searchicon

کپی شد

مبانی کلامی مهدویت

متکلمان و علمای بزرگ عقاید، مسئلۀ مهدویت را در ارتباط با “قاعدۀ لطف” که در علم کلام معروف است، تفسیر کرده اند و ضرورت وجود امام را از راه این قاعده اثبات کرده اند. در این باره متکلّم بزرگ جهان اسلام، خواجه نصیر الدین طوسی (ره) چنین می گوید: انحصار اللطف فيه معلوم للعقلاء و وجوده لطف و تصرفه آخر و عدمه منا؛[1] یعنی در نزد خردمندان روشن است که لطف الاهی (پس از فرستادن پیامبر) منحصر در تعیین امام است. تا مردم بی راهبر و مربی و معلم نمانند و کتاب و سنت شارحی شایسته داشته باشد و واسطۀ فیض قطع نگردد. وجود امام (به خودی خود) لطف است، تصرف وی در امور و حضور اجتماعی او، تکمیل حکومت اسلامی و نشر تربیت قرآنی به وسیلۀ آن حضرت لطفی دیگر است و غیبتش مربوط به خود ما است.

در کتاب “کفایة الموحدین” آمده است: چون مهدی (عج) آخرین خلیفه و حجت خدا است، لازم بود که خود را از گزند حوادث و دست هایی که او را می جستند، تا از بین ببرند مصون بدارد و در کنف غیبت الاهی مستور گردد و چون موقعیت امام به منزلۀ موقعیت پیامبر است، پس از تبلیغ (یعنی احکام تبلیغ شده است) پس با پنهان بودن او، اگرچه مردم از دیدارش محروم اند، اما رها نخواهند شد، بلکه باید به تمامی احکامی که در دست است عمل کنند. البته اگر روزی تمام نوامیس دین ضایع گردد، آن حضرت آناً ظهور خواهد کرد.[2]

منابع برای مطالعۀ بيشتر:

1. کشف المراد، ص 363.

2. شرح تجرید، ص 376، چاپ سنگی.

3. کفایة الموحدین، ج 3.

4. بیان العرفان، ج 5.



[1]. کشف المراد، ص 363، (نرم افزار حکمت).

[2]. کفایة الموحدین، ج 3؛ بیان العرفان ، ج 5.