Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

مسجد و نماز

مهم­ترین ادب و عملی که در مسجد انجام می شود، نماز است. فضیلت بجا آوردن نمازهای پنج­گانه بلکه هر نماز واجبی در مسجد افزون از آن است که به شمارش در آید. اصولا برپا نمودن نماز به صورت جماعت، فضیلتی والا به شمار می رود، ولی نماز جماعت در مسجد، فضیلت آن را دو چندان می­کند؛ زیرا در این صورت، پاداش حضور در مسجد با پاداش نماز جماعت با یک­دیگر جمع می شود. به همین دلیل، نسبت به برگزارنمودن نمازهای واجب روزانه به صورت جماعت در مسجد، تأکید بیشتری به عمل آمده، تا آن­جا که می­توان گفت: در زمینه حضور در مسجد هیچ عملی مانند بجا آوردن نمازهای واجب پنج­گانه تأکید نشده است.

مسلمانان به فرمان پیامبر خویش مأمورند تا نسبت به کسی که برای انجام نمازهای روزانه در مسجد حضور می­یابد، هر ظن و گمان خیری را داشته باشند. ایشان در حدیثی فرموده­اند: «کسی که نمازهای پنج­گانه را به جماعت برگزار می کند، هر گمان نیکی را نسبت به او داشته باشید».[1]

پس آنچه مسلّم است، این است که مهم­ترین فلسفه وجودی مسجد، برگزاری نماز جماعت در مسجد است، تا جایی که در بعضی از روایات آمده است: «… صف­های نماز واجبی که به جماعت برگزار می­شود، همچون صفوف فرشتگان الهی است و یک رکعت نماز آن نزد خداوند، از چهل سال عبادت دوست داشتنی­تر است …».[2]

همچنین در روایتی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) آمده است: «اى عثمان (عثمان بن مظعون‏)! هر کس نماز صبح را به جماعت بخواند و بنشيند و ذکر خدا گويد تا آفتاب برآيد، در فردوس هفتاد درجه دارد که فاصله آنها به­اندازه هفتاد سال دويدن اسب نجيب کمر باريک است و هر کس ظهر را به جماعت بخواند، در جنات عدن پنجاه درجه دارد که فاصله هر کدام به اندازه پنجاه سال دويدن چنين اسبى است و هر کس عصر را به جماعت بخواند، ثواب آزاد کردن هشت تن از اولاد اسماعيل را دارد که هر کدام خانواده داشته باشند و هر کس نماز مغرب را به جماعت بخواند، ثواب حج مبرور و عمره مقبوله دارد و هر کس نماز عشاء را به جماعت بخواند، ثواب احياى شب قدر را دارد».[3]


[1]. ابن بابويه، محمد بن على، من لا يحضره الفقيه، محقق و مصحح: غفارى، على اكبر ‏، ج 1، ص 376.

[2]. ابن بابويه، محمد بن على‏، الخصال، محقق و مصحح: غفارى، على اكبر، ج 2، ص 355.

[3]. ابن بابويه قمی، محمد بن على،‏ الأمالي، ص 66.