Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

معجزه حضرت یوسف و تعبیر خواب

با توجه به اطلاعاتی که از منابع دینیمان در دست داریم نوعاً ادعای پیامبران با معجزاتی همراه بود که البته این معجزات مختلف و متفاوت بوده‌است، که از جملۀ آن معجزات، تعبیر خوابی است که خداوند به حضرت یوسف (علیه السلام) داده است، ولی با توجه به این برخی استبعاد نموده و گفتند مگر می‌شود تعبیر خواب هم معجزه باشد از این رو بحث‌مان را پیرامون این موضوع پی می‌گیریم.

تعبیر خواب می‌تواند معجزه باشد، ولی نه در هر زمان و در مورد هر پیامبری. هم‌چنین معجزه بودن تعبیر خواب نه تنها با علم خدادادی بودن آن منافاتی ندارد، بلکه لازمۀ آن است. نیز منافاتی بین معجزه بودن تعبیر خواب و این‌که دیگران نیز مراتب پایین‌تری از آن را بهره‌مند باشند نیست؛ مثل معجزه بودن فصاحت و بلاغت قرآن که منافات ندارد عده‌ای مراتب پایین‌تری از فصاحت بلاغت را بهره‌مند باشند.[1]

نکته قابل توجه این است که بین معجزه و علوم متداول در بین مردم رابطۀ تنگاتنگی وجود دارد. معجزۀ هر پیامبری باید از پیشرفته‌ترین دانش‌های زمان خودش باشد تا به هنگام عاجز ماندن دانشمندان آن عصر از مقابله با آن یقین حاصل شود که این علم سرچشمه الهی دارد نه انسانی؛ مثلا تبدیل شدن عصای حضرت موسی (علیه السلام) با پیشرفت سحر و شفای مرض‌های لاعلاج و زنده کردن مردگان توسط حضرت عیسی (علیه السلام) با پیشرفت دانش پزشکی و قرآن عربی فصیح بی مانند با به اوج رسیدن فصاحت و بلاغت، رابطه ای جدی دارد؛ از این رو می‌گوییم که «تعبیر خواب» هم، معجزه حضرت یوسف (علیه السلام) محسوب می‌شود.

خواب‌های متعددی که در سورۀ یوسف به آن اشاره شده از خواب خود یوسف گرفته تا خواب زندانیان، تا خواب فرعون مصر و اهمیت فراوانی که مردم آن عصر به تعبیر خواب می‌دادند، نشان می‌دهد که اصولاً در آن عصر تعبیر خواب از علوم پیشرفته زمان محسوب می‌شد. و شاید به همین دلیل پیامبر آن عصر؛ یعنی یوسف نیز از چنین علمی در حد عالی برخوردار بود که در واقع یک اعجاز برای او محسوب می‌شد.[2]

 


[1] . نک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 9 ، ص 362، دار الکتب الاسلامیه، چاپ هفتم، 1365 ش.

[2] . همان، ص 428، با اندکی تغییر.