Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

معنای خلیفة الله

خلیفه و خلافت از ریشه «خلف» به معنای پشت سر، گرفته شده و به معنای جانشینی است. جانشینی گاه در امور حسی است؛ مانند: «و او کسی است که شب و روز را جانشین یک دیگر قرار داد»،[1] گاه در امور اعتباری؛ نظیر: «ای داود ما تو را در زمین جانشین قرار دادیم؛ پس بین مردم به حق قضاوت کن»[2] و گاه در امور حقیقی؛ مانند خلافت حضرت آدم که در آیۀ سی ام بقره مطرح شده است.[3] به عبارت دیگر، در باطن واژۀ خلافت و جانشینی، این معنا نهفته است که خلافت ظهور مستخلف­عنه در خلیفه است و خلیفه کسی است که هویت او وابسته به مستخلف عنه است و جدای از او معنا و حقیقتی برایش نیست؛ از این رو اگر ذرّه­ای، غیر یا خود را نشان داد و کاری غیر از فعل او انجام داد، دیگر خلیفه نیست.

بر اساس این که خلافت، ظهور مستخلف­عنه در خلیفه است؛ اولین ظاهر، اولین خلیفۀ حق است. از آن جا که ذات الاهی (کمال مطلق) ـ طبق قاعدۀ فلسفی که در جای خود مبرهن است بسیط است و از واحد بسیط جز واحد صادر نمی­شود و واحد بسیط، جزء ندارد تا ظهور جزئی و عدم جزئی دیگر از او قابل تصور باشد. بنابر این کمال مطلق با تمام شئون کمالی اش ظهور می­کند و اولین مظهر او یک موجود و کامل ترین موجود خواهد بود. چنین موجودی همان انسان کامل است که خلیفۀ بی واسطه است که او نیز کمال و بساطت را به تبع، واجد بوده، آیینه­دار بساطت و کمال حقّ است و هر خلیفۀ دیگری برای خداوند به وساطت او خلیفه است. در حقیقت، او خلیفۀ خدا و دیگران خلیفۀ او هستند؛ یعنی سلسله خلافت به صورت طولی است نه عرضی. لذا اگر در یک زمان دو فرد دارای مقام خلافت باشند، یکی تابع دیگری است؛ مثل علی (ع) که در زمان پیامبر (ص) تابع او بود و مانند حسنین (ع) که در زمان علی (ع) تابع او بودند و … .

خلافت دو جهت دارد: یکی از طرف خدا که تا کنون بحث شد، دیگری خلافت بر عالم. خلیفۀ کامل در همه عوالم حاضر است و واسطۀ همه فیوضات و مدیر و مدبّر سلسلۀ نظام هستی است. او، هم مظهر علم و قدرت و حیات و رازقیت و هدایت و … حق و هم واسطۀ علم و رزق و حیات و هدایت و … به خلق است. چنان که در روایت “بکم فتح الله و بکم یختم و بکم یمحو ما یشاء و یثبت … و بکم ینزل الغیث….”[4] و روایات دیگر برای اهل بیت ثابت شده است.


[1] فرقان،62.

[2] ص، 26.

[3] رجبی، محمود، انسان شناسی، ص 151.

[4]. “به واسطه شما خداوند درهای خیر و رحمت را به روی خلق می­گشاید و ختم و خاتمه عالم  به وجود کامل شما است و به واسطه شما خدا هر چه را خواهد محو و اثبات می­کند و …”، مفاتیح الجنان، زیارت اول از هفت زیارت مطلق امام حسین (ع) و زیارت جامعۀ کبیره.