کپی شد
مفضّل بن عمر جعفی
او از فقهای بزرگ و موثّق، از اصحاب خاص امام صادق (علیه السلام) و متصدّی برخی از امور از جانب آن حضرت بود. گروهی از شیعیان به مدینه آمدند و از امام (علیه السلام) تقاضا کردند شخصی را به ایشان معرفی کند که به هنگام نیاز در امور دینی و احکام شرعی به او مراجعه کنند، امام (علیه السلام) فرمود: هرکس سؤالی داشت نزد من بیاید و از خودم بپرسد و برود. آنان اصرار کردند که حتماً شخصی را نیز تعیین فرماید، فرمود: «مفضل بن عمر را برایتان تعیین کردم، آنچه بگوید بپذیرید، زیرا او جز حق نمیگوید».
یکی از آثار مفضّل توحید مفضّل است که امام صادق (علیه السلام) در چند جلسه درس توحید و خداشناسی را به وی آموخت و بعد از آن معروف شد به توحید مفضّل. مرحوم مجلسی در بحار و شیخ مفید در اختصاص، متن کامل آن را نقل کردهاند.
مفضل نزد امام (علیه السلام) آن قدر محبوب بود که یک بار وقتی بر امام (علیه السلام) وارد شد حضرت به او لبخندی زد و فرمود: بیا نزدیک ای مفضّل! به خدا سوگند ترا دوست دارم و کسی را که ترا دوست دارد نیز دوست میدارم. ای مفضّل: اگر اصحاب من همگی، به آنچه که تو بدان معرفت یافتی، آشنایی پیدا میکردند هیچگاه بین دو نفر اختلافی نمیافتاد.[1] سپس مفضل عرض کرد گمان میکنم بیش از آنچه که سزاوار هستم درباره من فرمودید. امام (علیه السلام) فرمود: بلکه آنچه را که خداوند تبارک و تعالی درباره تو قرار داده گفتم.
مفضّل گفت: ای پسر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) جابر بن یزید چه منزلتی نزد شما دارد؟ فرمود منزلت سلمان نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) عرض کرد: داود بن کثیر رقی چه منزلتی نزد شما دارد؟ فرمود: منزلت مقداد نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله).
مفضّل میگوید یکی از سفارشات امام (علیه السلام) به من این بود که مطالب را بنویس و علم خود را بین برادران ایمانیت نشر بده تا پس از مرگ تو، این نوشتهها به دیگران به ارث برسد؛ زیرا زمانی برای این مردم فرا میرسد که به چیزی اهمیت نمیدهند مگر به نوشتههای پیشینیان![2]
فیض بن مختار به امام (علیه السلام) عرض کرد فدایت شوم من در جلسات و حلقات بعضی از مردم کوفه شرکت میکنم و مفضّل اشکال مرا بر طرف کرده و مرا رحمت میکند به طوری قلبم اطمینان پیدا میکند که دیگر هیچگونه ابهامی باقی نمیماند.
امام (علیه السلام) فرمود: ای فیض او از آنچه دربارهاش گفتی اجلّ و بالاتر است.[3]
امام کاظم (علیه السلام) درباره مفضّل فرمود:
مفضل همدم و موجب راحتی من است و هنگامی که مفضّل از دنیا رفت، فرمود: خدا او را رحمت کند. او پدری بود بعد از پدرم، هم اکنون او راحت و آسوده شد.[4]
[1]. « .. إِلَيَّ يَا مُفَضَّلُ فَوَ رَبِّي إِنِّي لَأُحِبُّكَ وَ أُحِبُّ مَنْ يُحِبُّكَ يَا مُفَضَّلُ لَوْ عَرَفَ جَمِيعُ أَصْحَابِي مَا تَعْرِفُ مَا اخْتَلَفَ اثْنَان
…»
[2]. خوئی، سید ابو القاسم، معجم رجال الحدیث، ج 18، ص 302.
[3]. همان.
[4]. السخاوي، ابن الحسين نورالدين علي بن احمد، تحفه الاحباب الاحباب(تحفه الاحباب وبغية الطلاب في الخطط والمزارات)، ص 376.