searchicon

کپی شد

معلی بن خنیس

او به شغل بزازی مشغول بود. از روایات استفاده می‌شود که معلّی از اولیاءالله و از اهل بهشت است. امام (علیه السلام) به قدری به او علاقمند بود که وی را وکیل و قیّم بر نفقات خانواده خویش نمود.

عقبة بن خالد می‌گوید: من و معلی بن خنیس و عثمان بن عمران به محضر امام صادق (علیه السلام) مشرّف شدیم، همین که حضرت ما را دید فرمود: مرحبا مرحبا به شما، این صورت‌ها ما را دوست دارند و ما هم ایشان را دوست می‌داریم.

«جعلکم الله معنا فی الدنیا و الآخره» خداوند تبارک و تعالی شما را در دنیا و آخرت با ما قراردهد.[1]

ابو بصیر می‌گوید: خدمت امام (علیه السلام) بودم نام معلی بن خنیس به میان آمد امام فرمود: ای ابوبصیر آنچه درباره معلی بن خنیس می‌گویم پنهان بدار. عرض کردم. پنهان می‌دارم. فرمود: «معلی» به مقام والای خود نمی‌رسد مگر به آنچه داود بن علی بر سر او می‌آورد! گفتم: داود بن علی با او چه می‌کند فرمود: او را احضار می‌کند وگردنش را می‌زند بدنش را به دار می‌آویزد و این کار در سال آینده واقع می‌شود.

سال بعد داود بن علی فرماندار مدینه شد و معلی بن خنیس را احضار کرد و از او خواست شیعیان امام صادق (علیه السلام) را معرفی کند. معلی نپذیرفت. فرماندار تهدید کرد که اگر مقاومت کنی و نگویی ترا می‌کشم معلی گفت: مرا به کشتن تهدید می‌کنی؟! به خدا سوگند اگر شیعیان امام صادق (علیه السلام) زیر پای من باشند پا از روی آنان بر‌ نمی‌دارم و اگر مرا بکشی مرا خوشبخت و خود را بدبخت ساخته‌ای و داود او را به شهادت رساند.[2]

 


[1]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 47، ص 129.

[2]. همان.