Warning: filemtime(): stat failed for /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/assets/js/front.min.js in /home/islamp/public_html/fa/wp-content/plugins/easy-table-of-contents/easy-table-of-contents.php on line 236
searchicon

کپی شد

محتوای نهج البلاغه

یکی از امتیازات فوق‌العاده نهج‌البلاغه جامعیت و تنوع محتوای آن است؛ محتوایی که گفتارهای بدیع، شیرین، حساب‌‌شده‌ و دقیقی در موضوعات مختلف و حتی گاهی متضاد دارد.[1] شیخ محمد عبده، یکی از بزرگان اهل سنت معتقد است؛ در این کتاب نظرهای مختلف و متفاوتی وجود دارد؛ به‌گونه‌ای‌ که گاهی انسان خود را در افق‌های بلند معانی و زیباترین و بهترین عبارت‌ها می‌بیند و گاهی در میدان جنگ، گاهی نیز عقلی نورانی در این کلام را مشاهده می‌کند که تلاش می‌کند انسان را از ظلمت‌ها به‌سوی ملکوت اعلی ببرد و در عالم قدس جای دهد.[2] گاهی نیز انسان خود را در میان مدیرانی می‌بیند که علی (علیه السلام)، آن‌ها را به مسائل سياست ارشاد و به راه و روش كياست، هدايت می‌‏كند.[3]

ابن ابی الحدید معتزلی نیز با کلامی دیگر، گوناگونی و جامعیت محتوای نهج‌البلاغه را تأیید کرده‌است.[4] او می‌گوید: در نهج‌البلاغه گاهی چهره «بسطام بن قيس»، «عتيبة بن حارث» و «عامر بن طفيل»؛ از شاعران و ادیبان عرب ظاهر می‌شود و گاه چهره «سقراط حكيم»، «يوحنّا» و «مسيح بن مريم» قابل مشاهده‌است.[5] عباس محمود العقاد یکی از ادیبان مصری در کتاب «عبقرية الإمام» نهج‌البلاغه را چشمه جوشانی از آیات توحید و حکمت الهی می‌داند.[6]

برخی عنوان کرده‌اند که نهج‌البلاغه در واقع دیدگاه جامع امام علی (علیه السلام) درباره خدا، انسان، جهان، مبدا و معاد است.[7] در این کتاب مکارم و سجایای اخلاقی و صفات پسندیده‌ای که لازمه شخصیت‌ انسان کامل است، بیان شده است.[8] هم‌چنین در مورد رسالت پیامبران، امامت، وصایت، حکومت و رهبری، حقوق فرد و اجتماع، وصف مظاهری از زیبایی‌های طبیعت، روحیات منافقان و کافران و هم‌چنین پاره‌ای از رخدادهای صدر اسلام و معرفی ناکثین، مارقین و قاسطین سخن گفته شده‌است.[9]

 

[1] . مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام، ج ۱، ص ۳۹.

[2]. عبده، محمد، شرح نهج البلاغة، ص ۱۰.

[3]. همان.

[4]. ابن ابی الحدید، عبدالحمید بن هبةالله، شرح نهج‌البلاغه، ج ۱۱، ص ۱۵۳.

[5]. همان.

[6]. پیام امام، ج ۱، ص ۴۲.

[7]. رشاد، علی اکبر، دانشنامه امام علی، ج ۱۲، ص ۴۴.

[8]. همان، ص ۴۵.

[9]. همان، ص۴۴.