کپی شد
معنای لغوی عرش و کرسی
“عرش” در لغت به معناى چيزى است كه داراى سقف است[1] و به “عروش” جمع بسته می شود، نشیمن گاه سلطان را هم عرش می نامند، این به اعتبار بلندی آن است.[2] از همين جهت به سايبان، چادر، خيمه، كپر، آلونگ، كاخ، قصر، ساختمان روى چاه نيز عرش مىگويند.[3] و گاهى به معناى تخت هاى بلند پايه مىآيد و بدين سبب به تخت حكومتى و پادشاه نيز اطلاق شده،[4] كه كنايه از قدرت و حكومت است.
کرسی؛ یعنی تخت، علم، دانش، ملک، قدرت باری تعالی و تدبیر او.[5]
[1] راغب، مفردات، واژهى عرش.
[2] راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، واژه ی عرش.
[3] المنجد، ترجمه، بندر ريكى، محمد، ج2، ص 1100.
[4] قرشى، سيد على اكبر، قاموس قرآن، ج4، ص 316؛ صفی پور، عبدالکریم، منتهی الارب، ج 3 و 4، باب العین، ص 1716.
[5] صفی پور، عبدالکریم، منتهی الارب، ح 3 و 4، باب الکاف، ص 1090.
فرم ثبت پیشنهادات و انتقادات
شما می توانید پیشنهادات و انتقادات خود را درباره این مدخل با ما درمیان بگذارید