کپی شد
مختار و دعای امام حسین (علیه السلام)
امام حسین (علیهالسلام)، پس از خطبهای که در راه کربلا ایراد نمودند، میفرمایند: «پروردگارا، آن جوانمرد ثقیفی را بر آنان مسلط کن تا جام تلخ مرگ و ذلت را به ایشان بچشاند و از قاتلان ما احدی را معاف نکند. به جای هر قتلی، کشتنی و به جای ضربت، ضربتی؛ و انتقام مرا و خاندان و دوستان و شیعیانم را از اینها بگیرد».[1]
پس از ارسال سر بریده عمر سعد و ابن زیاد نزد امام سجاد (علیه السلام)، ایشان در حق مختار فرمودند: «حمد و ستایش، خدایی را که انتقام ما را از دشمنانم گرفت و خداوند به مختار، پاداش و جزایی خیر عطا فرماید».[2]
پس از ارسال سر بریده ابن زیاد نزد محمد بن حنفیه، ایشان فرمودند: «خداوند به او پاداش خیر دهد و بهترین پاداش را بدهد. همانا او انتقام ما را گرفت و رعایت حق او بر همه فرزندان بنی مطلب واجب گردید».[3]
نزد امام باقر (علیه السلام) سخن از مختار به میان آمد: عدهای به وی ناسزا میگفتند، حضرت فرمودند: «به مختار ناسزا نگوئید، زیرا او بود که قاتلین شهدای ما را کشت و انتقام خون ما را از (دشمنان) گرفت و…».[4]
امام صادق (علیه السلام) هم در مورد او فرمودند: «(پس از حادثه کربلا)، هیچ زنی از زنان آرایش نکرد و خضاب نبست، تا زمانی که مختار، سر بریده ابن زیاد و عمر سعد را برای ما فرستاد».[5]
از مجموع این احادیث بهدست میآید که در شخصیت و حُسن عقیده مختار هیچ شک و شبههای نیست و قیام او مورد رضایت خدا و اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) بوده است. و از طلب رحمتی که امام سجاد (علیه السلام) در حق او نمودند، روشن میشود که مسلک او امامی بودهاست؛ بنابراین ایراد “کیسانی” بودن و دعوت مردم به سوی خویش و امامت محمد بن حنفیه وارد نیست. چون طلب رحمت از سوی ائمه اطهار برای شخصی که اعتقادش بر حق نباشد، جایز نیست.
[1]. قهبائی، عنایة الله، مجمع الرجال، تحقیق: علامه اصفهانی، ج ۶، ص ۷۸.
[2]. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۳۸۶.
[3]. همان، ص ۳۴۳؛ خوئی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج ۱۹، ص ۱۰۲.
[4]. معجم الرجال، ج ۶، ص ۷۸
[5]. اردبیلی، احمد، حدیقه الشیعه، ص ۵۱۰.