searchicon

کپی شد

معنا و مفهوم صابئین

صابئین واژه‌ای کلدانی به‌معنای شوینده است؛ صابئین چون همیشه در کنار نهرها و آب‌ها جای دارند و خود را بسیار می‌شویند بدین نام خوانده می‌شوند.[1]

صاحب کتاب ابكار الافكار في اصول الدين‏، مى‏‌نويسد: «صابئه» از «صبا» گرفته شده؛ چون اين طائفه از طريق حق و آئين انبياء (علیهم‌السلام) منحرف شدند؛ لذا آن‌ها را «صابئه» مى‏‌گويند.[2]

ذكر اين عده در رديف مؤمنان و يهود و نصارا در آیه 17 سوره حج، دليل آن است كه اينان مردمى متدين به‌يكى از اديان آسمانى بوده و به خداوند و قيامت نيز ايمان داشته‏اند.

اما اين‌كه بعضى آن‌ها را مشرک و ستاره‏پرست و بعضى ديگر آن‌ها را مجوس مى‏دانند، صحيح نيست؛ زيرا آيه 17 سوره حج، «مشركان» و «مجوس» را در كنار «صابئان» آورده و مى‏گويد: «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ الَّذِينَ هادُوا وَ الصَّابِئِينَ وَ النَّصارى‏ وَ الْمَجُوسَ وَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا …».[3]

بنابراين صابئان به‌طور يقين غير از مشركان و مجوس هستند.

بعضى گفته‏اند: صابئين عبارتند از: معتقدان به‌كيشى كه حد وسط ميان يهوديت و مجوسيت است.[4]

مسعودى مى‌‏نويسد: مذهب صابئيت در حقيقت تكاملى از بت‏‌پرستى بوده، چون ريشه اين دو كيش يكى است و چه‌بسا بسيارى از بت‏‌پرستان نيز، مجسمه خورشيد، ماه و ساير ستارگان را مى‏‌پرستيدند و با پرستش آن‌ها به اله‏ه‌اى هر يک از آن‌ها و به‌واسطه آن اله‏‌ها به‌اله آلهه، تقرب مى‏‌جستند.[5]

 

[1] . سایت پارس ویکی.

[2]. آمدي، سيف الدين، ابكار الافكار في اصول الدين‏، تحقيق احمد محمد مهدي‏، ج 2، ص 264.

[3] حج، 17.

[4]. طباطبایی، سید محمد حسین، ترجمه تفسیر الميزان، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج ‏14، ص 505.

[5]. مسعودي، على بن الحسين، مروج الذهب، تحقيق: اسعد داغر، ج 2، ص 225.