Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

مراحل و کاربردهای مختلف دين

براى دين چهار مرحله مى‏توان تصور نمود كه مراحل اصلى آن عبارتند از:

1. دين نفس الامرى: اگر آدميان را حقايقى كاملاً متغاير با يكديگر بدانيم كه هيچ اشتراكى بين آنها نيست، يا چنين تمايزى را بين گروه‏هايى از انسان‏ها قايل شويم، مى‏توانيم بپذيريم كه خداوند براى هر فرد يا گروه، دينى خاص داشته باشد. ولى اگر افراد آدمى با تمام تفاوت‏هاى ظاهرى از گوهرى مشترك، طبيعت و فطرتى واحد برخوردارند، بدون شك «دين نفس الامرى» نيز يگانه خواهد بود. بنابراين، تلقى ما از دين به تفسيرى كه از انسان ارايه مى كنيم، بستگى دارد. ادله‏ نقلى و عقلى گواه صادقى بر درستى نظر دوم است و بدون شك، دين نفس الامرى به همين گوهر مشترك نظر دارد و راه رستگارى را براى آن در بر مى‏گيرد.[1]

پس،آنچه در علم الهى و مشيّت ربانى براى هدايت انسان به سوى رستگارى وجود دارد،دين نفس الامرى است. به ديگر سخن، دين نفس الأمرى مسير بين مبدأ و منتهاى آدمى است. مبدأ انسان به گفته قرآن معرفت صفر است: «و خداوند شما را از شكم مادرانتان خارج نمود در حالى كه هيچ چيز نمى‏دانستيد»[2]و منتهاى او بنا بر آيه: «من جنّ و انس را نيافريدم جز براى اين كه عبادتم كنند (و از اين راه تكامل يابند و به من نزديك شوند)»،[3] معرفت بى نهايت است؛ زيرا عبادت نتيجه معرفت مى باشد و هر كس به اندازه‏اى عبادت مى‏كند كه معرفت دارد. از اين‏رو، صدرالمتألهين در تفسير اين آيه مى گويد: جنّ و آدم را جز براى دانستن نيافريدم[4] و چون خداوند بى نهايت است، امكان معرفت به او نيز تا بى نهايت امتداد دارد.

دين نفس الامرى، نسخه‏ رستگارى و مسیر یگانه در لوح محفوظ، برای تمام آحاد بشر در  هر عصر و سرزمینی است و حقيقتى عينى و واقعيتى ثبوتى می باشد.

2. دين مُرسَل: آنچه از سوى خداوند متعال براى هدايت انسان به سوى رستگارى به واسطه‏ رسولان الهى ارسال شده است، «دين مرسل» است. به ديگر سخن، دين مرسل، بخش يا تمام دين نفس الأمرى است كه از طريق وحى در اختيار پيامبران الهى گذاشته مى شود تا به آدميان برسانند.

هر چند اين نام‏ها ناآشنا مى‏نمايد، ولى توجه به حقيقت دين و آنچه در صحنه‏ تاريخ اتفاق افتاده، به سادگى وجود چنين مراتبى را آشكار مى‏سازد. خداوند كه آدمى را خلق كرد، و از آغاز و انجامش آگاه بود، براى سعادت و فلاح اين موجود، راهى روشن داشت (دين نفس الامرى) كه در هر زمان بخشى از آن نسخه‏ الهى را براى آدميان به وسيله‏ رسولان فرو فرستاد (دين مرسل).

ما در كاربردهاى مختلف لفظ «دين» نيز مى‏توانيم اين مراتب را باز يابيم: هنگامى كه از دين يگانه‏ الهى سخن مى‏گوييم و آن را اسلام مى‏دانيم (إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ)[5]، يا عقايد ناصحيح را از ساحت دين، خارج مى‏شماريم، به دين نفس الامرى توجه داريم. وقتى مى‏گوييم: دين حضرت ابراهيم (‏ع) توحيدى بود. در دين حضرت موسى (‏ع) احكام سختى وجود داشت. دين اسلام، دين خاتم است، دين اسلام ناسخ اديان گذشته است. در تمام اين جملات مراد ما از دين، دين مرسل است. بى توجه به مراتب دين و كاربردهاى لفظ آن، گاه كژتابى‏هاى غريبى را در تفهيم و تفهّم به دنبال دارد.

يادآور مى‏شويم كه دو مرحله،‏ «دين مكشوف» و «دين نهادى» نيز از مراحل ديگر دين به حساب مى‏آيند.

منبع برای آگاهی بیشتر:

مهدى هادوى تهرانى، ولايت و ديانت، مؤسسه فرهنگى خانه خرد، قم، چاپ دوم، 1380ش.


[1] . ر.ک: جوادى آملى، عبداللَّه، شريعت در آينه معرفت، ص 93 – 95، انتشارات اسراء.

[2]. نحل، 78: «وَ اللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ لا تَعْلَمُونَ شَيْئاً».

[3]. ذاريات،56: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُون»‏.

[4]. صدر المتألهين، الحكمة المتعالية فى الاسفار العقلية الاربعة، ج 3، ص 515، دار احياء التراث، بیروت، چاپ سوم، 1981م.

[5] . آل عمران، 19.