Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

مفهوم اصطلاحی قبله در روایات

قبله در روایات، گاهی در معنای لغوی آن به کار رفته، ولی در مواردی که معنای اصطلاحی مورد نظر بوده، در همان معنای اصطلاح شرعی و فقهی آن به کار رفته است. به چند نمونه اشاره می‌شود:

1. امام صادق (علیه السلام) از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل نموده که «كُلُ‏ وَاعِظٍ قِبْلَةٌ؛[1] هر موعظه‌کننده‌ای قبله است». در تفسیر این روایت گفته شده: «وقتی امام جمعه خطبه می‌خواند، شایسته است مردم به او رو کنند و به مواعظش گوش فرا دهند».[2]

در این روایت، قبله به معنای لغوی آن به کار رفته است. شاهد بر این مطلب، روایتی از علی بن جعفر (علیه السّلام) ‌است که از برادرش؛ امام کاظم (علیه السلام) سؤال می‌کند: «نحوه نشستن ]نمازگزاران[ هنگام خطبه‌خوانی امام در نمازهای جمعه و عیدین (فطر و قربان) باید چگونه باشد؟ رو به قبله یا رو به امام؟ امام (علیه السلام) می‌فرماید: رو به امام».[3]

روایت فوق به این صورت نیز نقل شده است: «كُلُ‏ وَاعِظٍ قِبْلَةٌ وَ كُلُّ مَوْعُوظٍ قِبْلَةٌ لِلْوَاعِظِ؛[4] هر موعظه کننده‌ای، قبله موعظه شونده و هر موعظه شونده‌ای، قبله موعظه کننده است».

مجلسی اول در تفسیر این روایت می‌گوید: «یعنی در خطبه نماز جمعه، خطبه نماز عيد رمضان، عيد قربان و خطبه نماز طلب باران، امام رو به مردم مى‏كند و مردم رو به امام مى‏كنند تا از خطبه فارغ شود».[5]

ایشان در این تفسیر، معنای لغوی قبله را مورد نظر قرارداده ‌است، ولی بعد از عباراتی چند، می‌گوید: «ظاهرا مراد از قبله آن است كه سنت است كه خطيب، پشت به قبله باشد و اقتداکنندگان رو به قبله».[6] روشن است که این عبارت، ناظر به اصطلاح شرعی قبله است.

2. از امام رضا (علیه السلام) درباره نحوه نماز خواندن نقل شده: «سپس ]بعد از رکوع[ سجده‌کن و پیشانی‌ات را بر زمین بگذار و… انگشتان دستت را به هم بچسبان و آن دو را به طرف قبله قرار بده».[7]

در این روایت به قرینه بحث از نماز، معنای اصطلاحی قبله مورد نظر است.

در مجموع می‌توان گفت: قبله در اصطلاح روایات، به معنای جدیدی به کار نرفته و چیزی فراتر از اصطلاح شرعی آن نیست.


[1]. کلینى، محمد بن یعقوب، کافی‏، ج ‏3، ص 424.

[2]. ر.ک: همان؛  سید رضى، محمد بن حسين، المجازات النبوية، محقق/ مصحح: صبحى صالح، ص 197؛ فیض کاشانی، محمد محسن، الوافی، ج ‏8، ص 1147.

[3]. ر.ک: حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، محقق: گروه پژوهش مؤسسه آل البیت (علیهم السلام)‌، ج ‏7، ص 407.

[4]. صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج ‏1، ص 280.

[5]. مجلسی، محمدتقی، لوامع صاحبقرانی مشهور به شرح فقیه، ج ‏3، ص 504؛ الوافي، ج ‏8، ص 1148.

[6]. لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقيه، ج ‏3، ص 504 و 505؛ مجلسی، محمد تقی، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، محقق و مصحح: موسوی کرمانی، سید حسین/ اشتهاردی، علی‌پناه/ طباطبائی، سید فضل الله، ج ‏2، ص 209.

[7]. علی بن موسی (امام هشتم علیه السلام)، الفقه المنسوب للإمام الرضا (علیه السلام)، ص 102.