searchicon

کپی شد

مسجد جمکران

تاریخچه و چگونگی شکل‌گرفتن مسجد جمکران

آن‌ چه‌ مسلم‌ است‌، اين‌ است‌ كه‌ اين‌ مسجد، بيش‌ از يک هزار سال‌ پيش‌ به‌ فرمان‌ حضرت‌ بقية‌ الله، ارواحنا فداه‌، در بيداری و نه‌ در خواب‌ تأسيس‌ گرديد و در طول‌ قرون‌ و اعصار، پناهگاه‌ شيعيان‌ و پايگاه‌ منتظران‌ و تجلّی‌گاه‌ حضرت‌ صاحب‌ الزمان‌ (علیه السلام) بوده‌‌ است‌. علامۀ‌ بزرگوار، ميرزا حسين‌ نوري‌ (متوفای 1320 قمری) در كتاب‌ ارزشمند نجم‌ الثاقب‌ كه‌ به‌ فرمان‌ ميرزای بزرگ‌، آن‌ را تأليف‌ كرد و ميرزای شيرازی، در تقريظ‌ خود، از آن‌ ستايش‌ فراوان‌ كرد، نوشت‌: «برای تصحيح‌ عقيده خود، به‌ اين‌ كتاب‌ مراجعه‌ كنند تا از لمعانِ انوار هدايتش‌، به‌ سر منزل‌ يقين‌ و ايمان‌ برسند».

ایشان تاريخچۀ‌ تأسيس‌ مسجد مقدس‌ جمكران‌ را به‌ شرح‌ زير آورده‌ است‌:

شيخ‌ فاضل‌، حسن‌ بن‌ محمد بن‌ حسن‌ قمي‌، معاصر شيخ‌ صدوق‌، در كتاب‌ تاريخ‌ قم[1]‌ از كتاب‌ مونس‌ الحزين‌ في‌ معرفة‌ الحق‌ و اليقين‌[2] بناي‌ مسجد جمكران‌ را به‌ اين‌ عبارت‌ نقل‌ كرده‌ است: شيخ‌ عفيف‌ صالح‌؛ حسن‌ بن‌ مثله جمكرانی می‌گويد: شب‌ سه‌ شنبه‌، هفدهم‌ ماه‌ مبارک رمضان‌ 393 هجری، در سرای خود خفته‌ بودم‌ كه‌ جماعتی به‌ درِ سرای من‌ آمدند. نیمی از شب‌ گذشته‌ بود. مرا بيدار كردند و گفتند: «برخيز و امر امام‌ محمد مهدی صاحب‌ الزمان (علیه السلام) را اجابت‌ كن‌ كه‌ تو را می‌خواند»، حسن‌ بن‌ مثله‌ می‌گويد: من‌، برخاستم‌ و آماده‌ شدم‌، چون‌ به‌ در سرای رسيدم‌، جماعتی از بزرگان‌ را ديدم‌، سلام‌ كردم‌، جواب‌ دادند و خوش‌آمد گفتند و مرا به‌ آن‌ جايگاه‌ كه‌ اكنون‌ مسجد (جمكران‌) است‌، آوردند، چون‌ نيک نگاه‌ كردم‌، ديدم‌ تختی نهاده‌ و فرشی نيكو بر آن‌ تخت‌ گسترده‌ و بالش‌های نيكو نهاده‌ و جوانی سی ساله‌، بر روی تخت‌، بر چهار بالش‌، تكيه‌ كرده‌، پير مردی در مقابل‌ او نشسته‌، كتابی در دست‌ گرفته‌، برای آن‌ جوان‌ می‌خواند. بيش‌ از شصت‌ مرد كه‌ برخی جامۀ سفيد و برخی جامۀ‌ سبز بر تن‌ داشتند، برگرد او روی زمين‌ نماز مي‌خواندند. آن‌ پير مرد كه‌ حضرت‌ خضر (علیه السلام) بود، مرا نشاند و حضرت‌ امام‌ مهدی (علیه السلام) مرا به‌ نام‌ خود خواند و فرمود: «برو به‌ حسن‌ بن‌ مسلم جمکرانی بگو «تو، چند سال‌ است‌ كه‌ اين‌ زمين‌ را عمارت‌ می‌كنی و ما خراب‌ می‌كنيم‌. پنج‌ سال‌ زراعت‌ كردی و امسال‌ ديگر باره‌ شروع‌ كردی، عمارت‌ می‌كنی، رخصت‌ نيست‌ كه‌ تو ديگر در اين‌ زمين‌ زراعت‌ كنی، بايد هرچه‌ از اين‌ زمين‌ منفعت‌ برده‌ای، برگردانی تا در اين‌ موضع‌ مسجد بنا كنند. به‌ حسن‌ بن‌ مثله بگو: «اين‌ جا، زمين‌ شريفی است‌ و حق‌ تعالی اين‌ زمين‌ را از زمين‌هاي‌ ديگر برگزيده‌ و شريف‌ كرده‌ است‌،[3] تو آن‌ را گرفته‌ به‌ زمين‌ خود ملحق‌ كرده‌ای! خداوند، دو پسر جوان‌ از تو گرفت‌ و هنوز هم‌ متنبّه‌ نشده‌ای! اگر از اين‌ كار بر حذر نشوی، نقمت‌ خداوند، از ناحيه‌ای كه‌ گمان‌ نمی‌بری بر تو فرو می‌ريزد». حسن‌ بن‌ مثله‌ عرض‌ كرد: «سيّد و مولاي‌ من‌! مرا در اين‌ باره‌، نشانی لازم‌ است‌؛ زيرا مردم‌ سخن‌ مرا بدون‌ نشانه‌ و دليل‌ نمی‌پذيرند»، امام‌ (علیه السلام) فرمود: «تو برو رسالت‌ خود را انجام‌ بده‌، ما در اين‌ جا علامتی می‌گذاريم‌ كه‌ گواه‌ گفتار تو باشد. برو به‌ نزد سيّد ابوالحسن‌، و بگو تا برخيزد و بيايد و آن‌ مرد را بياورد و منفعت‌ چند ساله‌ را از او بگيرد و به‌ ديگران‌ دهد تا بنای مسجد بنهند، و باقی وجوه‌ را از رهق‌ به‌ ناحيه اردهال‌ كه‌ ملک‌ ما است‌، بياورد، و مسجد را تمام‌ كند، و نصفِ رهق‌ را بر اين‌ مسجد وقف‌ كرديم‌ كه‌ هر ساله‌ وجوه‌ آن‌ را بياورند و صرف‌ عمارت‌ مسجد كنند».[4]

توسعۀ و ساخت مسجد جمکران

مسجد جمکران مورد احترام کافه شیعه بوده است. از شب سه شنبه 17 ماه مبارک رمضان سال 393 هجری، که امام زمان (علیه السلام) دستور تأسیس آن را به شیخ حسن بن مثله داده، تا به امروز، چند مرتبه تعمیر و بنا شده است، بناء اول در زمان حسن بن مثله بوده، بناء دوم در زمان شیخ صدوق، سپس در زمان صفویه هم چند مرتبه تعمیراتی صورت گرفته و در زمان ریاست مرحوم آیت الله حائری، مرحوم حجه الاسلام آقای شیخ محمد تقی یزدی بافقی هم تعمیراتی کرده اند و بعد از او آقای حاج آقا محمد، معروف به آقازاده از تجار محترم قم، ایشان نیز تعمیراتی انجام داده اند.[5]

اهمیت مسجد جمکران

مسجد مقدس جمکران یکی از مهم­ترین پایگاه­‌های شیعیان و عاشقان دل سوخته حضرت بقیة الله- ارواحنا فداه- است شاید دلیل اهمیت آن به این دلائل باشد:

1. مسجد در مکانی بنا شده که مطابق روایت حسن بن مثله جمکرانی از امام زمان (ع) از مکان هایی است که خداوند متعال از قبل مورد توجه قرار داده است.

2. این مکان به امر و دستور حضرت حجت (ع) بنا شده است. که در شرافت و قداست حائز اهمیت است.

3. ثواب خاصی که برای نماز در آن مسجد ذکر شده است از اهمیت خاصی برخوردار است زیرا امام زمان (ع)  فرمود: هر کس آن دو نماز را دراین مکان بخواند به مانند آن است که در بیت العتیق (خانه کعبه) نماز به جای آورده است.

4. مسجد مقدس جمکران محل اجتماع عشّاق و موالیان اهل بیت (ع) است که برای توسل به آن حضرت آنجا آمده و از فیوضات آن حضرت بهره مند شده اند.

5. این مکان از اماکن مقدسی است که بسیاری از گرفتاران و بیماران صعب العلاج و حتی کسانی که محال بوده است که از راه طبیعی درمان شوند در این مکان شفا یافته اند.

6. این مکان از چنان قداست و احترامی برخوردار است که در طول تاریخ بزرگان و علماء با پای پیاده یا سواره برای توسل به آن حضرت و نمازگزاردن در آن مسجد از راههای دور ونزدیک به آن مکان مشرف شده اند. [6]

اهمیت مسجد جمکران در سیره بزرگان

مسجدجمکران در نظر بزرگان همواره از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و هست که در این جا به نظر بعضی از دانشمندان اسلامی و بزرگان اشاره می شود:

آیت الله العظمی مرعشی نجفی نیز در تأیید مسجد جمکران می فرماید: این مسجد شریف مورد احترام کافۀ شیعه بوده است، از غیبت صغرا تا به امروز که حدود یک هزار و دویست و دو سال می گذرد. همین طور که شیخ بزرگوار مرحوم صدوق کتابی به نام “مونس الحزین” دارند که حقیر آن نسخه را ندیده ام، ولی مرحوم آقای حاج میرزا حسین نوری استاد حقیر از آن کتاب نقل می فرماید، و بالجمله این مسجد مقدس مورد احترام علمای اعلام و محدثان کرام شیعه بوده و کرامات متعددی از مسجد جمکران دیده شده است.

نظر آیت الله حائری (ره)

مسجدجمکران یکی از آیات باهره عنایت آن حضرت است و در  توضیح این مطلب می فرماید:

1. داستان مربوط به بنای مسجد که در بیداری بوده و از کتاب تاریخ قم، نقل شده است معتبر است.

2. داستان، مشتمل بر جریانی است که مربوط به یک نفر نیست، برای این که صبح که مردم بیدار می شوند، می بینند با زنجیر علامت گذاشته شده است که مردم باور کنند و این زنجیر مدتی در منزل سید محترمی به نام سید ابوالحسن الرضا بوده و مردم با آن شفا می گرفتند و بعداً بدون هیچ جهت طبیعی، مفقود می شود.

3. جای دور از شهر و در وسط بیابان جایی نیست که مورد جعل یک مرد جمکرانی بشود آن هم دست تنها و در یک شب ماه رمضان.

4. نوعاً مردم عادی به واسطۀ خواب، یک امامزاده را معین می کنند و مسجد از تصور مردم عادی دور است.

5. اگر پیدایش این مسجد روی احساسات مذهبی و علاقۀ مفرط مردم به حضرت صاحب الامر(ع) بود باید همه اش توسل به آن بزرگوار باشد و در همین زمان هم مردم بیشتر زیارت حضرتش را در آن مسجد قرائت می کنند و متوسل به آن بزرگوار می شوند؛ در صورتی که در این دستور معنوی اصلاً اسمی از حضرتش نیست، حتی تا به حال بیشتر معروف به مسجدجمکران است نه مسجد صاحب الزمان.

6. آن که متن دستور، موافق با ادلۀ دیگر است، برای این که هم نماز تحیت مسجد وارد شده است و هم نماز صد بار “ایاک نعبد و ایاک نستعین”.

7. این دو داستان مشهود خودم بود و داستان های دیگری نیز هست که فعلاً تمام خصوصیات آن را در نظر ندارم بعداً ان شاء الله تحقیق نموده و در این دفتر باذن الله تعالی ذکر می کنم.

8. در آن موقع که زمین این قدر بی ارزش بوده است فقط یک مساحت کوچکی را مورد این دستور قرار داده اند که ظاهراً حدود سه چشمه از مسجد فعلی است (ظاهراً آن چشمه ای که در آن محراب هست و در طرفین می باشند)؛ ولی در زمان ما خیلی بزرگ شده است.

این عبارات نگارنده که خالی از وسوسه نبوده و من (نگارنده) نیز خیلی به نقلیات مردمان خوش بین نیستم به صحت این مسجد مبارک قطع دارد و الحمدلله علی ذلک و علی غیره من النعم التی لا تحصی.[7]

نظر آیت الله العظمی مرعشی نجفی (ره)

مسجد جمکران از اوایل غیبت صغرای حضرت بقیه الله _ روحی له الفداء _ است.

و در نوشتجات قدیمی سه اسم دارد:

1. مسجد جمکران

2. مسجد حسن بن مثله.

3. مسجد صاحب الزمان.

و هر کدام از این سه اسم به مناسبتی گفته شده.

مسجدجمکران می گویند؛ چون متصل به قریۀ جمکران یکی از قراء شهر مذهبی قم است.

مسجد شیخ حسن بن مثله می گویند؛ نظر به این که در زمان او و به همت او این مسجد ساخته شده است.

مسجد صاحب الزمان می گویند! نظر به این که وجود مبارک امام زمان در آنجا مکرر دیده شده.[8]

نظر آیت الله بهاء الدینی(ره)

عارف سالک، حضرت آیت الله العظمی بهاء الدینی پیرامون برکات این مسجد می فرمودند:

“مکرر مشاهده شده در مسیری که از جاده ی قدیم قم _ کاشان حرکت می کردم، همین که بر موازات مسجد جمکران می رسیدم، حالم دگرگون می شد و اگر کسالتی داشتن همان لحظه بر طرف می شد”.[9]

سخنان حضرت آیه الله فاضل لنکرانی

حضرت آیت الله فاضل فرمودند: مرحوم والد به مسجدجمکران خیلی معتقد بود، فرمودند: من قبل از آمدن آیت الله بروجردی به قم خواب دیدم که در مسجدجمکران هستم.

آن موقع مسجد جمکران یک حیاطی داشت و در وسط آن حیاط یک آب انباری بود که سقف آن یک متر مرتفع تر از حیاط مسجد بود، روی سقف آب انبار، منبری گذاشته اند و شیخ طوسی(ع) روی آن نشسته و تمام روی آن سقف و کف حیاط مملو از طلبه است.

پدرم فرمودند، تعبیرم از این خواب این بود که شخصیتی به قم خواهد آمد و طلاب گرد او جمع خواهند شد و حوزه رونق خواهد گرفت، طولی نکشید که آیت الله بروجردی به قم آمدند. این که چرا شیخ طوسی را خواب دیده و آن هم در مسجد جمکران تعبیر آن بعدها مشخص شد؛ زیرا مرحوم آیت الله بروجردی به شیخ طوسی و آثار او بسیار اهمیت می داد، وقتی عبارات شیخ را از کتاب خلاف یا مبسوط می خواند، مثل این که روایتی از امام معصوم (ع) دارد می خواند با احترام و دقت در جزئیات کلمات آن همانند کلمات معصومین(ع) مسجد جمکران هم شاید کاشف از این باشد که اصل آمدن ایشان به قم و رسیدن به مقام مرجعیت مطلقه با عنایت امام زمان(ع)بوده است.[10]

حضرت آیت الله فاضل لنکرانی فرمودند: هر وقت برای حضرت آیت الله العظمی بروجردی مشکلی پیش می آمد پدرم که خود از عاشقان امام زمان و علاقه زیادی به مسجد مقدس جمکران داشت به محضر آقا عرض می کردند: یک قربانی برای مسجدجمکران بفرستید تا رفع مشکل شود.[11]

حضرت آیت الله مکارم شیرازی

مسجدجمکران، مطابق روایت موجود به فرمان حضرت مهدی مولانا صاحب العصر و الزمان برای هدف بزرگی در این منطقه خاص از شهر تاریخی مذهبی قم ساخته شده و حسن بن مثله جمکرانی که مردی پاک دل و پاک سرشت بود، در بیداری (و نه در خواب) این دستور را دریافت کرده و با تشریفات خاصی این مسجد را بنا نمود.

به همین دلیل هر کس در فضای ملکوتی آن قرار می گیرد احساس روحانی عجیب و جاذبه معنوی فوق العاده می کند.

این جاذبه نیرومند معنوی به اضافه قضاء حوائج و حل مشکلات فراوانی که مردم از عبادت در آن و توسل به حضرت مهدی ارواحنا فداه دیده اند، سبب شده که روز به روز بر شکوه دامنه آن افزوده شود و خیل مشتاقان از سراسر کشور پهناور اسلامی، بلکه از خارج از کشور در مواقع مختلف به سوی آن بشتابند و از این چشمه کوثر و منبع خیر و برکت هر کدام به مقدار استعداد خود بهره گیرند. علمای بزرگ همواره برای این مسجد احترام خاصی قائل بوده اند و در آن راز و نیاز فراوان داشته اند و هم اکنون نیز مورد توجه علما، فضلا و مراجع بزرگ است.[12]

آداب  مسجد جمکران

با توجه به اینکه هر مکان مقدسی دارای آداب و اعمال خاصی است مسجد مقدس جمکران هم دارای اعمال خاصی است که اعمال آن، مرکب از چهار چیز است:

1. نماز تحیت مسجد

2. نماز امام زمان(ع)

3. تسبیح حضرت زهرا علیها السلام؛ که طبق روایات از مصادیق ذکر کثیری است که قرآن بر آن دعوت فرمود«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثیراً».[13]

عالم بزرگوار و فقیه نامدار، صاحب جواهر در جلد 10، آن را برترین اذکار و بهترین تعقیبات شمرده و روایات زیادی در فضیلت آن نقل کرده است.

4. یکصد مرتبه صلوات بر محمد و آل محمد در حال سجده؛ همان ذکر پربرکتی که روایات متواتری درباره اهمیت آن وارد شده و بعضی از بزرگان، کتاب مستقلی درباره برکات صلوات بر پیامبر و اهل بیتش نوشته اند که نماز بدون صلوات، نماز نیست.

حال، اگر این اعمال به قصد قربت مطلقه خوانده شود، جای بحث دارد؟! حتی جمعی از فقهای بزرگ فتوا داده اند که به قصد ورود نیز می توان این اعمال را انجام داد! همانگونه که یکی از مراجع محترم فعلی گفتند: «در حضور من، کسی از حضرت آیة الله العظمی بروجردی (ره) سؤال کرد، آیا می توان اعمال مسجد جمکران را به قصد ورود انجام داد، ایشان کمی مکث کردند و فرمودند: آری! می توان به قصد ورود انجام داد». این در حالی است که احاطه فقهی و رجالی آن مرحوم بر کسی پوشیده نیست.[14]

اهمیت نماز در مسجد جمکران

عن حسن بن مثلة الجمکراني عن الامام المهدي (عج) انه قال: قَالَ الْإِمَامُ(ع) مَنْ صَلَّاهَا فَكَأَنَّمَا صَلَّاهَا فِي الْبَيْتِ الْعَتِيقِ.

حسن بن مثله جمکراني که توفيق شرفيابي به محضر مبارک حضرت مهدي (عج) را پيدا نمود، پس از دريافت دستور ساخت مسجد مقدس جمکران، امام زمان (عج) به ايشان فرمودند: «کسي که در آن مسجد نماز بگذارد، همانند اين است که در خانۀ خدا نماز خوانده است».‌[15]

 کیفیت نماز در جمکران

صاحب مستدرک الوسائل کیفیت نماز امام زمان(ع) را این گونه توضیح می دهد:

الْحَسَنُ بْنُ مُثْلَةَ الْجَمْكَرَانِيُّ هُوَ الَّذِي أَمَرَهُ الْإِمَامُ صَاحِبُ الزَّمَانِ ع بِبِنَاءِ مَسْجِدِ جَمْكَرَان‏ … أَمْرٌ لِلنَّاسِ بِأَنْ يُصَلُّوا فِيهَا أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ رَكْعَتَيْنِ لِتَحِيَّةِ الْمَسْجِدِ يَقْرَأُ فِي كُلٍّ مِنْهُمَا الْحَمْدَ مَرَّةً وَ سُورَةَ التَّوْحِيدِ سَبْعَ مَرَّاتٍ وَ التَّسْبِيحَ فِي الرُّكُوعِ وَ السُّجُودِ سَبْعَ مَرَّاتٍ ثُمَّ رَكْعَتَيْنِ صَلَاةَ صَاحِبِ الزَّمَانِ ع إِلَّا أَنَّهُ إِذَا وَصَلَ إِلَى إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ كَرَّرَهَا مِائَةَ مَرَّةٍ ثُمَّ قَرَأَ الْحَمْدَ إِلَى آخِرِهَا وَ إِذَا فَرَغَ مِنَ الصَّلَاةِ هَلَّلَ ثُمَّ سَبَّحَ تَسْبِيحَ الزَّهْرَاءِ(ع) ثُمَّ سَجَدَ وَ صَلَّى عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ مِائَةَ مَرَّة[16]

حضرت دستور خواندن دو ركعت نماز تحيت و دو ركعت نماز صاحب الزمان را به اين ترتيب داده اند:

1. دو ركعت تحيت مسجد كه در هر ركعتي يك بار حمد و هفت بار توحيد و ذكر ركوع و سجود را هفت بار بخواند.
2. دو ركعت نماز صاحب الزمان (عج)، هنگام خواندن سوره حمد، آيه « اياك نعبد و اياك نستعين » را صد بار بگويد و بعد از آن حمد را تا آخر بخواند و ركعت دوم نيز همين طوري بخواند و ذكر ركوع و سجود نيز هفت بار بگويد و چون نماز تمام شد يك بار لااله الاالله و سپس تسبيح حضرت زهرا (ع)، بخواند و بعد از آن سر به سجده بگذارد و صد مرتبه صلوات بفرستد. [17]

شب های چهار شنبه و مسجد مقدس جمکران

در مورد زمان تشرّف به مسجد، زمان خاصی اعلام نشده است و هر زمانی که انسان دوست داشته باشد، می تواند به آن مسجد مقدس مشرّف شود ولی در مورد شب چهارشنبه دو نکته حایز اهمیت است:

اولاً: در مورد مسجد سهله که آن هم یکی از مکانهای منتسب به امام زمان (ع) می باشد، شب چهارشنبه موضوعیت دارد و بعید نیست، رسم شب چهارشنبه در مسجد جمکران هم از آنجا گرفته شده باشد.

ثانیاً: مطابق روایت حسن بن مثله جمکرانی، آن ملاقات در شب سه شنبه بوده است و حضرت به او دستور می دهد: «میان گله جعفر کاشانی، بُزی است، آن بز را بخر و در این موضع سر ببر (محل مسجد جمکران)و آن را در شب آینده (یعنی شب چهارشنبه) ذبح کن و گوشت آن را در روز چهارشنبه توزیع نما …»؛ از تعبیر و دستور امام (ع) به حسن بن مثله برای قربانی در شب چهارشنبه، چنین استفاده می شود که این شب از اهمیت خاصی برخوردار است، و لذا عاشقان آن حضرت در شب چهارشنبه دور هم جمع می شوند و با استمداد از خداوندمتعال به آن حضرت درصدد برآورده شدن حاجت و رفع مشکلات خویش می شوند و برای ظهور آن حضرت نیز دعا می کنند.

لازم به ذکر است با توجه به اشتیاق روزافزون عاشقان حضرت و ازدحام بیش از اندازه در شب چهارشنبه، می توان جهت استفادة بیشتر از فضای معنوی آن مکان مقدس، در ایام دیگر هفته خصوصاً صبح و عصر جمعه که متعلق به امام زمان (ع) هم می باشد، یا شب جمعه به مسجد مشرّف شد.[18]

حضور امام زمان (ع) در مسجد جمکران

از زمان بنای مسجد جمکران (373 هـ ق) تا به امروز هزاران نفر از مشتاقان دیدار ولی عصر(ع)به وصال معشوق خویش رسیده اند که گوشه هایی از این ملاقات ها در کتاب های زیادی که در این باره نوشته شده، انعکاس یافته است.

مرحوم آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی(ره) می فرماید:  حضرت صاحب الزمان (عج) در این مسجد به طور مکرر دیده شده است.

شایان ذکر است که همواره لازم نیست ادعای ملاقات با امام زمان(ع) مورد انکار قرار گیرد. چون در توقیعی که امام زمان(ع)به آخرین نایب خویش در زمان غیبت صغری نوشته اند، تنها افرادی را که «به عنوان نایب خاص» ادعای مشاهدۀ حضرت را کرده اند، دروغگو معرفی شده اند.

یکی از علمایی که چندین بار خدمت امام زمان (عج) رسیده مرحوم میرزا تقی زرگری تبریزی است.

یک صبح پنج شنبه ای، وی با حالت خوشی به طرف مسجد مقدس جمکران حرکت می کند. عده ای از دوستان او که منتظرش بودند گمان می کنند که آقای زرگری نیامده است. از طلّابی که از مسجد می آمدند می پرسند: شما آقای زرگری را ندیده اید؟ آنها می گویند: چرا، او با سید بزرگواری به طرف مسجد جمکران می رفت. رفقای ایشان به طرف مسجد جمکران می روند وقتی وارد مسجد می شوند، می بینند او در مقابل محراب افتاده و بیهوش است. او را به هوش می آورند و از او می پرسند چرا بیهوش شدی؟ او می گوید: من دیدم حال خوشی دارم لذا تنها به طرف مسجد جمکران حرکت کردم. در راه با حضرت بقیة الله مناجات می کردم تا به مقابل محراب مسجد رسیدم و در همین حین اشعاری قرائت می کردم و اشک می ریختم. ناگهان صدایی از طرف محراب بلند شد و پاسخ مرا داد. من طاقت نیاوردم و از هوش رفتم. معلوم شد که تمام راه در خدمت حضرت بقیة الله(ع) بوده است.

حکایت دیگر مربوط است به حضرت آیت الله محمد تقی بافقی:

ایشان در دورۀ مرجعیت حضرت آیت الله حائری یزدی (ره) مقسّم شهریۀ طلبه ها بوده است. طلبه ها از ایشان درخواست عبای زمستانی می کنند. ایشان مسئله را با آیت الله حائری در میان می گذارد. آیت الله حائری می گوید: من (جز توسل) راهی ندارم که از آن حضرت بگیرم. آیت الله بافقی عرض می کند: من ان شاء الله از حضرت می گیرم. شب جمعه به مسجد جمکران می رود و روز جمعه برمی گردد و به مرحوم حائری می گوید: حضرت صاحب الزمان (عج) وعده فرمودند که فردا چهارصد عبا مرحمت می فرمایند. روز شنبه (یک روز بعد) یکی از تجار چهار صد عبا می آورد که در بین طلبه ها تقیسم می شود.[19]

کرامات  مسجد مقدس جمکران

کرامات و معجزات و عنایاتی که از ائمۀ اطهار (ع) صادر گشته و از سوی راویان مورد اعتماد، روایت شده، و در کتاب های مورد استناد ثبت گردیده، منحصر به صدر اسلام و قرون اولیۀ  اسلام نیست، بلکه هر روز در گوشه و کنار جهان، بویژه در حرم ائمۀ هدی(ع) معجزات و کرامات تازه ای تحقق می یابد که دلیل حقانیت پیشوایان شیعه، و مایۀ دل گرمی شیعیان است .

هر یک از شما، یک یا چند معجزه در حرم مطهر ثامن الحجج امام علی بن موسی الرضا (ع) دیده و یا شنیده اید .

اکنون که دوران فرمانروایی حضرت بقیة الله، ارواحنا فداه، است، همه روزه، ده ها نفر در اقطار و اکناف جهان، با توسل به ذیل عنایت آن حضرت(ع)، از امراض صعب العلاج و دیگر گرفتاری های خانمان سوز، به طور معجزآسا، رهایی می یابند و برای همیشه، خود را رهین عنایت آن حضرت می دانند .

در این جا، یکی از این کرامت ها را که در شب دوازدهم جمادی الاولی 1414 هجری، در مسجد مقدس جمکران، برای یک کودک سیزده سالۀ زاهدانی روی داد، ذکر می  شود:

این کودک، سعید چندانی، دانش آموز کلاس پنجم ابتدایی است که در دبستان محمد علی فائق، در زاهدان، مشغول تحصیل است .

سعید، در یک خانوادۀ مذهبی، در زاهدان متولد شده و بر شیوۀ عقاید اهل تسنن تربیت یافته است .

مادر سعید، اگر چه از لحاظ نسب، به خاندان عصمت و طهارت منسوب است، ولی او نیز سنی حنفی است .

سعید، یک سال و هشت ماه پیش از تاریخ یاد شده، در یک تعمیرگاه ماشین، پایش می لغزد و به چاهی که روغن و فاضلاب تعمیرگاه در آن می ریخته می افتد، و جراحت های مختلفی بر بدنش وارد می شود. این جراحت ها، بهبود می یابد، ولی غده ای در ناحیۀ شکم پدید می آید. نخست، خیال می کنند که فتق است، ولی با گذشت چند ماه، پزشکان معالج، اظهار می کنند که غدۀ سرطانی است و باید او را برای معالجه به تهران ببرند .

او را به تهران می آورند و در «بیمارستان هزار تختخوابی » بستری می کنند. پس از نمونه برداری و احراز غدۀ بدخیم سرطانی، او را به «بیمارستان الوند» منتقل می کنند و غده ای به وزن یک کیلو و نیم از شکم او بیرون می آورند، ولی در مدت کوتاهی، جای غده، پر می شود . پزشکان، اظهار می کنند که با این رشد سریع غده، دیگر کاری از ما ساخته نیست.

مادر سعید، شبی در خواب می بیند که به او می گویند: سعید را به مسجد جمکران ببرید.

طبعا، یک زن سنی، نمی داند که مسجد جمکران کجا است، ولی هنگامی که خوابش را برای دیگران نقل می کند، او را به مسجد جمکران قم راهنمایی می کنند .

وی، سعید را با دیگر فرزندش، محمد نعیم، به قم می آورد و بلافاصله به مسجد مقدس جمکران مشرف می شوند .

سعید، روز سه شنبه یازدهم جمادی الاولی 1414 هجری ساعت یک و نیم بعدازظهر، وارد مسجد جمکران می شود . خدام مسجد، وضع او را که به این منوال می بینند، او را در اتاق شمارۀ هشت زائرسرای مسجد، اسکان می دهند .

مادر سعید، اعمال مسجد را فرا می گیرد، با پسرش، محمد نعیم، اعمال مسجد را انجام می دهد، آن گاه عریضه ای تهیه می کند و آن را در چاه می اندازد، و با دلی سرشار از امید، به ذیل عنایت حضرت بقیة الله، ارواحنا فداه، متوسل می شود .

شب، فرا می رسد و عاشقان حضرت بقیة الله، ارواحنا فداه، طبق رسم سنواتی که شب های چهارشنبه، از راه های دور و نزدیک، به مسجد مقدس جمکران مشرف می شوند، دسته دسته می آیند، در مسجد، به عبادت و نیایش می پردازند.

مشاهدۀ این شور و هیجان مردم، در دل مادر سعید، طوفانی ایجاد می کند . او نیز همراه ده ها هزار زائر به عبادت و دعا و تضرع می پردازد و شفای فرزندش را از حضرت بقیة الله، ارواحنا فداه، با اصرار و الحاح مسئلت می کند .

هنگامی که به اتاق مسکونیش در زایر سرای مسجد می آید، دو نفر از خادمان، با اخلاص، به اطاق او می آیند و در آن جا عزاداری می کنند و برای شفای سعید، به طور دسته جمعی، دست به دعا برمی دارند .

سعید می گوید:  درست، ساعت سۀ بعد از نیمه شب بود که در عالم رؤیا دیدم نوری از پشت دیوار ساطع شد و به طرف من به راه افتاد .

او، یک انسان بود، ولی من، از او، فقط نور خیره کننده ای می دیدم که آهسته آهسته به من نزدیک می شد .

من، ابتدا، مضطرب شدم، ولی سعی کردم که بر خودم مسلط شوم. هنگامی که نور به من رسید، به ناحیۀ سینه و شکم من اصابت کرد و برگشت .

من، از خواب بیدار شدم و چیزی متوجه نشدم و باز هم خوابیدم. صبح که از خواب برخاستم، سعی کردم که خودم را به عصایم نزدیک کنم و عصا را بردارم، ناگاه متوجه شدم که بدنم سبک شده و آن حالت درد شدید به کلی از من رفع شده است .

در آن وقت، متوجه شدم که شفا یافته ام و آن نور، وجود مقدس حضرت صاحب الزمان(ع) بوده است .این معجزۀ باهر و کرامت ظاهر، در شب چهارشنبه دوازدهم جمادی الاولی 1414 هجری برابر با پنجم آبان 1372 خورشیدی رخ داد .

سعید، با مادر و برادر خود، سه شب، در زائرسرای مسجد اقامت کردند. شب سوم که شب جمعه بود، عنایت دیگری شد که این بار، در بیداری انجام پذیرفت . اینک، متن آن واقعه را از زبان سعید بشنوید:  شب جمعه، در اتاق شمارۀ هشت نشسته بودم و مادرم مشغول تلاوت قرآن بود . احساس کردم که شخصی در کنار من نشست و برای من، رهنمودها و دستورالعمل هایی را بیان فرمود .

چون سخنانش تمام شد، برگشتم و کسی را ندیدم . از مادرم پرسیدم که: «مادر! با من بودی؟» . گفت: «من، قرآن می خواندم، با تو نیستم .» . پرسیدم: «پس این کی بود که با من سخن می گفت؟» . مادرم گفت: «کسی در این جا نیست ».

در آن موقع، پتو را بر سرم کشیدم و هر چه به مغزم فشار آوردم که مطالب آن شخص را به خاطر بیاورم، چیزی به یادم نیامد.

روز جمعه، سعید و مادرش، به تهران باز می گردند و به بیمارستان الوند مراجعه می کنند . پس از عکس برداری، معلوم می شود که سعید، صحیح و سالم است و از غدۀ بدخیم سرطانی، هیچ خبری نیست .

بدین گونه، این کودک سعادت مند – که به حق، «سعید» نامگذاری شده – از معجزات باهر حضرت ولی عصر، ارواحنا فداه، بهبودی کامل خود را در می یابد .

دو هفته بعد (شب چهارشنبه بیست و پنجم جمادی الاولی برابر با 19/8/72) سعید، با مادرش و برادرش محمد نعیم، به جمکران آمده بود تا پیشانی ادب بر آستان مسجد حضرت صاحب الزمان (ع) بساید و از محضر مولا و مقتدایش تشکر کند. خوشبختانه، حقیر هم در مسجد بودم و از داستان شفا یافتن او آگاه بودم. با او به دفتر مسجد رفتم و در حضور ده ها نفر از دوستان، مطالب بالا را از زبان سعید بدون واسطه شنیدم .

مادرش، از خوش حالی، در پوست خود نمی گنجید و بر حضرت بقیة الله، ارواحنا فداه، پیوسته درود می فرستاد و سخنانی می گفت که از یک فرد سنی مذهب بسیار جالب بود. مثلا می گفت: «من نمی دانم الآن امام زمان(ع) کجا است: آیا در دریاها، کشتی ها را نجات می دهد و یا در آسمان ها، هواپیماها را نجات می دهد»؟

سعید، در این سفر، با کوله باری از پرونده های پزشکی و عکس ها و آزمایش ها آمده بود، که آنان را به مشتاقان ارائه دهد. از اسناد پزشکی او، مسئولان مسجد، فیلم برداری کردند. از خود سعید و مادرش نیز فیلم برداری شد، و سخنان شان ضبط گردید. بی گمان، خانوادۀ «چندانی » در میان خانواده های معتقد اهل سنت، مبلغ صمیمی و بی قرار حضرت بقیة الله، عجل الله تعالی فرجه الشریف، خواهند بود.[20]

مسجد جمکران وعریضه نویسی

(درحال تکمیل است)

کیفیت عریضه نویسی

مرحوم محدّث قمی در کتاب منتهی الآمال به نقل از تحفة الزائر علامه مجلسی ومفاتیح النجاة سبزواری می‏نویسد: هرکس حاجتی دارد، آنچه را که ذکر می‏شود در یک قطعۀ کاغذی بنویسد و در ضریح یکی از ائمه‏(ع) بیندازد، یا کاغذ را ببندد ومهر کند وخاک پاکی را گِل سازد، وآن را در میان گِل بگذارد ودر نهر یا چاه آب یا برکه‏ای بیندازد، با این نیت که انشاء اللّه به خدمت حضرت صاحب الزمان صلوات اللّه وسلامه علیه برسد، و آن بزرگوار عهده‏دار برآورده شدن حاجت وی می‏شود؛ عریضه این‏ چنین نوشته می‏شود:

بسم اللّه الرحمن الرحیم

کتبت یا مولای صلوات اللّه علیک مستغیثا وشکوتُ ما نزل بی مستجیرا باللّه عزّوجلّ ثمّ بِک من أمرٍ قد دهمنی واشغلَ قلبی و أطال فکری و سلبنی بعض لُبّی و غیّر خطیر نعمة اللّه عندی و اسلمنی عند تخیّل وروده الخلیل و تبرء منّی عند ترائی إقباله إلیّ الحمیم و عجزتْ عن دفاعه حیلتی و خاننی فی تحمله صبری وقوّتی فلجأت فیه إلیک و توکلت فی المسألةِ للّه جلّ ثناؤه علیه و علیک فی دفاعه عنّی علما بمکانک من اللّه ربّ العالمین، ولیّ التدبیر و مالک الاُمور واثقا بک فی المسارعة فی الشفاعة إلیه جلّ ثنائه فی امری متیقّنا لإجابته تبارک وتعالی إیاک باعطائی سؤلی وأنت یامولای جدیر بتحقیق ظنّی و تصدیق أملی فیک فی أمر کذا وکذا (وبه جای کذا وکذا حاجات خود را ذکر نماید) فیما لا طاقة لی بحمله ولاصبر لی علیه و ان کنت مستحقا له ولاضعافه بقبیح افعالی وتفریطی فی الواجبات التی للّه عزّوجلّ فأغثنی یامولای صلوات اللّه علیک عند اللّهف وقدّم المسألة للّه عزّوجلّ فی أمری قبل حلول التلف وشماتة الأعداء فبک بسطت النعمة علیّ وأسئل اللّه جلّ جلاله لی نصرا عزیزا وفتحا قریبا فیه بلوغ الآمال وخیر المبادی وخواتیم الأعمال والأمن من المخاوفِ کلّها فی کل حال إنّه جلّ ثنائه لما یشاء فعّال وهو حسبی ونعم الوکیل فی المبدء والمآل.[21]

آنگاه در کنار نهر یا چاه یا برکۀ آب بایستد و یکی از وکلای آن حضرت در دورۀ غیبت صغری را در نظر بیاورد (عثمان بن سعید عمروی، یا پسر او محمد بن عثمان، یاحسین بن روح یا علی بن محمد سمری) و با نام او را بخواند:

یا فلان بن فلان – مثلا عثمان بن سعید سپس این چنین ادامه دهد: سلام علیک أشهد أنّ وفاتک فی سبیل اللّه وأنّک حیٌّ عند اللّه مرزوق وقد خاطبتک فی حیاتک التی لک عند اللّه عزّوجلّ وهذه رقعتی وحاجتی الی مولانا علیه السلام فسلّمها إلیه وأنت الثقة الأمین.

سپس نوشته را در همان نهر یا چاه یا برکه آب بیندازد، انشاء اللّه حاجت او برآورده خواهد شد.[22]

همچنین در این زمینه مرحوم محدّث نوری در کتاب نجم الثاقب عریضه‏ای را خطاب به امام زمان‏(ع) از کتاب سعادات به این صورت نقل کرده است.

بسم اللّه الرحمن الرحیم

توسّلت إلیک یا أبا القاسم محمد بن الحسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن علی بن أبی طالب النبأ العظیم والصراط المستقیم وعصمة اللاجین بأمّک سیّدة نساء العالمین و بآبائک الطاهرین و بامّهاتک الطاهرات، یس والقرآن الحکیم والجبروت العظیم وحقیقة الإیمان ونور النور وکتاب مسطور ان تکون سفیری إلی اللّه تعالی فی الحاجة… (بعد حاجت خود را می‏نویسد) و این نوشته را در مقداری گِل پاک گذاشته و آن را در آب جاری می‏اندازد و در همان حال یکی از نواب اربعه را صدا کرده می‏گوید: یا عثمان بن سعید ویا محمد بن عثمان ‏و… اوصلا قصّتی الی صاحب الزمان صلوات اللّه علیه.

در کتاب دعای بحارالانوار مرحوم علامه مجلسی، عریضه دیگری از کتاب مصباح شیخ ابوجعفر طوسی؛ با این عبارت آمده است.
بسم اللّه الرحمن الرحیم

الی اللّه سبحانه و تقدّست اسماؤه، ربّ الأرباب وقاصم الجبابرة العظام، عالم الغیب، کاشف الضرّ، الذی سبق فی علمه ما کان وما یکون، من عبده الذلیل المسکین، الذی انقطعت به الاسباب، طال علیه العذاب، وهجرة الأهل، وباینه الصدّیق الحمیم، فبقی مرتهنا بذنبه، قد أوبقه جرمه، وطلب النجاة فلم یجد ملجأً ولا ملتجأً غیر القادر علی حلّ العقد ومؤبّد الأبد، ففزعی إلیه واعتمادی علیه ولا لجأ ولا ملتجأ إلاّ إلیه.

اللّهم إنّی أسألک بعلمک الماضی، وبنورک العظیم، وبوجهک الکریم، وبحجّتک البالغة أن تصلّی علی محمد وعلی آل محمّد وان تأخذ بیدی وتجعلنی ممن تقبل دعوته وتقیل عثرته وتکشف کربته وتزیل ترحته، وتجعل له من امره فرجا ومخرجا وتردّ عنّی بأس هذا الظالم الغاشم وبأس الناس یاربّ الملائکة والناس، حسبی أنت وکفی من أنت حسبه، یا کاشف الاُمور العظام فإنّه لاحول ولاقوّة إلاّ بک».[23] ” متن این استغاثه به درگاه خداوند تبارک و تعالی را به همراه عریضه‏ای که خطاب به حضرت امام زمان‏علیه السلام با این عبارات نقل شده است:

بسم اللّه الرحمن الرحیم

توسلت بحجة اللّه الخلف الصالح، محمّد بن الحسن بن علی بن محمّد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب النبأ العظیم والصراط المستقیم والحبل المتین عصمة الملجأ وقسیم الجنة والنّار أتوسّل إلیک بآبائک الطاهرین الخیّرین المنتجبین واُمّهاتک الطاهرات الباقیات الصالحات الذین ذکرهم اللّه فی کتابه فقال عزّ من قائل الباقیات الصالحات وبجدّک رسول اللّه صلّی اللّه علیه وآله وخلیله وحبیبه وخیرته من خلقه أن تکون وسیلتی الی اللّه عزّوجلّ فی کشف ضُرّی وحلّ عقدی وفرّج حسرتی وکشف بلیّتی وتنفیس نزحتی وبکهیعص وبیس والقرآن الحکیم وبالکلمة الطیّبة وبمجاری القرآن وبمستقر الرحمة وبجبروت العظمة وباللوح المحفوظ وبحقیقة الإیمان وقوام البرهان وبنور النور وبمعدن النور والحجاب المستور والبیت المعمور وبالسبع المثانی والقرآن العظیم وفرائض الاحکام والمکلّم بالعبرانیّ والمترجم بالیونانی والمناجی السریانی وما دار فی الخطرات وما لم یحط به لالظّنون من علمک المخزون وبسترک المصون والتوراة والانجیل والزبور یاذا الجلال والاکرام صلّ علی محمد وآله وخذ بیدی وفرج عنّی بأنوارک واقسامک وکلماتک البالغة إنّک جواد کریم وحسبنا اللّه ونعم الوکیل ولاحول ولاقوّة إلاّ باللّه العلیّ العظیم وصلواته وسلامه علی صفوته من ربیّته محمّد وذرّیته». و آنگاه رقعه استغاثه را با بوی خوش معطر می‏سازد و در میان رقعه، عریضه امام زمان‏(ع)را قرار داده و هر دو را در داخل گِل پاک می‏گذارد. سپس دو رکعت نماز می‏خواند و بعد، آن را به درون چاه آب یا نهر جاری می‏اندازد و بهتر است که این کار در شب جمعه انجام گیرد. ضمنا وقتی که عریضه را در چاه یا نهر آب انداخت بلافاصله این دعا را بخواند:  اللّهم إنّی اسألک بالقدرة التی لحظت بها البحر العجاج فأزبد وهاج ورماج وکان کاللیل الداجّ طوعا لأمرک وخوفا من سطوتک فانتق اُجاجه وابتلق منهاحه وسجت جزائره وقدست جواهره تنادیک حیتانه باختلاف لغاتها الهنا وسیدنا ما الذی نزل بنا وما الذی حلّ ببحرنا فقلت لها اسکنی سأسکنک ملیّا واجاور بکِ عبدا زکیّا فسکن وسبّح و وعد بضمائر المنح فلمّا نزل به ابن متّی بما ألمّ الظنون فلمّا صار فی فیها سبّح فی امعائها فبکت الجبال علیه تلهّفا واشفقت علیه الأرض تأسّفا فیونس فی جوفه کموسی فی تابوته لأمرک طائع ولوجهک ساجد خاضع فلمّا أحببت أن تقیه القیته بشاطی‏ء البحر شلوا لاتنظر عیناه ولاتبطش یداه ولاترکض رجلاه وانبتّ منّةً منک علیه شجرةٌ من یقطین وأجریت له فراتا من معین فلمّا استغفر وتاب خرقت له الی الجنة بابا إنّک أنت الوهاب. وتذکر الائمة واحدا واحدا. سپس همه اسامی دوازده امام‏(ع) رإ ذکر می‏کند.[24]


[1]. طبرسی نوری، حسین، تاريخ‌ قم.

[2]. از تألیفات شیخ صدوق «علیه الرحمه» است.

[3]. طبرسی نوری، حسین، نجم الثاقب، ص 392 -383 و سایت تخصصی مسجد مقدس جمکران.

[4]. نجم الثاقب، ج 9، ص 5.

[5]. مسجد مقدس جمکران تجلیلگاه صاحب الزمان، ص 46و همچنین جهت مطالعه به این لینک مراجعه شود. سایت حوزه نت

[6]. جهت اطلاعات بیشتر به این لینک مراجعه شود: سایت حوزه نت

[7]. کتاب خطی آیت الله حائری یزدی(ره) ص 53

[8]. مسجد مقدس جمکران تجلیلگاه صاحب الزمان، ص 46

[9]. آیت بصیرت، ص 108

[10]. مسجد مقدس جمکران، تجلیلگاه صاحب الزمان _ علیه السلام _ ص 50 به نقل از مجله حوزه 44 _ 43، ص140

[11]. همان، ص 51

[12]. برای اطلاعات بیشتر به این لینک مراجعه شود: سایت حوزه نت

[13]. احزاب، 41. اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد خدا را ياد كنيد ياد بسيار.

[14]. جهت مطالعۀ بیشتر به لینک زیر مراجعه شود: سایت حوزه نت

[15]. نورى، مستدرک الوسائل، ج3 ص 447، 3961-19، مؤسسه آل البیت علیهم السلام قم، 1408 ق.

[16]. نورى، مستدرک الوسائل، ج3،ص 4473961-  19، مؤسسه آل البیت علیهم السلام قم، 1408 ق.

[17]. برای مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه شود: سایت راسخون

[18]. جهت مطالعۀ بیشتر به این لینک مراجعه شود: سایت حوزه نت

[19].جهت اطلاعات بیشتر به این لینک مراجعه شود: سایت حوزه نت

[20]. جهت مطالعه بیشتر به لینک مراجعه شود:سایت حوزه نت

[21]. قمی، شیخ عباس، منتهی الآمال، ص1312و 1313، انتشارات دهکده، چاپ دوم، تهران 1381 ش .

[22]. همان.

[23] مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج 91 ص 26، چاپ مؤسسه الوفاء، بیروت، لبنان، سال 1404 ق.

[24]. جهت اطلاعات بیشتر به این لینک مراجعه شود: سایت راسخون