Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

معنای نزول

اصل نزول به معناى فرود آمدن است، چنان كه در مفردات و مصباح و اقرب گفته شده است. عبارت راغب چنين است: «النّزول فى الاصل: هو انحطاط من علوّ» در باره باران آمده: “أَ أَنْتُمْ أَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنْزِلُونَ”[1]. آيا شما آن را از ابر فرود آورده ايد يا ما فرود آورندگانيم؟ ايضا: “رَبَّنا أَنْزِلْ عَلَيْنا مائِدَةً مِنَ السَّماءِ …”[2]. خدايا بما از آسمان مائده اى فرود آور. “وَ أَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ”[3]. “وَ أَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ الْأَنْعامِ ثَمانِيَةَ أَزْواجٍ …”[4] “يا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمْ لِباساً يُوارِي سَوْآتِكُمْ …”[5].

مي دانيم كه آهن در سنگ ها است، انعام ثمانيه در زمين اند، لباس از زمين تهيّه مي شود و رسول در عالم ما است پس علت آمدن «انزال» در اينها چيست؟ به نظر مي آيد كه جواب همه اينها در “وَ إِنْ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلَّا عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ”[6] ، باشد. در اين آيه به هر چيز انزال اطلاق شده و چون تدبير همه از جانب خداوند است اطلاق انزال بر همه صحيح است. و همچنین مي شود گفت: ذرّات آهن در اشعّه كيهانى و گازهاى هوا و غيره است و از آسمان به زمين مي بارد، و مي شود گفت: نطفه حيوانات از هوا مي بارد همان طور كه ميكروب ها بر گوشت ها و پنيرها مي بارد و مخمّرها بر آب انگور مي بارند.

“نزل”: (بضمّ ن، ز): آنچه براى ميهمان آماده شده تا بر آن نازل شود، چنان كه در قاموس گويد: آن را منزل نيز گفته‏اند. راغب گويد: “النّزل: ما يعدّ للنّازل من الزّاد”. “إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ كانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلًا”.[7] به اهل ايمان و عمل جنّات فردوس منزل يا مهيّا شده است. “وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنَ الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ”. “فَنُزُلٌ مِنْ حَمِيمٍ”. “وَ تَصْلِيَةُ جَحِيمٍ”[8]. امّا اگر از مكذّبين و گمراهان باشد پس براى اوست آماده شده اى از آب جوشان و انداخته شدن به آتش بزرگ “إِنَّا أَعْتَدْنا جَهَنَّمَ لِلْكافِرِينَ نُزُلًا”[9]. نزلة: يكبار نازل شدن “وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرى‏”[10]. در يك نزول ديگر او را ديده است.

“منزل”: (به صيغه مفعول) مصدر ميمى و اسم مفعول است “وَ قُلْ رَبِّ أَنْزِلْنِي مُنْزَلًا مُبارَكاً …”[11] بگو پروردگارا مرا از كشتى فرود آور فرود آوردن مباركى و در آيه ” أَنْ يُمِدَّكُمْ رَبُّكُمْ بِثَلاثَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُنْزَلِينَ”[12]، اسم مفعول است.

(تنزّل): در صحاح، قاموس و اقرب آنرا نزول با مهلت و تأنى گفته است “وَ ما تَنَزَّلَتْ بِهِ الشَّياطِينُ” …[13]. قرآن را شياطين نازل نكرده اند مي شود مهلت و تدريج را از آيه “اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ”[14]. فهميد كه نزول امر تدريجى است.

در باره نازل شدن قرآن باید گفت که در بعضى از آيات از آن تعبير به” انزال” و در بعضى تعبير به” تنزيل” شده است، و از پاره اى از متون لغت استفاده مى‏شود كه” تنزيل” معمولا در جايى گفته مى‏شود كه چيزى تدريجا نازل گردد، ولى” انزال” مفهوم وسيعترى دارد كه نزول دفعى را نيز شامل مى‏گردد. اين تفاوت تعبير كه در آيات قرآن آمده مى‏تواند اشاره به دو نزول فوق باشد.[15]


[1]واقعة، 69.

[2]مائده، 114.

[3]حديد، 25.

[4]زمر،6  .

[5]اعراف، 26.

[6]حجر، 21.

[7]كهف، 107.

[8] واقعة، 92- 94.

[9] كهف، 102.

[10] نجم، 13.

[11] مؤمنون، 29.

[12] آل عمران، 124.

[13] شعراء، 210.

[14] طلاق، 12.

[15] تفسير نمونه، ج‏27، ص: 182 دار الكتب الإسلامية،مكان چاپ: تهران،سال چاپ: 1374 ش‏