Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

معرفی کتاب «بیان» فرقه بابیه

در میان کتاب‌های سید علی‌محمد باب، کتاب اصلی وی که محتوی احکام و دستورها و مهم‌ترین کتب او می‌باشد، کتاب «بیان عربی و فارسی» است. او کتاب بیان را به ۳۶۱ باب (۱۹ واحد و هر واحد ۱۹ باب) یا به اصطلاح، عدد «کلّ شی»[1] بخش کرده‌است که بر همین منوال در مقدمه کتاب گفته‌است:

«و به عین یقین نظر کن که ابواب دین بیان مترتب گشته به عدد کلّ شی، و در ظل هر بابی ملائکه سماوات و ارض و مابینهما به اذن الله مسبحند و مکبر و مقدسند و ممجد و عالمند و معظم، و کل در یوم ظهورالله که ظهور نقطه بیان است در آخرت راجع به او خواهند شد و هرگاه به عدد کلشئ از نفوس ممتعنه راجع به او شوند، ثمره کلشئ نزد او ظاهر گشته…».[2]

کتاب بیان فارسی تا آخر باب دهم از واحد نهم، و کتاب بیان عربی تا باب نوزدهم از واحد یازدهم است. بهاییان معتقدند علت اتمام نیافتن ۳۶۱ باب بیان فارسی و هم چنین بیان عربی، نشان دادن نزدیکی ظهور «من یظهره الله»، موعود کتاب بیان است.[3]

باب در نوشتن «بیان» هر چه مى توانست قدرت علمى و فکرى خود را به کار برده و خواسته است کتاب جدید و دستورهاى تازه و قوانین جدیدى را بیاورد، ولی نتوانست آن را که نخست به 19 واحد در 19 باب تنظیم کرده بود به پایان برساند؛ از این رو وصیت کرد که بقیّه را جانشینش؛ میرزا یحیى صبح ازل تکمیل کند.[4]

در آیین باب می نویسد: کتاب بیان دو جلد است: یکی بیان عربی و دیگری بیان فارسی است که تفسیر کتاب عربی است و در ماکو نوشته شده، ولی موفّق به اتمام آن نشده است. بیان اصولاً باید نوزده واحد و هر واحدی 19 باب باشد، ولی بیان عربی فقط شامل 11 واحد است و بیان فارسی تا باب دهم از واحد نهم می باشد.[5]

تا به حال شنیده نشده که پیغمبرى از آسمان، کتاب ناقصى بیاورد و تکمیل آن را به وصى خود یا پیغمبر دیگر واگذارد، و عجیب‌تر این است که پیغمبر دیگر هم (بهاء) به جاى تکمیل، آن را باطل و منسوخ کند!

اما آیا میرزا یحیى، بیان را تکمیل کرده یا نه؟ «مسیو نیکلا» در این باره می گوید: به طورى که میرزا یحیى صبح ازل به من اظهار کرد، این کار را انجام داده است، اگر چه چنین کارى به نظر من غیر ممکن است.[6]

کتاب بیان فارسی، بزرگ ترین اثر تشریعی باب است، و لکن پیش از آن که مجموعه‌ای از قواعد و اصول حقوقی و جزایی دیانت بابی محسوب گردد، کتاب مدح «من یظهره ‌الله»‌ است. «من یظهره الله»، لقب موعود دیانت بابی است. عنوان «من یظهره ‌الله» و عناوین مشابه آن بیش از دویست و هشتاد بار در متن بیان فارسی آمده ‌است. نزدیکی ظهور موعود بیان، بارها به تصریح و تلویح در این کتاب حتی در باب مستغاث (باب دهم از واحد هفتم) تأکید شده ‌است.[7]

در کتاب بیان فارسی از عظمت و جلال حضرت الوهیت، و امتناع عرفان ذات ربوبیت، مقام ولایت مشیت اولیه در هر ظهور، استمرار ابدی نزول وحی الهی در ادوار مختلف، قائمیت و مظهریت و مبشریت باب، قرب ظهور من یظهره الله موعود، معنای مصطلحاتی؛ چون قیامت، نار، جنت، معاد، رجعت، صراط، میزان، ساعت، یوم، دینونت، موت و حیات در یوم آخرت، اصول عالیه اخلاقیه؛ چون عفت، عصمت، تقوی، وفا، امانت، محبت به خلق و بسیاری از قواعد عبادتی، حقوقی و جزایی سخن به میان رفته ‌است.

شوقی افندی در کتاب گادپاسزبای در توصیف کتاب بیان فارسی، آن را گنجینه‌ای دانسته‌ است که در مرتبه اول به توصیف و تمجید موعود بیان پرداخته‌ است و آن را مجموعه‌ای از سنن و احکامی که برای هدایت مستمر نسل‌های بعد باشد، ندانسته ‌است و به نوعی این تفسیر را که کتاب بیان در تمامی مطالب خود، نزدیکی ظهور موعود خود را بشارت می‌دهد، تأیید می‌کند.[8]

کتاب بیان پر از اغلاط محتوایی و لفظى است، و مطالب عجیبى در آن دیده مى شود که به راستى هر بیننده اى که کمترین اطلاع به فنون لغت عرب دارد، به ساخته بودن آن از ناحیه فردى کم اطلاع و بى سواد پى مى برد. سبک تألیف او مخلوطی از عربی و فارسی است، و عربی نویسی او غالبا با موازین نحو و دستور زبان مطابقت ندارد.

الرتاق…»

این بیان نیست گنگ و دنگست این،  این که دُر نیست قلوه سنگ است این

این که گوید که پر ز تدلیلست، نى همه پوچ و جمله تخییلست.[9]

[1]. «کل شئ» به حروف ابجد، 361 می شود.

[2]. کتاب بیان فارسی، ص 3 و 4.

[3]. محمد حسینی، نصرت ‌الله، حضرت باب‏، ص ۸۷۱.

[4]. رساله للثمرة، صفحه 8، سطر 1.

[5]. آئین باب، پاورقی، ص 10.

[6]. مذاهب ملل متمدّنه، ص 30.

[7]. حضرت باب‏، ص ۸۷2.

[8]. اقدس، ص 179.

[9]. محمدی اشتهاردی، محمد، بابی گری و بهائی گری، ص 165.