کپی شد
مصطفی کمال آتاتورک و مخالفت با حکومت عثمانی
مصطفی کمال (آتاتورک) که خود از مسلمانان اسمی ضد دین بود، ظاهرا برای تبیین احساسات مسلمانان تجددخواه و مجابنمودن حریف، درست پیش از الغای خلافت، به منظور نامشروع جلوه دادن اصل خلافت چنین اظهار داشت: پیامبر ما به اصحاب خویش فرمود که ملل عالم را به اسلام درآورند؛ یعنی به آنان نفرمود که درصدد حکومت بر این ملل برآیند. این اندیشه از ذهن ایشان نیز نگذشته بود. خلافت به معنای حکومت و اداره امور است. خلیفهای که بخواهد نقش خود را ایفا کند و بر همه ملل مسلمان حکم براند، خود را ناتوان از این امر مییابد. باید اعتراف کنم که اگر در این شرایط مرا به خلافت برمیگزیدند، فیالفور استعفا میدادم، ولی بیایید به تاریخ برگردیم و واقعیات را بررسی کنیم:
عربها خلافتی در بغداد تاسیس کردند و نیز خلافتی در قرطبه. نه ایرانیها، نه افغانها، نه مسلمانان آفریقا، خلیفه قسطنطنیه را به رسمیت نشناختند. مسأله یک خلیفه واحد، که قدرت و نظارت عالیه بر همه امت مسلمان اعمال کند، چیزی است که از کتابها برآمده است، نه از واقعیت. خلیفه هرگز قدرتی را که پاپ بر کاتولیکها دارد نداشته است. دین ما الزامات و نظم و مقرراتش، همسان با مسیحیت نیست. انتقاداتی که به اصلاحات اخیر ما میکنند (حکومت لائیک غیردینی)، متأثر از یک فکر انتزاعی غیرواقعی است؛ یعنی مسأله اتحاد اسلام. چنین فکری هرگز به واقعیت درنیامده است.[1]
[1]. عنایت، حمید، اندیشههای سیاسی در اسلام معاصر، ترجمه: خرمشاهی، بهاءالدین، ص ۱۰۲؛ سایت ویکی فقه.