searchicon

کپی شد

مراتب عقل

با توجه به مفهوم عام عقل که همان خود آگاهی انسانی و نور وجود انسان است، مراتب عقل هم، همان مراتب خودآگاهی انسان از خویشتن خواهد بود، که این خودآگاهی همه مراتب ادراکات و ابزارهای حسی، خیالی، فکری، حافظه و …. را شامل شده و همه را دارای درک و فهم انسانی می کند.

البته گاهی به تعبیر قرآن کریم، انسان چشم (ادراک حسی) دارد، اما نمی بیند، قدرت محاسبه دارد، اما تعقل نمی کند، حافظه دارد، اما عبرت نمی گیرد و …، اما انسان عاقل نسبت به تمامی این ادراکات دارای فهمی زنده است که همین فهم نشانه حضور آگاهی ای برتر در انسان است.

البته عقل حساب گر و مقایسه ای برای تدبیر امور دنیوی، یکی از ابزار های عقل است که در جایگاه خود به خوبی می تواند عمل کند، ولی تباهی در آنجا است که این قدرت حساب گری بخواهد در غیر جایگاه خود عمل کند و تمامی وجود انسان را به نفع نفس اماره مدیریت کند. در این شرایط، قدرت حساب گری که شبیه عقل است، نه خود عقل، وجود انسان را در سلطه خود اسیر کرده و آن را از رشد و تعالی باز می دارد و هرچیزی غیر از محاسبات کمیت گرا را، انکار می کند.

بعد از این تذکر، در مورد مراتب عقل باید گفت: کم ترین درجه از عقل همان آگاهی انسان از حواس خویشتن است که انسان به میزان برخورداری از عقل، معنا و پیام موجود در هر آنچه را که با حواس دریافت می کند، می فهمد و در مرتبه ای بالاتر، عقل، آگاهی از فکر، حافظه، علم و عبرت و حکمت را شامل می شود. سپس، از دل این مراتب، عقل برتری آشکار می شود که شامل سلسله مراتب وحی و ادراکات شهودی (به معنای کلی آن) بوده و در نهایت، مرتبۀ عشق الاهی و درک توحید عرفانی به عنوان بالاترین درجه از حد شکوفایی عقل رخ می نماید.