کپی شد
لوح محفوظ و لوح محو و اثبات
آنچه در جهان آفرينش از کوچک و بزرگ پديد مىآيد، همگى نمودهايى از قدرت و علم بىپايان الاهى است و همۀ اين پديدهها بر اساس اراده و مشيت خداوند و مطابق با برنامههايى است که از پيش تعيين شده و در کتاب تکوينى الاهى نوشته شده است.
در متون اسلامى از چندين کتاب که مربوط به جهان خلقت و عالم تکوين است، خبر داده شده که سرنوشت انسان و جهان را در برگرفته و از تولد و مرگ اشخاص تا پيدايش و زوال تمدن ها، و از سعادت و شقاوت انسان ها تا قسمت روزى ميان آنها و بالاخره هر حادثهاى که براى هر انسانى اتفاق مىافتد، در آن کتاب ها با قلم تقدير رقم زده شده است و در مقابل آن قرآن کريم قرار دارد که کتاب تشريعى خداوند است.
طبق آيات و روايات موجود، تمام پديدههاى هستى از کوچک و بزرگ در دو کتاب يا لوح تکوينى نوشته مىشود که هر کدام از آنها ويژگى خاص خود را دارند و عبارتند از: الف) لوح محفوظ که گاهى از آن به «ام الکتاب»، «کتاب مسطور»، «رقمنشور»، «کتاب مکنون» و«کتاب حفيظ» تعبير آورده شده است و آنچه در اين کتاب ثبت شده قابل تغيير نيست و دگرگونى در آن راه ندارد. ب) لوح محو و اثبات که محل ثبت حوادث و اتفاقاتى است که به مرحلۀ فعليت خواهد رسيد و به طورى که از نامش پيدا است آنچه در آن نوشته شده قابل تغيير و تبديل است. در آيۀ زیر از هر دو کتاب ياد شده است: «يَمْحُوا اللّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکتابِ»[1]؛ «خداوند هر چه را بخواهد محو، و هر چه را بخواهد اثبات مىکند؛ و امّ الکتاب (لوح محفوظ) نزد او است»!
طبق اين آيه، خداوند در عالم تکوين دو کتاب دارد: يکى کتابى است که هرگاه بخواهد، چيزى را که در آن ثبت شده مىزدايد و يا چيزى را که در آن نيست ثبت مىکند؛ يعنى مربوط به تغييراتى است که در قضاى الاهى حاصل مىشود و ديگرى کتابى است که ريشۀ تمام پديدههاى عالم است و نوشتههاى آن قابل تغيير نيست. به عبارت دیگر؛ لوح محو و اثبات مظهر قدرت مطلقۀ خداوند است و آنچه در آن نوشته شده صورت تعليقى و شرطى دارد و به اين شکل است که اگر چنين شود چنان خواهد شد و اگر نشود نخواهد شد. علامه مجلسى چنين مثال مىزند که مثلا براى زيد پنجاه سال عمر نوشته شده ولى به اين صورت که اگر صلۀ رحم کند، شصتسال خواهد بود و اگر قطع رحم کند، چهل سال خواهد بود پس اگر او صله رحم کرد، در آن کتاب پنجاه سال محو و شصت سال ثبتخواهد شد.[2]
قضا و قدر غیر حتمی به لوح محو و اثبات مرتبط است. توضیح اینکه:
خداوند دو نوع قضا و يا تقدير دارد يکى قضاى حتمى و ديگر قضاى تعليقى. در مثال بالا مرگ زيد قضاى حتمى و تغيير ناپذير است ولى زمان مرگ او قضاى تعليقى و قابل تغيير است که گاهى از آن به اجل مسمى و اجل معلق تعبير مىشود. در آيهاى که مربوط به لوح محو و اثبات است، عبارت« يَمْحُوا اللّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ » به روشنى دلالت دارد که قضاى الاهى قابل تغيير است و چنين نيست که قضاى الهى، قدرت او را محدود کند و او نتواند کارى بر خلاف قضاى خود انجام دهد. خداوند همواره در حال انجام کار جديدى است و بر خلاف عقيدۀ يهود[3] و بعضى از فلاسفه که خدا را مانند يک حاکم معزول مىدانند که اسير قوانين خودساخته است، خدا هر لحظهاى مىتواند قضا و تقدير نوشته شده را تغيير بدهد و لوح محو و اثبات جايگاه اين تغييرها است.
اين حقيقت در قرآن کريم به صورت هاى ديگرى هم بيان شده است. در آياتى از قرآن از تغيير سرنوشت برخى از اشخاص و جامعهها خبر داده و خاطر نشان کرده است که گاهى قضاى الاهى بر چيزى تعلق گرفته ولى در اثر عوامل خاصى آن قضا تغيير داده شده است.
[1]. رعد، 39.
[2].علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 4، ص 130،مؤسسه الوفاء، بی چا، بیروت، 1404هـق.
[3]. در قرآن کريم از اين عقيدۀ باطل يهود که اقتباسى از سخن برخى از فلاسفۀ يونان است، پاسخ داده شده و در چندين آيه به گستردگى و نامحدود بودن قدرت خدا تاکيد شده است. طبق اين آيات، دستان خدا باز است و هر چه را که بخواهد مىکند و هر روز کار جديدى از او سر مىزند: «وَ قالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْديهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا بَلْ يَداهُ مَبْسُوطَتانِ يُنْفِقُ کيْفَ يَشاءُ وَ لَيَزيدَنَّ کثيرًا مِنْهُمْ ما أُنْزِلَ إِلَيْک مِنْ رَبِّک طُغْيانًا وَ کفْرًا وَ أَلْقَيْنا بَيْنَهُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ کلَّما أَوْقَدُوا نارًا لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللّهُ وَ يَسْعَوْنَ فِي اْلأَرْضِ فَسادًا وَ اللّهُ لا يُحِبُّ الْمُفْسِدينَ» مائده، 64.