امكان‏پذير است!) و حتى هيچ يک از آنها، پيروى از قبله ديگرى نخواهد كرد».

[2]. ر.ک: طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البيان فى تفسير القرآن، مقدمه: بلاغى، محمد جواد، ج ‏1، ص 412 – 423؛ طباطبايى، سيد محمد حسين، الميزان فى تفسير القرآن، ج ‏1، ص 317 – 326.

[3]. یونس، 87.

[4]. مجمع البيان فى تفسير القرآن، مقدمه: بلاغى، محمد جواد، ج ‏5، ص 195.

[5]. الميزان فى تفسير القرآن، ج ‏10، ص 114.