کپی شد
معنای وحی در قرآن
وحی در قرآن در چهار معنا استعمال شده است.
1. اشاره پنهانی
این همان معنای لغوی واژه وحی است؛ چنان که به اشاره حضرت زکریا (ع) به قومش در قرآن، «وحی» اطلاق شده است: “او از محراب عبادتش به سوی مردم بیرون آمد و با اشاره به آنان گفت: “به شکرانه این موهبت، صبح و شام خدا را تسبیح کنید”.[1]
2. هدایت غریزی
این همان رهنمودهای طبیعی است که در نهاد تمام موجودات به ودیعت نهاده شده است. هر موجودی، اعم از جماد، نبات، حیوان و انسان، به طور غریزی راه بقا و تداوم حیات خود را میداند. از این هدایت طبیعی در قرآن با نام «وحی» یاد شده است: ” و خدا به زنبور عسل وحی کرد که از کوه ها و درختان و سقف های رفیع، منزل گیرید و سپس از میوه های شیرین تغذیه کنید…”.[2]
3. الهام (سروش غیبی)
گاه انسان پیامی را دریافت می دارد که منشأ آن را نمیداند؛ به ویژه در حالت اضطرار که گمان می برد راه به جایی ندارد، ناگهان درخششی در دل او پدید میآید، راه را بر او روشن می سازد و او را از آن تنگنا بیرون میآورد. این پیام های رهگشا، همان سروش غیبی است که از پشت پرده هستی به مدد انسان میآید. در قرآن، به همین الهامات غیبی «وحی» اطلاق شده است: ” و به مادر موسی وحی کردیم که طفلت را شیر ده و چون بر او ترسان شوی به دریا افکن …”.[3]
این سروش های غیبی گاه منشأ رحمانی و زمانی منشأ شیطانی دارند. از اینرو، در قرآن به وسوسه های شیطان نیز «وحی» اطلاق شده است: ” و هم چنین ما بر هر پیامبری دشمنی از شیطان های انس و جن قرار دادیم که برخی از آنان برخی دیگر را وسوسه می کنند…”.[4]
4. وحی رسالی
وحی بدین معنا، بیش از هفتاد بار در قرآن از آن یاد شده است. این وحی به انبیا اختصاص داشته و شاخصه نبوّت آنها محسوب میگردد: “و چنین قرآن فصیح عربی را ما به تو وحی کردیم …”.[5]
[1]. مریم، 11.
[2]. نحل، 67.
[3]. قصص، 7.
[4]. انعام، 112. “وَ كَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَياطينَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ يُوحي بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً وَ لَوْ شاءَ رَبُّكَ ما فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَ ما يَفْتَرُون”.
[5]. شوری، 7.