Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

مسجد ضرار

مسجد در اسلام، تجلّی گاه وحدت مسلمانان و میعاد همبستگی آنها است. از این رو طبیعی است با مسجدی که به منظور ایجاد تفرقه در جامعه اسلامی بنا شده، به طور جدّی مبارزه شود. ماجرای مسجد ضرار که در قرآن مجید، ذکری از آن به میان آمده، در حقیقت، تأکیدی بر لزوم برخورداری مسجد از نقش وحدت آفرینی است. این ماجرا، همچنین گویای درس­ها و نکات مهمّی در ارتباط با جنبه های اجتماعی ـ سیاسی مسجد است.

خداوند متعال در قرآن مجید می فرماید: «برخی از منافقان برای زیان رساندن به مسلمانان و ایجاد کفر و تفرقه در میان مؤمنان و به منظور ایجاد پایگاه برای کسی که از پیش با خدا و رسولش ستیز کرده، مسجدی را بنا نموده؛ سوگند یاد می کنند که قصدی جز نیکی نداریم. حال آن­که خداوند گواهی می دهد آنان دروغ­گو هستند. هرگز در این مسجد نماز بجا نیاور؛ سزاوار است نماز را در مسجدی که از آغاز برپایه تقوا و پارسایی بنا شده به پای داری. در آن مسجد «پایه گذاشته شده بر تقوا و پارسایی»، مردانی حضور می یابند که دوست دارند پاکیزه و پاکیزه خو باشند و خداوند پاکیزگان را دوست می دارد».[1]

در تفسیر مجمع البیان درباره شأن نزول این آیات آمده است: «مفسّران نقل کرده اند که بنی عمرو بن عوف مسجد قبا را ساخته، از رسول خدا (ص) درخواست کردند تا آن حضرت در آن نماز بگزارد سپس پیامبر (ص) آن مسجد را افتتاح نمودند. جمعی از منافقان از طایفه بنی غنم بن عوف بر این گروه حسد بردند. اینان با خود گفتند: ما نیز مسجدی می سازیم و در آن نماز می گزاریم و دیگر به جماعت محمد (ص) حاضر نمی شویم. آنها دوازده نفر بودند و بعضی گفته اند پانزده نفر بودند. این گروه مسجدی را در کنار مسجد قبا ساختند. پس از پایان یافتن بنای آن در حالی که پیامبر (ص) آماده حرکت به جنگ تبوک بودند، نزد آن حضرت آمده؛ گفتند: ای رسول خدا! ما برای افراد بیمار و کسانی که کارشان زیاد است و نمی توانند راه دوری را بپیمایند تا به مسجد شما بیایند و نیز برای شب­های بارانی و شب­های زمستان، مسجدی ساخته ایم و میل داریم شما بدانجا تشریف آورده؛ در آن نماز بگزارید و برای ما از خداوند درخواست برکت فرمایید. پیامبر (ص) فرمود: من اکنون عازم سفرم. اگر به خواست خداوند متعال برگشتم، به محلّه شما می آیم و در مسجد شما نماز می گزارم. پس از بازگشت رسول خدا (ص) از تبوک این آیات در مورد آن مسجد نازل شد.[2] پیامبر (ص) عاصم بن عوف عجلانی و مالک بن دخشم را که از قبیله بنی عمرو بن عوف بودند فرستاد و به ایشان فرمود: «بروید و این مسجدی که مردمی ظالم آن را ساخته اند؛ پس از ویران نمودن، آن را آتش بزنید».

در روایت دیگری آمده است که پیامبر (ص) عمّار یاسر و وحشی را فرستادند و آن دو، مسجد را آتش زدند. آنگاه دستور فرمودند: تا جای آن مسجد را خاکروبه دان کنند و کثافتهای محلّ را در آنجا بریزند.[3] جمله «ارصاداً لمن حارب الله و رسوله»، در مورد ابوعامر راهب است. او در دوران جاهلیّت به رهبانیّت درآمده بود و لباس خشن می پوشید. وقتی در مدینه خدمت رسول خدا (ص) رسید، نسبت به آن حضرت حسد برد و به تحریک مردم بر علیه پیامبر (ص) و جمع آوری نیرو پرداخت. ابو عامر پس از فتح مکّه به سوی طایف گریخت. سپس از آن­جا به روم رفت و به آیین نصرانیّت درآمد. این مرد پدر حنظله غسیل الملائکه است! حنظله در جنگ اُحد با حالت جنابت در رکاب رسول خدا (ص) شهید شد و ملائکه او را غسل دادند. رسول خدا (ص) ابوعامر را فاسق نامید. او از شام برای منافقان پیغام فرستاده بود تا خود را آماده کنند و مسجدی بسازند که من نزد قیصر می روم و از او لشکری گرفته به سوی شما خواهم آمد و محمد (ص) را از مدینه بیرون خواهم کرد! از همین رو این گروهی از منافقان، منتظر آمدن ابوعامر بودند. ولی ابو عامر پیش از رفتن نزد قیصر مُرد».[4]

نکته قابل ذکر این است که عمر مسجد ضرار، چندان طولانی نبود. این مسجد تنها در فاصله زمانی که مسلمانان به همراه پیامبر (ص) به جنگ تبوک رفته و برگشتند، برپا بود[5] و منافقان در آن، نماز می گزاردند. فرمان تخریب مسجد از سوی پیامبر (ص) در بازگشت از تبوک و قبل از ورود ایشان به مدینه صادر شد.[6]



[1] . توبه، 107 و 108.

[2] . طبرسی، امین الاسلام، مجمع البيان فى تفسير القرآن، تحقيق: رضا ستوده، ترجمه: مترجمان، ج 11، ص 211.

[3] . همان، ص 213.

[4] . همان، ص 211 و 213؛ ر ک: مغازی، واقدی، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، ص796.

[5]. از عبارات ابن هشام در السیرة النبویة، ج 4، ص 170، چنین بر می آید که مدت اقامت پیامبر (ص) در تبوک بیش از سیزده تا بیست روز نبوده است؛ واقدی هم در مغازی ص 733 گفته است که مدت اقامت پیامبر (ص) در تبوک بیست شب بوده است. اگر به این مدت، مقدار زمانی را هم که صرف طی راه از مدینه به تبوک و بازگشت از آن­جا به مدینه شده، اضافه نماییم؛ مدتی که پیامبر (ص) در این جنگ حضور داشته اند، روشن می شود؛ با توجه به اینکه سرزمین تبوک در شمال غربی عربستان امروز قرار گرفته و در قدیم آن را ابتدای سرزمین شام می دانستند. بر پایه روایتی که در تفسیر منسوب به امام عسکری(ع) از موسی بن جعفر (ع) نقل شده، مدت غیبت پیامبر (ص) در غزوه تبوک، هشتاد شبانه روز بوده است.

[6]. واقدی، محمد بن عمر، مغازی، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، ص 796.