کپی شد
ماهیت زن
ماهیت زنان بر اساس لطافت و ظرافت خاصی نهاده شده است که این موضوع هماهنگ با مسئولیت و منزلت زنان می باشد، اما این لطافت ملازم با ضعف نیست، این طور نیست که هر جا یکی از این دو بود دیگری هم باید کنارش باشد، بلکه امکان دارد موجودی خشن باشد، اما ضعیف و یا بالعکس، همچنین قابل جمع نیز هستند یعنی امکان دارد موجودی هم لطیف و هم ضعیف باشد.
این دو از امور نسبی و تشکیک پذیر نیز می باشند؛ به این معنا که یک چیز نسبت به چیزی می تواند خشن و قوی به حساب آید، اما همان چیز نسبت به چیز دیگر لطیف و ضعیف باشد به عنوان نمونه انسان در منطق قرآن موجودی ضعیف شمرده شده است. “خدا مى خواهد بار شما را سبک كند؛ زيرا آدمى ناتوان آفريده شده است”.[1] اما نسبت به بسیاری از موجودات، قوی به حساب می آید. او کارهایی انجام می دهد که بسیاری از موجودات قوی از انجام آن عاجز هستند، پس باید ملاک ها در قضاوت ها تبیین گردد؛ اگر بر مبنا و ملاکی مثل توانایی جسمی، یک موجودی ضعیف تر است ممکن است بر اساس ملاک دیگر مانند: توانایی علمی و… قوی تر به حساب آید و… .
زن و مرد اگر چه از یک نوع هستند و هر چه از تکوین و تشریع که برای انسان از جهت انسان بودن ثابت است، برای زن و مرد هر دو ثابت است، اما باید توجه داشت که این دو صنف، تفاوت ها و تفاضل هایی نسبت به هم دیگر دارند. آنان از نظر جسمی و شرايط فيزيولوژی متفاوت هستند، به همين جهت برای انجام وظايف ويژه آفريده شده اند. اين تفاوت -نه تبعيض- عين حكمت و برای دوام نسل بشر است و بدان معنا نيست كه راه كمال بر زنان بسته شده يا محدود است، ویژگی روحی جدایی ناپذیر زنان روحیه انفعالی و تأثیرپذیری در قبال عواطف و احساسات می باشد؛ لذا زودتر از مردان دست خوش انفعالات نفسانی مثل شادی و نگرانی و گریه و خنده می شوند.
به عبارت دیگر؛ لطافت زنان كانون مهر و محبت است اين خود نوعی نگرش مثبت و ارزشی، نسبت به مقام زن است. جنبه عاطفی بودن زن ذاتا مانع از تعدیل قوای عقلی و فکری او نیست و زن هم می تواند چون مرد از اعتدال عقل نظری برخوردار باشد و جنبه خردورزی و فرزانگی مقهور عاطفه و احساس او نگردد، البته ممکن است که زنان بیشتر از مردان نیاز به تمرین تعدیل عواطف داشته باشند.[2] زن و دختر از آن جا که موجود بسیار لطیفی هستند و به فرمایش حضرت علی (ع) «زن لطیف و ظریف است»،[3] حساس تر و شکننده تر است و با یک نسیم ممکن است پرپر شود، به همین جهت باید مواظبت ها و مراقبت های خاص خود را داشته باشد.
آری خداوند به مقتضای طبیعت و وظایفی که بر عهده زن است روحیات و توانایی هایی در وجودش قرار داده تا بتواند جوابگو باشد.
[1]. نساء، 28.
[2]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 15، ص353. چاپ اول، دار الکتب الإسلامیة، تهران،1374 ش.
[3]. کلینی، کافی، ج 5، ص 510، باب اکرام زوجه: «… فان المرأه ریحانه و لیست بقهرمانه…»، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1365ش.