searchicon

کپی شد

معرفت درجه دوم

گاهی موضوع شناسایی انسان، خود شناخت است، یعنی شناخت و فهم و معرفت انسان مورد شناسایی قرار می گیرد؛ مثلاً این که متُد و روش یک علم در تحقیق چیست که از نوع معرفت درجه دوم است. انواع مختلف علم و معارفی که ناظر به علم و آگاهی دیگری هستند، درجه دوم محسوب می شوند. علوم اجتماعی از نوع معرفت درجه اوّل محسوب می شوند، اما فلسفه علوم اجتماعی، یعنی شناسایی شناختی که در حیطه روابط اجتماعی انسان‏ها سخن می گوید، از نوع معرفت درجه دوم محسوب می شود. انواع فلسفه‏های مضاف مانند فلسفه علم، فلسفه دین و… از نوع معرفت‏های درجه دوم محسوب می شوند. برخی از اندیشمندان در تعریف معارف درجۀ دوم چنین می گویند:

معارف درجه ى دوم از معارف درجۀ اوّل سخن مى گویند: مانند فلسفه علم فیزیک که در آن، خودِ علم فیزیک مورد مطالعه قرار مى گیرد و یا به طور کلى در فلسفه علم از علوم تجربى، از آن جهت که یک هویت تاریخى دارد بحث مى شود و به سؤالاتى چون: آیا گزاره هاى علمى اثبات پذیرند یا ابطال پذیر؟ آیا قضایاى علمى ثابت اند یا متحوّل؟ و… پاسخ مى دهد. با توجه به مطالب فوق روشن مى شود که فلسفه هر علمى در طول همان علم قرار دارد؛ نه در عرض و یا جلوتر از آن و عنوان هایى چون فلسفه اخلاق، فلسفه کلام، فلسفه سیاست، فلسفه ریاضیات و نیز معرفت شناسى دینى، همگى جزو معارف درجه دوم هستند… .[1]


[1].  خسرو پناه، کلام جدید، ص91.