کپی شد
ماجرای کشته شدن شتر صالح در قرآن
آیات مربوط به ماجرای کشته شدن شتر صالح در قرآن را می توان به دو محور کلی تقسیم کرد:
محور اول: آیاتی است که کشته شدن شتر را به جمع نسبت داده است نه فرد خاص. این آیات عبارت اند از: آیه 77 سوره اعراف؛ آیه 65 سوره هود، آیه 157 سوره شعراء و آیه 14 سوره شمس.
محور دوم: آیه ای که فعل آن با صیغه مفرد به کار رفته و در نتیجه کشتن شتر به یک نفر نسبت داده شده است. این آیه عبارت است از آیه 29 سوره قمر.
همچنین آیات محور اول را می توان به دو زیر مجموعه تقسیم کرد:
1. آیاتی که – با توجه به آیات پیشین- به نظر می رسد مرجع ضمیر فعل آنها، همه قوم ثمود است. این آیات عبارت اند از:
الف. آیه 65 سوره هود (با توجه به آیه 64، واژه «قوم» مرجع ضمیر فعل موجود در آیه 65 است).[1]
ب. آیه 157 سوره شعراء (با توجه به آیه141، واژه «ثمود» مرجع ضمیر فعل موجود در آیه 157است).[2]
ج. آیه 14 سوره شمس (با توجه به آیه 11، واژه «ثمود» مرجع ضمیر فعل موجود در آیه 14 است).[3]
این نکته را باید در نظر داشت که در این سه آیه واژه قوم یا ثمود همه مردم این قوم را در بر نمی گیرد؛ زیرا بر اساس آیات 75 سوره اعراف و 158 سوره شعراء، در میان آنها گروهی به صالح ایمان آورده بودند و بنا به آیه 66 سوره هود این گروه – و یا دست کم عده ای از آنها که بر ایمان خود ایستادگی کردند- به همراه صالح از عذاب الاهی نجات پیدا کردند؛ زیرا در کشتن شتر شرکت نکردند.
2. آیه ای که – با توجه به ساختار آیات پیشین- مرجع ضمیر فعل آن تنها گروهی از قوم ثمود است. این آیه عبارت است از آیه 77 سوره اعراف که با توجه به آیه 76، فعل آن به «مستکبران» قوم ثمود نسبت داده شده است.[4]
پیش فرض های نشان دادن سازگاری آیات بالا با یک دیگر:
در نگاه اول به پنج آیه بالا، ممکن است این گونه به نظر برسد که دست کم در ظاهر با یک دیگر ناسازگارند؛ زیرا از میان آنها، سه آیه بیانگر کشته شدن شتر به دست همه مردم قوم ثمود، یک آیه بیانگر کشته شدن آن به دست گروه مستکبرین و یک آیه نیز بیانگر کشته شدن آن به دست یک نفر است، اما با نگاه دقیق به بسترهایی که هر یک از این آیات در آنها قرار گرفته و مقایسه آنها با یک دیگر به دست می آید که میان این آیات هیچ گونه ناسازگاری نیست. پیش از نشان دادن همساز بودن این آیات، پرداختن به دو نکته به عنوان پیش فرض ضروری می نماید:
1. یکی از اسلوب های به کار گیری هر زبان -که ناشی از ماهیت ارتباطی زبان است- اسلوب «اجمال و تفصیل» است. توضیح آن که، همه ما تجربه کرده ایم که در بسیاری موارد گوینده و یا نویسنده ای، مطلبی را گاهی به صورت مجمل و بدون پرداختن به جزئیات و گاهی به صورت مفصل و همراه با کوچکترین جزئیات بیان می کند. بررسی انگیزه هایی که یک فرد را به کارگیری هریک از این دو شیوه وا می دارد، در حوزه علم معانی بیان است، اما آن چه مهم است، قابلیت این شیوه به کارگیری و حتی فراگیر بودن آن در میان صاحبان یک زبان است.
2. یک اصل پذیرفته شده دینی -که برخی آن را با عبارت “پیوند مکتبی” تعبیر کرده اند[5] این است که اگر کسی راضی به انجام یک گناه باشد، نزد خداوند متعال در آن گناه شریک است.
در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) آشکارا بیان شده است که اگر کسی در صحنه ای حضور داشته باشد، ولی نسبت به آن حالت انزجار قلبی دارد، گویا در آن کار شرکت نکرده است و اگر کسی در کاری شرکت نداشته باشد که میل قلبی به آن دارد، گویا در آن کار شرکت کرده است.[6]
برای نشان دادن همسازی آیه 77 سوره اعراف که بیانگر کشته شدن شتر توسط مستکبران قوم ثمود و آیه 29 سوره قمر که بیانگر کشته شدن آن توسط یک نفر است با سه آیه دیگر که کشتن شتر را به قوم ثمود نسبت می دهند، می توان از نکته شماره (1) استفاده کرد. به این منظور باید گفت سه آیه اخیر، کشنده شتر را به صورت اجمالی معرفی می کنند و تنها به همین بسنده می کنند که این شتر در میان این قوم کشته شد، اما دو آیه دیگر به بیان جزئیات ماجرا می پردازند. سپس نوبت به تلاش برای فهم این دو آیه در کنار یک دیگر می رسد.
ممکن است احتمالاتی برای باورپذیری تصدیق هم زمان مدلول های این دو آیه تصور شود که به نظر می رسد دقیق ترین آنها این باشد که گروه مستکبران بیان شده در آیه 77 سوره اعراف را طراحان و پشتیبانان نقشه کشتن شتر بدانیم و فرد معرفی شده در آیه 29 سوره قمر را اجرا کننده نهایی آن و کشنده اصلی شتر در نظر بگیریم. برای تأیید این احتمال می توان از آیه 48 سوره نمل بهره برد. این آیه بیانگر این است که در میان قوم ثمود، نه گروه فاسد و شرور بودند که مشغول فساد و خرابکاری بودند و به هیچ وجه از در اصلاح در نمی آمدند. با توجه به این که منطقی به نظر می رسد که تصمیم به کشتن شتر با توجه به این که صالح مردم را از آزار و اذیت آن برحذر داشته بود و تهدید کرده بود که اگر چنین کنند عذابی هولناک در انتظار آنان خواهد بود، نمی توانسته یک اقدام فردی باشد؛ بلکه باید از سوی عده ای پشتیبانی مالی و سیاسی شود. به این ترتیب به نظر می رسد این احتمال شایسته ای باشد که بگوییم این نه گروه فاسد با توجه به قدرت و ثروت خود این نقش را ایفا کرده و یک نفر را برای انجام این نقشه تطمیع نمودند. در نتیجه، آیه 77 سوره اعراف به طراحان و اجرا کننده نقشه و آیه 29 سوره قمر تنها به شخص اجرا کننده نقشه اشاره می کند.
گام آخر تلاش برای فهم و تصدیق سه آیه بیان کننده کشته شدن شتر توسط همه غیر مؤمنان قوم در کنار دو آیه دیگر است. نکته (2) می تواند راهگشای این تلاش باشد. تأیید کننده این مطلب کلام امیرالمؤمنین درباره قوم ثمود است. ایشان با اشاره به ماجرای کشته شدن شتر صالح چنین می فرماید: «…ای مردم، همه افراد جامعه در خشنودی و خشم شریک می باشند، چنان که شتر ماده ثمود را یک نفر دست و پا برید، اما عذاب آن تمام قوم ثمود را گرفت؛ زیرا همگی آن را پسندیدند…»[7] برخی مفسّران نیز به همین نکته اشاره کرده اند که اگر چه کشتن شتر صالح کار یک نفر بوده است، اما چون بقیه مردم نیز به کار او راضی بوده اند و جلوی او را نگرفته اند، در عقوبت اخروی و عذاب دنیوی او شریک شدند.[8]
امروزه نیز در قوانین، با عناوینی چون “معاونت در جرم” برخورد می نماییم که مجازات هایی نیز برای آن در نظر گرفته شده است.
[1]. “… و یا قوم هذه ناقة الله”.
[2]. “… کذبت ثمود المرسلین”.
[3]. “کذبت ثمود بطغویها…”.
[4]. “قال الذین استکبروا…”.
[5]. تفسیر نمونه،، ج 9، ص 158، تهران، دارالکتب الاسلامیة، 1374.
[6]. وسائل الشیعة، ج 16، ص 138،ح 21178.
[7]. نهج البلاغة، خطبه 201.
[8]. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 5، ص 265، تهران، انتشارات ناصر خسرو،1372؛ المیزان فی تفسیر القرآن، موسوی همدانی، سید محمدباقر، ج 15، ص433، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمییه قم، 1374.