کپی شد
مفهوم استخاره
برای استخاره دو معناست. یکی معنای حقیقی استخاره است که در اخبار و روایات ما بیشتر از آن نام برده شده و به معنی طلب خیر نمودن از خداست. این نوع استخاره در واقع یکی از رشته ها و شاخه های دعاست و همان استخاره مطلق است که اختصاص به مورد شک و تردید ندارد، بلکه در واقع استمداد و طلب خیر از خدای متعال در جمیع کارها و تمام افعال زندگی است. لذاست که امام صادق(ع) فرمود که خداوند فرمود: «از بدبختی بندۀ من آن است که کاری از کارهایش را بدون استخاره (طلب خیر) از من انجام دهد.»[1] بنابراین؛ طبق روایات فراوان، این نوع استخاره برای رفع تحیر و سرگردانی نیست بلکه در همه مراحل یک کار، خوب و پسندیده و راه گشاست.
معنای دوم استخاره، طلب خیر نمودن از خدا، برای رفع تحیر و سرگردانی است که اختصاص به موارد شک و تردید دارد.
دربارۀ جایگاه استخاره به معنای دوم در فرهنگ دینی ما باید گفت اساساً سه دیدگاه می تواند وجود داشته باشد:
الف: دیدگاهی که بدون کوچک ترین تعقل و تفکر و بررسی یک مسئله، نتیجۀ کارها را فقط و فقط به استخاره واگذار می کند و به استخاره پناه می برد.
ب: دیدگاه دوم، دیدگاه عقل گرا و منکر استخاره است.
ج: اما دیدگاه سوم، با اعتراف به منزلت و جایگاه عقل و شناخت جایگاه مشورت، به گونه ای استخاره را تبیین می کند که با تعقل و تفکر منافاتی ندارد. طبق این دیدگاه، هیچ مانع و محذور دینی در استخاره نیست، چرا که استخاره کاری جز تعیین یکی از دو طرف تردید را انجام نمی دهد.نه جایگاه عقل و مشاوره را نفی می کند،نه جلو عمل به آیات قرآن را می گیرد، نه حلالی را حرام، نه غیر واجبی را واجب و نه حکمی از احکام خدا را تغییر می دهد. بلکه فقط و فقط استخاره کنندۀ را از تردید نجات می دهد.
[1] وسائلالشيعة ج : 8 ص : 79 ، “من شقاء عبدی ان یعمل الاعمال و لا یستخیرنی”.