کپی شد
مجروح شدن پیامبر در جنگ احد
حمله ناگهانى قريش (پس از شکست ابتدایی) در جریان جنگ احد، سپاه اسلام را از هم گسيخت و منهزم ساخت، دشمن که نيروئى به دست آورده، حملات خود را تشدید كرد. در جریان این حمله جمعى از مسلمانان به شهادت رسيدند تا اين كه دشمنان، خود را به رسول خدا (ص) رساندند و از دور سنگ به آن حضرت پرتاب كردند كه همان سنگ ها دندان رباعيه آن حضرت را شكست و لب و صورتش را مجروح ساخت، و خون به روى آن بزرگوار جارى شد. آن حضرت خون هاى صورت خود را پاک مي كرد و مىفرمود: چگونه رستگار شوند مردمى كه روى پيغمبرشان را از خون رنگين كردند و با اين حال آن ها را به سوى خدا دعوت مي كرد.[1]
از عايشه روايت است كه مىگفت: از پدرم ابو بكر شنيدم كه مىگفت: هنگامى كه در احد پيامبر (ص) تير خورد و دو حلقه از کلاهخود ایشان در گونههاى وی فرو رفته بود، شتابان به جانب آن حضرت دويدم، در همان حال ديدم كسى هم از سمت مشرق چنان به سرعت مىآيد كه گويى مرغ در حال پرواز است، گفتم: خدا كند كه اين طلحة بن عبيد الله باشد! چون با هم پيش پيامبر (ص) رسيديم، ديدم كه ابو عبيدة بن جراح است، او پيش دستى كرد و گفت: اى ابو بكر تو را به خدا قسم مىدهم كه مرا ترک نكنى و بگذارى كه اين حلقهها را از چهره رسول خدا بيرون بكشم. من اين كار را به او واگذاشتم، پيامبر (ص) مىفرمود: مواظب دوست خود طلحة بن عبيد الله هم باشيد. می گويد: ابو عبيده با دندان هاى جلوی خود يكى از حلقههاى مغفر را بيرون كشيد، حلقه چنان محكم شده بود كه چون آن را بيرون كشيد، خود به زمين افتاد و يكى از دندان هايش كنده شد، سپس حلقه ديگر را، با دندان ديگر خود بيرون كشيد، بدين جهت ابو عبيده ميان مردم معروف به «بى دندان» بود.[2]
[1]. ابن هشام زندگانى محمد(ص) پيامبر اسلام، ترجمه، رسولى، سيد هاشم، ج 2، ص 104، انتشارات كتابچى، تهران، چاپ پنجم، 1375ش.
[2]. واقدى، محمد بن عمر، مغازى تاريخ جنگ هاى پيامبر(ص)، ترجمه، مهدوى دامغانى، محمود، متن،ص 179، مركز نشر دانشگاهى، تهران، چاپ دوم، 1369ش.